گروه اقتصادی:روزنامه اعتماد نوشت: تورم ساختاری خانواده، آثار و عواقب اجتماعی بسیار ناگواری برای جامعه ایران به همراه دارد که برخی از آنها عبارتند از: در نتیجه تورم ساختاری خانواده، پدر به عنوان نانآور خانواده مجبور است برای تامین نیازهای فرزندان به اضافهکاری و کارهای دوم و سوم روی بیاورد.
وضعیت روانی خانواده بهشدت افت خواهد کرد. این مساله ریشه در آن دارد که در روند جدایی دختران و پسران جوان با تشکیل خانواده جدید، در مثلثی از روابط بین سه خانواده، دامنه گستردهای از تعاملات آغاز میشود که در همنشینی با عروس و داماد و نوهها و فامیلهای منتسب به آنها فصل جدیدی از «لذت چرخه زندگی» برای اعضای خانواده رقم میخورد. اما تورم ساختاری خانواده، خانواده را از این لذت روانی محروم میسازد.
این وضعیت به افسردگی جوانان منجر شده و بستری مناسب برای آسیبهای اجتماعی از جمله خشونت خانگی، اعتیاد و روابط نامشروع خواهد بود. این مساله زمانی تشدید میشود که پدر و مادر به علت شرایط سنی فرزندان نمیتوانند کنترل چندانی روی آنها داشته باشند. در چنین مواردی درگیریهای بین والدین با فرزندان، احتمال خشونت خانگی را افزایش خواهد داد.
بر اثر تورم ساختاری خانواده، نرخ زادوولد کشور بهشدت افت خواهد کرد و در آینده نزدیک بحران جمعیتی تشدید خواهد شد. در طول سه سال بحران اقتصادی کشور از سال ۱۳۹۷ تا انتهای ۱۳۹۹، حدود ۴۰۰ هزار تولد از مجموع تولدها (یعنی ۳۰ درصد آنها) کاسته شده است و نرخ باروری در آخرین دادههای مرکز آمار ایران به زیر «سطح جانشینی» (حدود ۱.۷۴) تنزل یافته است. «توزیع جغرافیایی تورم ساختاری خانواده» در مناطق مختلف و واکنش اقوام ایرانی در مقابله و سازگاری با این پدیده یکسان نیست. در نتیجه با به هم خوردن تعادل جمعیتی اقوام در استانهای کشور، مسائل اجتماعی و امنیتی جدیدی در حال شکلگیری است که به تدریج بر دامنه آنها افزوده خواهد شد.
افزایش آسیبهای تورم ساختاری خانواده ایرانی، زنگ خطری برای سیاستگذاران اجتماعی و اقتصادی کشور است. آثار سوء این پدیده بدون اغراق با آثار جنگ قابل مقایسه است. جلوگیری از افزایش تورم ساختاری خانواده، جز با حل مشکلات اقتصادی و معیشتی کشور و افزایش رونق اقتصادی و کارآفرینی و حل ریشهای مشکل مسکن خانوادهها و پس از آن تسهیل و تشویق روند ازدواج جوانان امکانپذیر نخواهد بود. تورم مزمن اقتصادی و عدم اتخاذ راهکارهای مناسب برای آن با تشدید تورم ساختاری خانواده ایرانی علاوه بر تهدید بنیان خانوادهها، آثار ویرانگری بر جای خواهد گذاشت که دیر یا زود در تامین نیروی انسانی، امنیت جمعیتی، وضعیت روانی و آسیبهای اجتماعی کشور، نمایان خواهد شد.
اما انسان کارآفرین و تولیدگر، انسان قضا و قدری نیست، بلکه کنشگری فعال است. هرچند او به خداوند تکیه میکند و توکل دارد، اما دست از تلاش برنمیدارد. چنانکه توصیهها و روایات بسیاری هم شده که بدون انجام عمل نمیتوان منتظر لطف خداوند بود. بنابراین، فرد کارآفرین تا آنجایی که میتواند باید تلاش کند و بر مشکلات غلبه نماید. اما شخصیتهای متناسب با این ویژگیها در برنامههای تلویزیون یا غایب هستند یا کم به نمایش درمیآیند.باید ذهنیت خود را در مورد رفع موانع تولید تغییر داده و به ظرافتهای آن توجه کنیم. همه مشکلات تولید فقط به موانع اقتصادی و اداری برنمیگردد، بلکه رونق تولید نیازمند افرادی است که دارای ذهنیت تولیدی بوده و باورمند به توسعه کسبوکار و کارآفرینی باشند. این باورها باید در افراد جامعه به مثابه کنشگران اصلی، نهادینه شده باشد. در این میان، رسانهها و به خصوص صداوسیما، نقش مهمی در توسعه این نگرشها دارند. تولید، تنها با وجود کنشگران تولیدگر رونق میگیرد. اگر ذهنیتها، نگرشها و در یک کلام فرهنگ تولید در میان کنشگران این حوزه، کمرنگ شود، دیگر برنامهریزیها و نظارتهای اداری نیز چاره کار نخواهد بود.