کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

مسئولیتِ هر مورد فوتی به پای تک‌تک مسئولان است

سیستم بهداشتی درمانی ایران تا این حد ناتوان ظاهر نشده بود

9 ارديبهشت 1400 ساعت 13:09


گروه جامعه:در روزهای ابتدایی اردیبهشت‌ماه، مراکز درمانی از مواجهه با تعدادی از بیماران مبتلا به کووید-۱۹ خبر می‌دهند که تاکنون سابقه نداشته است. ظرفیت بیمارستان‌ها تکمیل شده و طبق آخرین اخبار بیماران به صورت سرپایی ویزیت می‌شوند. مسئولان بهداشتی کشور مانند ماه‌های گذشته ابراز نگرانی می‌کنند. اخیراً علیرضا رئیسی، سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا، هشدار داد: «اگر کرونای هندی روی موج چهارم کرونا سوار شود، سرانجامِ هندوستان را خواهیم داشت.» این در حالی است که برخی ادعاها نشان می‌دهند به رغم درخواست و هشدار وزارت بهداشت، پروازها به کشور هند همچنان ادامه دارد. اتفاقی که در زمستان ۹۸ درباره پروازهای چین رخ داده بود. تکذیب و پیگیری‌ها در آن مورد دردی دوا نکرد و ویروس کرونا بی سر و صدا به کشور خزید.
 
ادامه ماجرا برخی جاها روشن و در بسیاری موارد پنهان مانده است؛ مثلاً معلوم نیست چرا هماهنگی کاملی در اخبار منتشرشده از سوی مسئولان دیده نمی‌شود؟ آیا انتقال این خبر که مسئولان حوزه سلامت قدرت کافی برای اجرای درخواست‌های خود ندارند کمکی به حل مشکل کرونا خواهد کرد؟ اگر پاسخ منفی است، چرا تغییری در واکنش مسئولان دیده نمی‌شود؟ آیا هراس‌افکنی و تهدید مردم در قالب سخنرانی و مصاحبه، راهکار مقابله با کروناست؟ اگر پاسخ مثبت است، چرا آمار کشته‌های رسمی کووید به عدد ۵۰۰ تن در روز  نزدیک شده؟ در این شرایط چگونه وزیر بهداشت خبر از موفقیت چشمگیر ایران در مهار کرونا داده و به همتای هندی خویش نامه‌ای مبنی بر یاری‌رسانی نوشته است؟ چرا عده‌ای از مردم آمار و اخباری اعم از توزیع واکسن و تولید واکسن داخلی را باور ندارند؟ چرا افرادی خارج از دایره مسئولان بهداشتی به اظهارنظر درباره حوزه سلامت پرداخته و هرازگاهی اظهارنظرهای غیرعلمی در قالب اخبار رسمی به سمع مردم می‌رسد؟اینها تنها بخشی از سوالاتی است که مردم را در مواجهه با کرونا و اخباری که مدام تکذیب می‌شود سرگردان کرده است. پرسش‌هایی که با مهدیار سعیدیان، پزشک، روزنامه‌نگار و فعال صنفی و رسانه‌ای حوزه بهداشت، در میان گذاشتیم و از او خواستیم به واسطه‌ ارتباط نزدیک با کادر درمان، رسانه‌ها و همچنین بیماران مبتلا به کووید، وضعیت جامعه را در گیرودارِ اعلام و تکذیب مکرر اخبار مربوط به کرونا تشریح کند.
متن  گفت‌وگوی اعتمادآنلاین را با مهدیار سعیدیان را در ادامه می‌خوانید.
 
*از آنجا که از ابتدای شیوع کووید-۱۹ به عنوان عضوی از کادر درمان، روزنامه‌نگار و فعال صنفی و رسانه‌ای در کنار مردم حضور داشتید، عملکرد بخش‌های مختلف را در حوزه انتشار و پذیرش اخبار در این مدت چگونه دیده‌اید؟ ما بنا داریم عملکرد سه بخش از جمله مسئولان، رسانه‌ها و مردم را در حوزه انتشار، تکذیب‌ اخبار و تاثیر آن بر جامعه در زمان شیوع کرونا بررسی کنیم.
 
آنچه از ابتدای شیوع کووید-۱۹ در رسانه‌ها به ویژه رسانه‌های دولتی و صداوسیما دیدیم بیشتر گمراه کردن مردم بود. گزارش صداوسیما از شهر قم را به خاطر دارید؟ در این گزارش و در گفت‌وگو با مردم غیرمطلع، این‌طور اعلام شد که وضعیت شهر قم عادی است و مردم در حال رفت‌وآمد در شهر هستند. در برنامه تلویزیونی دیگری بیماری کووید-۱۹ در حد یک سرماخوردگی معرفی شد. اخباری که از طریق رسانه‌ها به گوش مردم رسید در مواردی کاملاً اشتباه بود؛ مثلاً با قطعیت اعلام می‌شد که ماسک نزنید. شاید برخی از این توصیه‌ها ناشی از تصمیم‌گیری مقامات بالاتر بود و شاید نتوان به رسانه‌ها چندان هم خرده گرفت چون اخباری که بازتاب داده می‌شد از تناقض‌گویی مسئولان سرچشمه می‌گرفت. اما رسانه‌هایی مانند صداوسیما ضربه‌ای به مراتب خطرناک‌تر وارد کردند چراکه به عادی‌سازی شرایط پرداختند. این کار انحراف و اطلاع‌رسانی ناصحیح به افکار عمومی تلقی می‌شود و تا مدت‌ها اثر خود را بر ذهن مخاطب باقی می‌گذارد. ضربه‌ای که ما در اسفندماه سال ۹۸ خوردیم ناشی از اطلاع‌رسانی دیرهنگام بود. در حالی که مدارکی موجود است دال بر اینکه کرونا در بهمن‌ماه به ایران وارد شده بود، اما به دلایلی اعلام و رسانه‌ای نشد. در مدت رسانه‌ای نشدن ورود کرونا به کشور، تعداد زیادی از هموطنان و کادر درمان در معرض ویروس قرار گرفتند و مدتی بعد فوت کردند. آنها نمی‌دانستند که ویروس وارد کشور شده و باید چه نکاتی را رعایت کنند. این در حالی بود که صدای رسانه‌های مستقل یا فعالان رسانه‌های صنفی پزشکی هم برای اطلاع‌رسانی به‌موقع به جایی نمی‌رسید یا بسیار ضعیف بود. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت در آن شرایط رسانه‌ها دچار سردرگمی و چندصدایی شده بودند.
*با وجود اینکه عملکرد ویروس کاملاً مشخص نبود، اما انتظاری که مخاطب از متخصصان حوزه سلامت دارد این است که محتاطانه‌ترین راه را برای مواجهه با چنان شرایطی پیشنهاد بدهند. این موضوع تا چه حد در گفتار متخصصان این حوزه نمود پیدا کرد؟ منظورم در ابتدای شیوع ویروس و ورود آن به کشور است.
 
در ابتدای ورود ویروس به کشور انتظار می‌رفت با توجه به تجربیاتی که چین از سر گذرانده بود، دست‌کم تریبون برای ارتباط با مردم در اختیار تمام کارشناسان امر قرار گیرد چون جامعه نیاز داشت آموزش ببیند که با این پدیده چطور برخورد کند تا کمترین هزینه جانی متوجه انسان‌ها باشد. اما اتفاقی که در عمل افتاد این بود که تریبون در اختیار عده خاصی از متخصصان قرار گرفت که متاسفانه اخبار صحیح هم از طریق آنها به رسانه‌ها و مردم منتقل نشد. یک نمونه اظهارنظر خانم مینو محرز درباره ضرورت قرنطینه قم بود. حرفی که مدت کوتاهی بعد از جانب ایشان پس گرفته و جمله «قرنطینه یک کار قرون وسطایی است» جایگزین آن شد. این جمله که از سوی رسانه‌ها به سرعت منتشر شد بسیار تاثیرگذار بود. در موارد دیگر رسانه‌ها به انتشار سخنان کارشناسانی که عقیده داشتند کرونا با گرمای هوا از بین می‌رود پرداختند. البته تا حدی طبیعی است که رسانه‌های مستقل هم فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی در بین تناقض‌گویی‌های مسئولان گمراه شوند. اما موضوع مهم‌تر، رسانه‌های سیاسی بودند که تلاش کردند پس از بسته شدن اماکن مذهبی، به شایعه‌پراکنی و ایجاد دودستگی دامن بزنند. برخی حتی پا را فراتر گذاشتند و کرونا را حمله بیولوژیک خواندند. ادعایی که بعد از گذشت یک سال و اندی هنوز ثابت نشده است. خب این موارد همگی نه تنها بر مردم که گاهی بر مقامات رده‌بالای نظام که مشاوره‌های غیرعلمی از این افراد دریافت می‌کنند تاثیر گذاشته است.
 
*عملکرد وزارت بهداشت درباره انتشار اخبار، هشدارهای لازم و... چطور بوده است؟
در تاریخ ایجاد سیستم بهداشتی درمانی در کشور ایران- چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن- این سیستم تا این حد ناتوان ظاهر نشده بود. از این لحاظ که صداقت مورد انتظار در این وزارتخانه دیده نمی‌شود. از طرفی چندصدایی هم در میان مسئولان آن وجود دارد. اخبار منتشرشده درباره کرونا را مرور کنید. در بسیاری موارد، صحبت‌های وزیر بهداشت با مسئول روابط عمومی این وزارتخانه تفاوت داشته. یا سخنان مشاور رسانه‌ای وزیر بهداشت با آنچه معاون وزیر بهداشت به اطلاع مردم می‌رسانده فرق می‌کرده است. چنین نحوه اطلاع‌رسانی‌ای باعث گمراهی مردم می‌شود. از سویی خلاف انتظارِ جامعه، برای تدبیرِ مسئولان وزارتخانه، سخنانی از سوی برخی افراد در وزارت بهداشت ایراد شده که دون شأن یک فرد در جایگاه علمی پزشکی است. نمی‌توانید منکر شوید که انتشار این سخنان مخاطب را تحت تاثیر قرار می‌دهد. گذشته از اینکه برخی اظهارنظرها شأن وزارتخانه را تنزل داده، عده‌ای هم مشغول تطهیر وزیر بهداشت از خطاهایی شده‌اند که محرز بوده است. انتشار اخباری که به صورت جهت‌دار از وزیر سلب مسئولیت می‌کند و در مقابل، تقصیر را به گردن سایر اعضای ستاد مقابله با کرونا و همین‌طور رئیس‌جمهور می‌اندازد چه دردی از جامعه درگیر بحران کرونا درمان می‌کند؟
آنچه به نظر می‌رسد این است که وزیر بهداشت اقتدار و میان‌داری لازم را برای اداره این بحران نداشته. از سویی مشورت دلسوزانه کارشناسان نیز نادیده گرفته شده. علاوه بر این هرازگاهی در وضعیت بحرانی صحبت‌هایی دون شأن یک وزیر از سوی ایشان عنوان و در رسانه‌های رسمی بازتاب داده شده است. یا نامه‌هایی از جانب ایشان خطاب به رهبری نظام نوشته و منتشر می‌شود در حالی که مقام ارشدِ ایشان شخص رئیس‌جمهور است. مخاطب حق دارد در مواجهه با چنین اخباری سوال کند که اگر وزیری خود را قادر به حل مشکلات موجود نمی‌بیند، تحت چه عنوانی ادامه می‌دهد؟ یا این درخواست را داشته باشد که وزیر بهداشت، نامه استعفا بنویسد نه اینکه گله‌گزاری کند. چراکه پای مرگ و زندگی انسان‌ها در میان است. شاید با این کار کشور از آن روند انسدادی که تاکنون پیش رفته خارج می‌شد. البته که مسئولیت وزیر بهداشت در این زمینه قابل چشم‌پوشی نیست، اما اختلافات داخلی اعضای دولت هم به ادامه وضعیت بحرانی دامن زده است.
 
*تاثیرات پاسخگوییِ مسئولان در فضای مجازی را چگونه دیدید؟
 
با تاسف می‌گویم که ادبیات رئیس روابط عمومی و سخنگوی سابق وزارت بهداشت در فضای مجازی شأن وزارتخانه را تنزل داد. این در حالی است که کاربرانِ بی‌اطلاع، از این حق برخوردار بوده‌اند که سوالات خود را از مقام مسئولی بپرسند. اما نوع پاسخگویی‌ها حس دلسردی و خشم مخاطب را برانگیخت.
 یکی از مهم‌ترین مطالبات مردم در فضای مجازی درخواست خرید واکسن بود که در دی‌ماه سال گذشته عنوان شد. بالطبع اخبار هم در حجم زیاد در این زمینه منتشر شد. منابعی ابتدا بر نداشتن امکانات لازم مانند یخچال مناسب برای ورود واکسن به کشور تمرکز کردند. این بهانه شاید برای عموم مردم قدری قابل پذیرش بود، اما جامعه پزشکی نمی‌توانست آن را بپذیرد چون یخچال‌های ویژه‌ای در انستیتو پاستور موجود است و شرکت‌های ویژه‌ای هم در اصفهان فعالیت می‌کنند که یخچال‌های صنعتی با برودت منفی ۸۰ درجه تولید می‌کنند. البته که اخبار واکسن به همین یک مورد ختم نشد. در مورد واکسن تناقض‌گویی زیادی وجود داشته. از ابتدای ساخت واکسن در کشورهای مختلف ادعاهایی هم مبنی بر تولید واکسن در ایران مطرح و رسانه‌ای شد. مراسم رونمایی برگزار و وعده‌هایی که داده شد بسیار متعدد و برای مخاطب پرسش‌برانگیز بود. انستیتو پاستور ایران یک شرکت بسیار معتبر واکسن‌سازی است ولی باید توجه داشت تولید واکسن‌های کرونا مکانیسم‌های مختلفی دارد و واکسن‌های موثرتر روند طولانی‌تری در تولید دارند. اساساً تولید یک واکسن روندی سه‌مرحله‌ای دارد. اکثر واکسن‌های معروف هم در فاز سوم آزمایشی خود، ولی در سطح جمعیتی زیاد، وارد شدند. این واکسن‌ها ۹۰ تا ۹۵ درصد از فوت پیشگیری کردند. اما آنچه در ایران رخ داد ادعای واکسن‌سازی، اعلام عمومی این کار و بی‌توجهی به جامعه علمی کشور بود. در نهایت هم شرکت دیگری برای واکسن‌سازی انتخاب شد. چنان‌که وزیر بهداشت اعلام کرد، تا مهرماه سال ۱۴۰۰ امیدی به انجام واکسیناسیون سراسری نیست. اگر همین آمار مرگ‌ومیر روزانه را مد نظر قرار دهیم، با روزی ۵۰۰ کشته بسیاری از عزیزان‌مان را تا آن زمان از دست خواهیم داد و عزادار خواهیم شد.
 
به این نکته دقت کنید که مثلاً اخباری که درباره واکسن برکت منتشر شد بارها تغییر کرده است. در یک خبر وعده داده شد این واکسن قبل از نوروز آماده است. در خبر دیگر زمان آماده‌سازی فروردین یا اردیبهشت اعلام شد و در خبری دیگر اواخر خرداد یا میانه تابستان.
 
*برای طرح این پرسش باید به قبل‌تر برگردیم؛ ما در ابتدای ورود ویروس گاهی شاهد انتشار فایل‌ صوتی از کادر درمان بودیم. به فاصله کمی تکذیب و عذرخواهی کادر درمان منتشر می‌شد. کادر درمان مدعی بود که امکانات محافظتی ندارد و آنچه در اختیار مراکز درمانی است گه‌گاه از سوی خیرین تامین می‌شود. صحبت‌های دکتر وحید خالو، رئیس بخش آی‌سی‌یو بیمارستان علی‌اصغر شیراز، یک نمونه ماندگار است. اما از تاریخی به بعد اطلاع‌رسانی کادر درمان متوقف شد؛ مثلاً کانال خبری پزشکان از شهریور سال ۹۹ در حوزه انتشار اخبار فعالیت نمی‌کند. علت را می‌دانید؟
در ابتدا بگویم که کادر درمان در هیچ دوره تاریخ معاصر ایران به اندازه این یک سال و سه ماه فداکاری نکرده و از جان مایه نگذاشته بود. ولی به آنها توجه نشد. در این مدت ما ۵۶۰ قربانی کووید در میان کادر درمان داشتیم که حتی از خانواده‌های آنها هم دلجویی نشد. به‌شخصه پیام‌هایی دریافت کرده‌ام که از سوی وزارتخانه به این خانواده‌ها توجهی نشده. الفاظی که از سوی وزیر بهداشت درباره کادر درمان به کار رفته و در رسانه‌ها منعکس شد نیاز به تجدیدنظر دارد؛ مثلاً ایشان از کادر درمان تحت عنوان «سربازان من» یاد کردند. در حالی که مراکز درمان نه میدان جنگ است و نه وزیر بهداشت در جایگاه فرمانده نشسته‌اند. اعضای کادر درمان از نخبگان جامعه هستند و برای به ثمر رسیدن روی آنها سرمایه‌گذاری شده است. قرار بر این نیست که کادر درمان شهید شوند. بنابراین به‌کارگیری این لفظ تامل‌برانگیز است و انتظارات فراتر از مسئولیت هم ایجاد می‌کند، در حالی که مسئولیت کادر درمان، درمان مردم است نه کشته شدن در این راه. این تفکر باید به این نحو اصلاح شود که زنده ماندن کادر درمان باعث زندگی‌بخشی به جامعه است پس عناوینی که به آنها داده می‌شود دردی از جامعه و آنها دوا نمی‌کند.
 
گذشته از اینها، از نظر مادی هم رسیدگی درخوری به کادر درمان نشده؛ من‌باب مثال دریافتی حق کرونای یک پرستار، ظرف سه ماه فعالیت مداوم، ۸۰ هزار تومان بوده و مدارک این پرداختی‌ها هم موجود است. جدا از اینکه در این دوران، به خاطر وضعیت بحرانی جامعه، درگیری‌هایی هم متوجه کادر درمان حین خدمت‌رسانی شده. با این حال قوه قضائیه در این زمینه بسیار ضعیف عمل کرد. در حالی که طبق قانون مجازات اسلامی، هیچ‌گونه اختلال در کار یا توهینی به کادر درمان مجاز نیست. در تمام این مواردی که ذکر کردم، بخش رسانه‌ای وزارتخانه عملکرد بسیار بدی داشته و برخوردی که در مواجهه با رخدادها و کادر درمان داشته شایسته و درخور نبوده است.
 
*موج کرونا راه را برای سودجویانی هم باز کرد. نحوه انتشار اخبار را درباره برخورد با این افراد چگونه ارزیابی می‌کنید؟
در ابتدای ورود کرونا خیلی افراد غیرمتخصص در حوزه طب سنتی و غیره نظر دادند و این اظهارنظرها هم منتشر شد، ولی به صحبت‌های آن دسته از کارشناسانی که قرابتی با مقامات نداشتند توجهی نشد. بنابراین می‌توان گفت بسیاری از نظرات علمی شنیده و اجرایی نشد؛ مثلاً طبق اخباری که منتشر شد، خواسته متخصصان این بود که کشور در نوروز ۹۹ به مدت ۲ هفته تعطیل شود. این بهترین فرصت برای جلوگیری از ظهور موج دوم کرونا در اردیبهشت و خرداد ۹۹ بود. اما واکنش‌ها چه بود؟ در همین راستا شاکی‌های خصوصی و شکایت‌های واهی برای انحراف فعالان صنفی طرح شد؛ یعنی مانعی بر سر راه اطلاع‌رسانی و رسیدن اخبار صحیح به دست مردم ایجاد شد. نقش رسانه‌های نزدیک به وزارت بهداشت در این زمینه بسیار پررنگ بود چون رفع و رجوع این مسائل بر عهده این رسانه‌ها بود.
*تصور می‌کنید ارتباط مراکز درمان با مردم برای اطلاع‌رسانی مستقیم کارایی بیشتری داشت؟
 
اطلاع‌رسانی در چنان شرایطی، در حدی که تولید شایعه نکند، درست است البته در صورتی که کارشناسان امر نظر بدهند. جمله «قرنطینه مال قرون وسطاست» در حالی بیان و به صورت گسترده رسانه‌ای شد که سال‌هاست انواع بیماری‌ها را با قرنطینه کنترل کرده‌اند. با قرنطینه سطح چهار می‌شد جلوی این وضعیت را گرفت. کاری که در کره جنوبی انجام شد و نتیجه داد. متاسفانه در پس رسانه‌ای شدنِ آن اظهارنظرها، از اقتدار حاکمیت و نیروی نظامی هم برای کنترل کرونا در جهت مثبت استفاده نشد.
 
*بنابراین اگر پلی میان مراکز درمان و مردم برای اطلاع‌رسانی ایجاد می‌شد، مشکل مواجهه با کووید راحت‌تر حل می‌شد؟ یا آن‌طور که برخی از مسئولان عقیده دارند، بر اطلاع‌رسانی نادرست و ایجاد استرس در مردم دامن می‌زد؟
 
سازمان نظام پزشکی بارها برای این کار دست یاری به سمت وزارتخانه دراز کرد، اما برخی خبرگزاری‌های نزدیک به وزارت بهداشت، مانع از انجام این کار شدند. من تصور نمی‌کنم اگر این کار با نظارت نهادی انجام می‌شد، استرس در میان مردم ایجاد می‌کرد. اتفاقاً ما باید ترس آگاهانه در مردم به وجود می‌آوردیم. تحقیقات نشان می‌دهد در کشورهای گوناگون راه‌های مختلفی برای رعایت پروتکل‌ها انتخاب شده که یکی از آنها استفاده از ترس آگاهانه و دیگری اعمال جریمه‌ بوده است. نتایج نشان داده ترس آگاهانه مهم‌ترین عامل پیشگیری از کووید بوده است. این کاری است که کادر درمان به تنهایی از عهده آن برنمی‌آید بلکه رسانه‌ها و مقامات هم باید در جامعه دست به کار شوند. نه آن‌طور که با نقض حریم شخصی بیمار، تصویر او را در آی‌سی‌یو در رسانه نمایش دهند یا به سراغ سردخانه‌ها و تل اجساد بروند، بلکه روند بیماری باید برای مردم تشریح می‌شد تا در آنها ترس آگاهانه ایجاد شود. همین الان هم پزشکان متعهد از طریق فضای مجازی با مردم ارتباط برقرار کرده‌اند و از نظرات آنها هم استقبال شده، ولی آن فرصت اولیه از دست رفت. منظور از فرصت اولیه تاثیری است که اخبار صحیح منتشرشده می‌تواند در ابتدا روی مخاطب بگذارد.
 
*نمونه‌ای از این تاثیرات نادرست اخبار را مثال می‌زنید؟
 
اثر اینکه صداوسیما در روزهای اول شیوع کووید تاکید کرد که استفاده از ماسک لازم نیست یا نوع خاصی از ماسک دست‌دوز را برای کنترل کرونا کافی دانست. این پیام تاکنون هم اثر خود را بر جا گذاشته. شک و دودلی و تناقض‌گویی در رسانه‌ها باعث شد مردم مدت‌ها کرونا را باور نکنند. نه تنها کرونا را قبول نکرده و پروتکل‌های اعلام‌شده را رعایت نکردند، بلکه عدم اقتدار سیستم برای کنترل کرونا و از طرف دیگر عدم الگودهی فرهنگی باعث شد که مردم هنوز هم برای استفاده از ماسک دودل باشند و عده زیادی هم رعایت نکنند. فعالیت‌های رسانه‌ای در بسیاری موارد، خلاف اخلاق رسانه‌ای انجام شد. این را هم اضافه کنم که واکسن شرط لازم برای کنترل کروناست اما کافی نیست. ما نیاز داریم که همزمان به مردم آموزش بدهیم تا از ماسک استفاده کنند. در این زمینه می‌شد بعد از اطلاع‌رسانی سراسری، ایستگاه‌های توزیع ماسک در کشور ایجاد کرد. درست است که در ابتدای شیوع، ماسک کمیاب بود، اما الان ماسک کمترین چیزی است که می‌توان در اختیار قشر متوسط یا پایین قرار داد تا به همراه آموزش‌های ساده از ابتلا پیشگیری کنند.
ببینید، طرح‌هایی در طول این یک سال اجرا و به مردم اعلام شد که غیرکارشناسی بود؛ مثلاً تصاویری از گروه‌های ضدعفونی‌کننده شهرها و... با لباس ویژه بیمارستان در رسانه‌ها منتشر شد در حالی که در آن زمان آن لباس‌های بیمارستانی کمیاب بودند. ضدعفونیِ خیابانی و نصب برچسب «ضدعفونی شد» و بعد انتشار اخبار این فعالیت‌ها تصویر نادرستی از ویروس کرونا و بیماری کووید در اذهان ایجاد می‌کند. آیا اگر فضای شهری ضدعفونی و برچسب «ضدعفونی شد» بر آن الصاق شود، پس از آن کرونا در آن محل منتشر نمی‌شود؟ مگر ویروس تابع دستور است؟ این فعالیت‌های عجیب به همراه موضع‌‌گیری‌هایی که به دور از علم و عقل مسلم بود، بارها از زبان برخی مقامات و از سوی رسانه‌ها به گوش مردم رسید. عده‌ای هم مذهب را با بیماری درآمیختند. دعا کردن خوب است ولی با این وضعیت، چشم‌انداز روشنی پیش روی ما و کادر درمان نیست. من از نزدیک می‌بینم که زوج‌های جوان بر اثر این بیماری فوت می‌کنند و ما نمی‌توانیم کاری برای آنها انجام دهیم.

*اخباری مبنی بر تردید کادر درمان نسبت به استفاده از واکسن‌های وارداتی نیز منتشر شد که ظاهراً باعث شده عده‌ای از همکاران شما از تزریق واکسن خودداری کنند. این موضوع صحت دارد؟ علت چیست؟
واکسیناسیون کادر درمان و افراد بالای ۵۰ سال و همین‌طور افراد دارای فاکتورهای پرخطر در حال انجام است. موضوعی که مهم است اینکه ما الان قدرت انتخاب واکسن نداریم. هر واکسنی در دسترس باشد باید استفاده شود. سازمان جهانی بهداشت می‌گوید بهترین واکسن در دسترس‌ترین واکسن است. همه واکسن‌های موجود نقش موثری در پیشگیری از ابتلا و مرگ‌ومیر دارند. آمریکا با وجود آمار مرگ‌ومیر بالا با واکسیناسیون وسیع و سریع موارد ابتلا را کم کرده و موارد مرگ‌و‌میر را به طور محسوسی کاهش داده است. یا کشور فرانسه با واکسیناسیون برای دومین بار مورد صفر مرگ‌ومیر را ثبت کرده است. اینها نتایجی است که با رعایت پروتکل‌های بهداشتی و قرنطینه‌های سختگیرانه حاصل شد. مشکل فعلی ما مرگ‌ومیر ناشی از کروناست. من به عنوان یک عضو کادر درمان اطمینان ندارم فردا زنده باشم. صبح که لباس می‌پوشم با خودم فکر می‌کنم شب چه کسی این لباس‌ها را از تنم بیرون می‌آورد. در این میان واکسیناسیون کادر درمان هم با تناقض‌گویی انجام شد. ۸۰۰ هزار دُز واکسن آسترازنکا از طریق سبد کوواکس وارد کشور شد و در توزیع آن تخلف‌هایی صورت گرفت که به افرادی خارج از حوزه کارِ کادر درمان تزریق شد. پیگیری این مساله و تایید و تکذیب‌ها هم به جای خود.
مساله دیگری که در میان است اینکه تحریم‌ها بر تهیه واکسن تاثیرگذار بوده؛ یعنی ما ۱۶ میلیون دز واکسن از کره جنوبی خریداری کرده بودیم، اما هنوز محموله‌ای به کشور ارسال نشده است. ۸۰۰ هزار دزی که از طریق کوواکس به ایران آمد رایگان بود. این مسائل هم به قدرت چانه‌زنی و دیپلماسی ما برمی‌گردد که ضعیف بوده است. علاوه بر این واکسن کرونا بسیار دیر پیش‌خرید شد در حالی که از طریق اخبار منتشرشده این‌طور به مردم القا شده بود که واکسن ایرانی دریافت خواهید کرد منتها این کار آن‌طور که مد نظر بود به سرانجام نرسید.
از سویی در حالی که وزیر بهداشت مشغول فعالیت است، مشاوری تحت عنوان مشاور امور بهداشتی رئیس‌جمهور معین می‌شود. این اتفاق برای مخاطبان پیگیر اخبار پیامی جز وجود اختلاف در حوزه بهداشت و درمان کشور ندارد. چطور می‌توان از مخاطب انتظار داشت که به سخنان مسئولان حوزه سلامت در این شرایط اطمینان کند؟
 
*با این وضعیتی که تشریح کردید چه می‌توان کرد؟
در شرایط کنونی پیشنهاد من این است که رسانه‌ها و پزشکان و خبرنگاران با توده مردم ارتباط برقرار کنند. محافظه‌کاری را کنار بگذارند. کسانی که تعهد رسانه‌ای دارند به مردم کمک کنند. ما در ۲ هفته آینده روزهای سیاهی در پیش خواهیم داشت. کشتارهایی که جبران‌ناپذیر است. کادر درمان تا آخر اردیبهشت تازه دُز اول درمان را دریافت می‌کنند. در مورد واکسن آسترازنکا، دز دوم ۱۲ هفته بعد باید دریافت شود که معلوم نیست تا آن زمان این واکسن وارد کشور شود یا خیر. همان‌طور که دز اول بهارات هند دریافت شد، ولی هند از صادرات محموله بعدی خودداری کرد. در شرایط کنونی، با ورود واکسن به کشور، مسئولیتِ هر مورد فوتیِ کادر درمان به پای تک‌تک مسئولان و به ویژه وزیر بهداشت است.
 
*در برخوردهایی که با بیماران مبتلا به کووید داشته‌اید چه واکنش‌هایی نسبت به اخباری که می‌شنوند دیده‌اید؟
به طور واضح می‌بینم که اعتماد مردم به مدیران کشور از بین رفته. علناً از مردم می‌شنوم که می‌گویند «کرونا وجود ندارد» و «عده‌ای می‌خواهند داروهایشان را به ما بفروشند»...
سیستم نتوانسته اعتمادی بین مردم و خود برقرار کند. خیابان‌های شلوغ، بی‌توجهی به هشدارها و پروتکل‌ها، و برپا شدن اعتراضات نشانه همین بی‌اعتمادی است. به خصوص مردمی که تحت فشار اقتصادی هستند، چطور می‌توان از آنها خواست که محل کسب خود را تعطیل کنند؟ قبل از این درخواست باید مشوق مالی و سبد غذایی و یارانه در اختیار مردم قرار می‌گرفت و بعد تقاضای تعطیل کردن مطرح می‌شد. تعطیلی هم باید «لاک داون» به معنای واقعی باشد؛ یعنی اگر کسی بی‌دلیل در خیابان باشد، باید دستگیر شود. تنها راه برخورد با کرونا ایجاد ترس آگاهانه در مردم بوده و هست، نه خواهش و تمنا. مردم  در برابر شتاب اخبار و تکذیب‌های مکرر و... اعتماد خود را از دست داده‌اند و این وضع در دولت آینده هم ادامه خواهد داشت. حال آنکه سلامت مردم خط قرمز امنیت هر کشور است.


کد مطلب: 269054

آدرس مطلب :
https://www.baharnews.ir/news/269054/سیستم-بهداشتی-درمانی-ایران-این-حد-ناتوان-ظاهر-نشده

بهار نیوز
  https://www.baharnews.ir