به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۳۰ - ۰۰:۳۱
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۴ ساعت ۱۳:۲۸
کد مطلب : ۲۰۰۴۸۶
انتقاد محمود صادقی از بیانیه کارگزاران

ذات فرصت‌طلبانه اولیگارشی مدعی اصلاح‌طلبی

ذات فرصت‌طلبانه اولیگارشی مدعی اصلاح‌طلبی
گروه سیاسی: محمود صادقی؛ نماینده مردم تهران در مجلس از بیانیه اخیر حزب کارگزاران سازندگی درباره انتخابات انتقاد کرد و نوشت: «بیانیه کارگزاران سازندگی بار دیگر ذات فرصت‌طلبانه‌ی اولیگارشی مدعی اصلاح‌طلبی را آشکار کرد.»

صادقی همچنین در گفتگو با سایت انصاف‌نیوز می‌گوید به کسانی که نمی‌خواهند در انتخابات آتی شرکت کنند حق می‌دهد. او با اشاره به حوادث آبان ماه و ماجرای گران شدن قیمت بنزین می‌گوید وقتی مردم می‌بینند که مجلس در عمل کاره‌ای نیست حق دارند که بگویند چرا باید برای مجلس رای دهند. با این حال صادقی فکر می‌کند می‌شود از امکان‌های حداقلی برای مطالبات حداقلی استفاده کرد او همچنین به برخورد تکلیف‌محور با موضوع انتخابات انتقاد کرد. متن کامل گفت‌وگو با محمود صادقی را در ادامه می‌خوانید:
از نظر شما آیا باید در انتخابات شرکت کرد؟
شرکت در انتخابات یک وظیفه‌ی ملی است، هم حق است و هم تکلیف و شخص به اقتضای مسوولیت‌شناسی‌ای که در قبال جامعه‌ی خودش دارد باید از این حق استفاده کند. این موضوع هم جنبه‌ی حق شخصی دارد و هم جنبه‌ی اجتماعی. اصل شرکت در انتخابات امری است که به نظر من مثبت است. اصلاح‌طلب‌ها هم این موضوع را اعلام کردند و مردم را به حضور در انتخابات دعوت کردند.
بسیاری معتقدند که بعد از اتفاقات اخیر مثل حوادثی که در آبان‌ ماه رخ داد یا اتفاقات بعد از آن مثل سقوط هواپیمای اوکراینی، شرکت نکردن در انتخابات می‌تواند پیام سیاسی خاصی داشته باشد و برای همین نباید در انتخابات پیش رو شرکت کرد.
از نگاه حقوقی، شرکت در انتخابات هم یک حق است و هم یک تکلیف. شرکت کردن یا نکردن هر دو حقی برای فرد است و فرد حق دارد در انتخابات شرکت کند یا نکند. اگر کسی هم شرکت نکرد، اعمال حق کرده و این حق سیاسی و اجتماعی او است. نباید او را مذمت کنیم اما به هر حال از بعد سیاسی و اجتماعی توصیه می‌شود که مردم به لحاظ حفظ امنیت ملی و مسائل کلان و با وجود نگرانی‌ها و دغدغه‌ها و گله‌مندی‌هایی که دارند در انتخابات شرکت کنند.
شرکت در انتخابات چه تاثیری می‌تواند داشته باشد؟ نگاه کسانی که نمی‌خواهند رای بدهند این است که ما تا الان رای دادیم و اتفاق خاصی هم نیافتاده است. کسانی که تحریم کردند پیش از این به اصلاح‌طلبان رای دادند ولی معتقدند نمایندگانی که داشتند نتوانستند مواضع آنها را پیش ببرند. الان دوباره شرکت کردن یا نکردن آنها چه تفاوتی می‌تواند داشته باشد؟
ببینید من به اشخاصی که چنین انتظاری دارند حق می‌دهم ولی به هرحال ممکن است در بین کاندیداهای موجود یا سیستم موجود، آن ظرفیت را برای اینکه مطالبات آنها پیگیری شود را نبینند و بخواهند با این شرکت نکردن چنین پیامی را به ما به عنوان کسانی که از مردم رای گرفتیم بدهند و نارضایتی خود را به این ترتیب اعلام کنند یا انتظارات خودشان را به مجموعه‌ی حاکمیت اعلام کنند که بخشی از آن به ظرفیت‌های فردی برمی‌گردد و بخشی هم به ظرفیت‌های سیستمی.
به شخصه معتقدم از بعد حقوقی مردم این حق را  دارند، از بعد سیاسی و سیاست‌های کلی، از آنجا که رهبری هم برای مشارکت پرشور توصیه کردند؛ خب توصیه می‌شود که شرکت کنند منتها من هم در سخنرانی هفته‌ی گذشته در کنگره‌ی انجمن اسلامی مدرسان دانشگاه گفتم که اگر انتظار داریم که مردم مشارکت پرشور داشته باشند، با بخشنامه این انتظار تامین نمی‌شود. به طور طبیعی باید زمینه‌های این انتظار فراهم شود، از جمله برگزاری یک انتخابات رقابتی که مردم یعنی نه تنها کسانی که به اصلاح‌طلبان و اصول‌گرایان تمایل دارند بلکه فراتر از این جناح‌بندی‌های موجود، طیف‌های مختلف سیاسی اجتماعی بتوانند نمایندگان خودشان را انتخاب کنند. اگر مردم احساس کنند که این فرصت را دارند خیلی هم نیازی نیست که ما تبلیغات کنیم بلکه به طور طبیعی از این ظرفیت استفاده می‌کنند. اگر اینطور نباشد و مردم این ظرفیت را نبینند نباید آنها را تخطئه کنیم اگر تصمیم دیگری بگیرند.
شما به کسانی که اشاره کردید که مواضعشان فراتر از اصولگرا و اصلاح‌طلب است، خود رهبری هم در توییتی نوشتند که کسانی که حتی به ایشان علاقه‌مند نیستند هم رای بدهند، انتخابات برای این افراد چه دارد؟ چرا باید رای بدهند وقتی مواضعشان دنبال نمی‌شود؟
تاکیداتی که رهبری دارند بیشتر از زاویه‌ی تکلیفی است که فرد در قبال سرنوشت اجتماعی کلی خودش دارد، در این زمینه عمدتا امنیت ملی مطرح است. وقتی ما در معرض تهدیدات بیگانگان قرار داریم، اگر مشارکت سطح بالایی داشته باشیم، این موضوع می‌تواند امنیت ملی ما و ثبات نظام جمهوری اسلامی را تضمین و تقویت کند؛ از این زاویه گفته می‌شود.
از طرف دیگر گفته می‌شود که افراد نسبت به سرنوشت اجتماعی خودشان بی‌تفاوت نباشند. منتها من می‌گویم اینها دوتا لنگه‌ی وابسته به هم هستند. نظام نباید با گفتمان تکلیفی صحبت کند. گفتمان حق‌محور در کنار تکلیف دو روی یک سکه هستند. شما نباید با یک روی سکه از مردم انتظار مشارکت داشته باشید. همانطور که شما گفتید مردم باید برای این رای خود یک ثمره‌ای را تصور کنند. آنها مطالباتی دارند، نمایندگانی که به آنها رای می‌دهند این ظرفیت را چه از نظر فردی و چه از بعد سیستمی باید داشته باشند که این مطالبات را پیگیری کنند.
منظورم از بعد سیستمی این است که نظام پارلمانی ما باید این قابلیت را داشته باشد که به نیازهای مردم پاسخ دهد. برای مثال در موضوع حوادث آبان ماه در مساله‌ی افزایش قیمت بنزین وقتی مردم نگاه می‌کنند و می‌بینند که مجلس در عمل کاره‌ای نیست، خب می‌گویند برای چه ما به چنین مجلسی رای بدهیم؟ باید به آنها در این مورد حق بدهیم و این موضوع را توجیه‌، بیان و تبیین کنیم. یکی از راه‌های تبیین آن این است که مردم نگاه کنند که در بین کاندیداها کسانی هستند که می‌توانند مطالبات آنها را نمایندگی کنند.
قبل از این هم این رای داده شده و مردم آمدند و به کسانی که فکر می‌کردند مطالباتشان را پیش می‌برند رای دادند اما هم دیده می‌شود که مجلس در راس امور نیست و مثل همین مثالی که خودتان زدید نمی‌تواند خیلی اهداف آنها را پیش ببرد، هم اینکه این حقوقی که می‌گویید سرنوشت شخصی و اجتماعی افراد به آن وابسته است خیلی به انتخابات مجلس بستگی ندارد. برای این طیف رای دادن چه ثمره‌ای دارد؟
در دوره‌ی قبل هم مردم و همچنین اصلاح‌طلب‌ها با یک رویکرد حداقلی یعنی مشارکت حداکثری و انتظارات حداقلی وارد عرصه شدند چون در دوره‌ی قبل هم رد صلاحیت خیلی گسترده بود اما با انتظارات حداقلی می‌شود از ظرفیت حداقلی در جهت آن مطالبات استفاده کرد.
من می‌خواهم بگویم در نظام جمهوری اسلامی ظرفیت‌هایی برای نقش‌آفرینی مردم وجود دارد و در مجلس هم این ظرفیت وجود دارد اما حالت ایده‌آل ندارد یعنی اگر ما خیلی ایده‌آل به موضوع نگاه کنیم طبعا باعث یاس ما می‌شود اما اگر واقع‌گرایانه نگاه کنیم نباید روزنه‌ها و ظرفیت‌های حداقلی را به روی خودمان ببندیم. من از این زاویه نگاه می‌کنم وگرنه به مردم حق می‌دهم ناراضی باشند و تصمیم خودشان را بگیرند.