گروه بین الملل: "جین هارمن" سناتور سابق جمهوری خواه و رئیس اسبق "مرکز تحقیقاتی ویلسون" در گزارشی برای نشریه هیل آمریکا، به دولت بایدن توصیه کرده که هر چه سریع تر به توافق برجام بازگردد زیرا در غیر اینصورت، واشنگتن و به طور کلی جهان با گزینههای بسیار خطرناکی رو به رو خواهند شد. هارمن به طور خاص به اراده جدی ایران جهت انجام پیشرفتهای بیشترِ اتمی و درعین حال امکان تحریک دیگر کشورهای منطقه نظیر عربستان و ترکیه جهت تعریف یک برنامه هستهای قدرتمند برای خود اشاره کرده است. جین هارمن به طور ویژه اقدام دولت ترامپ در خارج کردن آمریکا از توافق برجام را بدترین اشتباه سیاست خارجی وی و دولتش میداند و آن را نه تنها برای آمریکا بلکه برای جهان اقدامی هزینهزا توصیف میکند.
جین هارمن در نشریه هیل مینویسد: «دولت بایدن به زودی "راهبرد امنیت ملی سالانه" خود را منتشر و اعلام میکند. با این حال، این نکته حتی همین حالا نیز روشن است که جهان به هیچ عنوان منتظر یکچنین رویدادی نیست. در این رابطه کافی است صرفا به تحولاتی نظیر تنشهای جاری در روابط روسیه و اوکراین، آزمایشهای موشکی کره شمالی و یا حملات پهپادی اخیر به ابوظبی امارات در ماه گذشته توجه کنیم که موجب کشته شدن سه تن شد و در عین حال با حمله به فرودگاه دوبی و دیگر مناطق در این کشور نیز همراه شد. این حملات توسط جنبش انصار الله یمن انجام شدند و به نظر میرسد که با توجه به توانمندیهای پهپادی و موشکی یمنیها، شرایط حتی وضعیت بدتری را نیز پیدا کند.
در این راستا، بسیاری از ناظران و تحلیلگران، انتقادات گستردهای را متوجه "دونالد ترامپ" رئیس جمهور سابق آمریکا و سیاستهای بی ملاحظه وی میکنند. با این حال، شکی نیست که یکی از مهلکترین اشتباهاتِ سیاست خارجی ترامپ، اقدام وی در خارج کردن یکجانبه آمریکا از "توافق برجام" بود. توافقی که محدودیتهای قابل توجهی را بر برنامه اتمی ایران تحمیل میکرد و در مقابل، این کشور امکان بهره برداری از برخی امتیازها و منافع اقتصادی را پیدا میکرد. "رابرت لیتواک" محقق مرکز تحقیقاتی ویلسون معتقد است که "دولت اوباما توافق برجام را توافقی "تحول آفرین" ارزیابی میکرد. این توافق در عرصه عمل توافقی کارآمد بود. اگرچه این توافق صرفا محدود به مساله هستهای ایران بود و توان موشکی و نفوذ منطقهای ایران در خاورمیانه و ورای آن را در بر نمیگرفت. با این حال، در همان حوزه هستهای، توافق برجام، کارآمدی مناسبی داشت و روند فعالیتهای اتمیایران را به شدت تحت نظارتِ آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار میداد".
خروج دولت ترامپ از چهارچوب توافق برجام عملا توافقی را تضعیف کرد که چین، روسیه و اتحادیه اروپا قویا از آن حمایت میکردند و در نقطه مقابل، ایران را نیز واداشت تا در پاسخ به بدعهدیهای واشنگتن، روند پیشرویهای اتمی خود را بویژه در بحث تولید سانتریفیوژهای پیشرفته و غنی سازی در سطح بالا، سرعت بخشد. این پیشرفتها به قدری سریع بوده اند که اکنون برخی ناظران و تحلیلگران ادعا میکنند که دوره زمانیِ "نقطه گریزی هستهای ایران" از یک سال در قالب توافق برجام به چند هفته تقلیل یاقته است.
بدون تردید اگر روند کنونی ادامه یابد، احتمال اینکه رقابت هستهای در منطقه خاورمیانه تشدید شود و اسرائیل بر شدت برنامههای خود جهت انجام حملات خرابکارانه علیه ایران بیفزاید، افزایش مییابد. در کنار همه اینها، امکانِ اینکه بر شدتِ چالشهای دولت بایدن با ایران افزوده شود نیز کاملا وجود دارد. امری که میتواند تبعات منطقهای و بینالمللی نامناسبی را از خود برجا گذارد.
شکی نیست که دیدگاههای تیم سابق سیاست خارجی و امنیت ملی آمریکا در دولت سابق این کشور به ریاست جمهوری دونالد ترامپ مبنی بر اینکه ایران حتی در صورت خروج آمریکا از برجام، از این توافق خارج نخواهد شد و همچنان به تعهدات خود عمل میکند، "ساده لوحانه" بوده است. این دیدگاه در نوع خود حتی موجب شد تا طیف جدیدی از نخبگان سیاسی در ایران قدرت را به دست گیرند که کاملا نسبت به غرب بی اعتماد هستند و عملا در مدت کوتاهِ حضور خود در قدرت نیز، به قدری دانش فنی و پیشرفتهای اتمی ایران را تسهیل کرده اند که دیگر نمیتوان این توانمندیهای ایران را به راحتی از بین برد.
با در نظر گرفتن کلیه این مسائل، یک سوال مطرح میشود و آن این است: اکنون چه باید کرد؟ در این راستا باید گفت که دولت بایدن با یک انتخاب بسیار سخت رو به رو است. اگر این دولت بار دیگر به توافق برجام بازگردد(با حمایت دولتهای دیگرِ طرف برجام)، شکی نیست که باید کلیه تحریمهای دولت ترامپ در قالب کارزار فشار حداکثری علیه تهران را لغو کند. در این راستا به احتمال فراوان این دولت با انتقادات گستردهای از سوی جناح راست رو به رو خواهد شد. با این حال اگر هم این دولت اقدام به احیای برجام نکند، با گزینه وحشتناکتر و خطرناک تری رو به رو خواهد شد: رقابت سنگین و شدید هستهای در منطقه خاورمیانه که در قالب آن، احتمالا دولتهای عربستان سعودی، ترکیه و حتی دیگران به دنبال توسعه برنامه اتمی خود(با توجه به یپشرفتهای قابل توجه اتمی ایران) خواهند رفت.
سالهاست که شایعات زیادی مبنی بر اینکه عربستان سعودی اقدام به خرید تسلیحات هستهای از پاکستان کرده وجود دارد. پیشتر در مورد رژیم قذافی در لیبی نیز شایعات مشابهی وجود داشته است. در مورد ترکیه نیز همین وضعیت را شاهد بودهایم. در این میان امکان اینکه پای بازیگران هستهای خارجی دیگر نظیر کره شمالی نیز به معادلات اتمی خاورمیانه باز شود وجود دارد. اضافه بر اینها، احتمال اینکه برخی کشورها برنامه اتمیِ بومی خود را توسعه بخشند نیز وجود دارد.
در این راستا این پرسش مطرح میشود: کم هزینه ترین گزینه چیست؟ اینطور به نظر میرسد که کم هزینهترین گزینه همان بازگشت مجدد به برجام و احیای آن است. نکته طنز در این میان این است که این توافق زمانی به نحوی فعال در حالِ کار بود(و برقرار بود) و حتی کنگره آمریکا نیز با آن مخالفت نکرد و تا حدی از حمایتهای داخلی (در آمریکا) و همچنین حمایتهای بین المللی برخوردار بود. با این حال، از روزی که ترامپ، آمریکا را از توافق برجام خارج کرد، من در برابر تقریبا یک هیات متفق القول(موافق با خروج از برجام) در "کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا" شهادت دادم که ما باید توافق مذکور را حفظ کنیم. یک ضرب المثل قدیمی میگوید که "نکته عالی نباید تبدیل به دشمنِ یک نکته خوب شود". اکنون ما آمریکاییها با تبعات فاجعه بارِ تصمیم ترامپ رو به رو هستیم و باید گزینهای را انتخاب کنیم که کمترین عواقب منفی را برای ما و جهان داشته باشد. در این راستا، بهترین گزینه که همان بازگشت به برجام است، کاملا روشن و در دسترس است و دیگر نباید زمان را به هدر داد».