به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۴ - ۱۱:۰۹
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۱۳ ساعت ۱۸:۰۱
کد مطلب : ۳۲۴۴۴۶

بیمه‌ معده مستر‌ تستر، مهمتر از بیمه معلولان!

بیمه‌ معده مستر‌ تستر، مهمتر از بیمه معلولان!
گروه جامعه: در حالیکه میلیون‌ها شهروند دارای معلولیت ایرانی، سال‌هاست فاقد بیمه‌‌اند و به حد‌اقل‌های دارو و درمان دسترسی ندارند،"بیمه تعاون" از زیرمجموعه‌های وزارت رفاه، چند روز پیش‌‌ طی مراسم باشکوهی معده مستر تستر را بیمه کرد. این مطلب را بگذارید کنار خبر تخصیص اعتبار برای قانون حمایت از معلولان‌ که برای تعیین سرنوشت حدود ۸ میلیون معلول دست‌کم ۳۰ هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز داشت اما حتی ۳ هزار میلیارد تومان هم‌ شاملش‌ نشد!‌

باور کردنی نیست اما حقیقت دارد، کارکردهای وزارت رفاه‌، در حال تغییر، وارونگی و جابجایی است‌. اولویت‌ با  غیرضرور‌هاست‌ و آنچه حاشیه است دردهای اصلی مردم است‌.  این‌ پیامی‌ است‌ که از عملکرد‌ وزارت رفاه به جامعه مخابره می‌شود، اگرنه‌ مگر می‌شود مسائل مبتذل‌ به‌ مسائل اصولی و درمان دردهای اساسی جامعه پیشی بگیرد؟ مگر می‌شود سازوکارهای بیمه‌‌ای‌ این کشور زیر سایه‌ ده‌ها نهاد نظارتی و انقلابی شامل افراد دارای معلولیت نشود اما در شرایط قحطی‌زده‌ کنونی، جلوی چشم همه از تمام فیلترها عبور کرده و به معده یک مُبلغ غذا و خوراکی برسد؟؟

این اکراه و سر باز زدن‌ از ارائه خدمات بیمه‌ای به معلولان فقط محدود به بیمه تعاون نیست و طبق مصوبه شورای عالی بیمه در سال ۱۳۸۹ در ماده ۷ استثنائاتی مشخص شده که هزینه مواردی از جمله اعتیاد، خودکشی و سقط جنین‌ را از شمول تعهدات بیمه‌گر خارج کرده و به‌عبارت دقیق‌تر "خدمات بیمه" از نیاز‌مندترین‌ها و محروم‌ترین‌های جامعه دریغ شده بی‌آنکه وزارت‌ رفاه‌، سازمان بهزیستی و یا حتی یک‌ نهاد‌ حاکمیتی‌‌ به آن اعتراض کرده باشد.

سُمبه‌ بیمه‌ها در خودداری از دادن خدمت به اقشار آسیب‌پذیر به حدی‌ قوی‌بنیه‌ است که حتی زور مجلس نیز به اقناع و تمکین‌ آنها به تقبل هزینه‌ آزمایش‌های‌‌ ژنتیک پیش از ازدواج‌ و بارداری نرسید ‌و لذا مجلس ناچار و مستاصل؛ طرح افزایش جمعیت را به قیمت‌ تن‌ دادن‌ به تولد‌ هزاران جنین‌ ناقص‌، بیمار و حتی دارای معلولیت‌ تصویب کرد‌!‌
گویا در این مملکت‌ بیمه‌ها هم‌ به‌‌عنوان‌ کالایی فانتزی‌ در شمار‌ خدم‌ و حشم‌ متمولان‌ قرار گرفته‌اند و انگار نه‌ انگار که این ساختار در تمام دنیا با هدف تقویت‌ محرومین‌ و ارتقای سلامت اجتماعی پا به عرصه فعالیت می‌گذارد.
اما چگونه می‌شود معلولان، این دردمندترین‌ گروه‌ جامعه که گاه حتی نای‌ مطالبه‌ حقوق خود را هم ندارند‌ از خدمات بیمه‌ای محروم‌ می‌مانند و در همان شرایط همان‌ مراجع و قوانین ممانعت‌کننده از دادن خدمات بیمه‌ای به معلولان‌، به استقبال معده فردی که مبلغ مصرف گرایی است می‌روند؟ کدام دشمن بیرونی در این شرایط اسفبار‌ می‌توانست‌ چنین‌ ضربه‌ای به کمر نحیف این مردم‌ وارد کند؟

آیا بیمه معده "غذا تبلیغ کن"‌ آن‌ هم در شرایطی که مردم در تهیه شام شب خود مستأصل مانده‌اند تقلید کورکورانه از فرهنگ همان‌ غربِ مبتذلی نیست که مهتران همین وزارتخانه از آن‌ انزجار می‌جویند و در مواقع لزوم‌ ارادتمندان به غرب ‌را محکوم‌ می‌‌کنند؟ آیا وزارت رفاه وظایف خود در قبال تمام گروه‌های‌ هدفش‌ را تمام و کمال به انجام رسانده که حالا با فراغ بال به محافظت از محتوای معده مترسک‌ها می‌پردازد؟ یا اینکه سیاست‌های وزارت رفاه عامدانه‌‌ در حال القای این مطلب‌ است‌ که مراقبت از معده‌ افرادی که پول فربه‌گی‌شان‌ را با تبلیغ فرهنگ غلط‌ مصرف و خراشیدن‌ روان‌‌های معصوم جامعه درمی‌آوردند تا مردم‌ را عصبی‌ کنند؛ بر حفاظت از جان‌های خسته‌‌ و جسم‌های رنجور برتری‌ دارد؟

آیا کارکرد وزارت رفاه از ایجاد رفاه، کار و خدمات محترمانه اجتماعی‌ به تبلیغات و ارائه خدمات‌ سوپرمارکتی‌ تقلیل یافته و دستگاه گوارش یک فرد برایش از برقراری عدل اجتماعی اولاتر شده است؟بیمه‌ تعاون با توسل به قوانین معلول‌ستیز با بیماری‌پنداریِ معلولیت و ناقص‌پنداری معلولان از پوشش هزینه‌های «عیوب مادرزادی» سرباز می‌زند در حالیکه همین‌ بیمه‌ با موافقت بیمه‌ مرکزی، سازمان بورس‌ و وزارت رفاه‌ اجازه فعالیت در بازارهای بورس و پولی_مالی را پیدا کرده، اما قضاوت کنید کدام‌یک از این فعالیت‌ها با ماهیت ذاتی یک‌ مجموعه بیمه‌ای سازگاری‌ دارد؟

آیا چنین قانونی نشان دهنده این نیست که قانون‌گذار تصویری از انسان بی‌عیب و نقص در ذهن دارد که در آن تصویر نه تنها معلولان جایی ندارند بلکه به‌عنوان انسان‌ و شهروند حتی التیام‌ دردهایشان نیز جایگاهی ندارد‌؟
اما آیا فلسفه بیمه کاستن‌ بار مالی از دوش مردم دردمند است یا سازوکاری است‌ برای کاسبی و انتفاع مالی در پوشش یک‌ نهاد بیمه‌گر؟ و بنگرید‌ که این‌ مبنا‌ و مدل تفکر در مورد معلولیت، چطور زندگی افراد معلول را سخت و طاقت‌فرسا می‌کند.

اگر تاریخ‌نویسان شهامت داشته باشند شاید در تاریخ این برهه از کشورمان‌ بنویسند هزاران مرد و زن آسیب‌دیده نخاعی که سونداژ‌ روزانه‌شان یکصدهزار تومان‌ هزینه داشت اما‌ آنها ماهانه از دولت تنها بین ۳۵۰ هزار تا یک میلیون تومان مستمری می‌گرفتند، وقتی بیماران ام‌اس در فقر و نداری خانه‌نشین‌ شده بودند، خون از زخم‌های بیماران‌ ای‌بی‌ جاری بود و درد بر جسم‌ و جان‌ مبتلایان به اتیسم، دیستروفی، پی‌کی‌یو‌ و... چنگ انداخته بود‌، این دردمندترین‌های جامعه مورد شمول خدمات بیمه‌ای قرار نگرفتند‌ اما معده مردی که در جامعه ملتهب امروز ایران‌ کارش تبلیغ پرخوری بود، شایسته بهره‌مندی از خدمات بیمه شناخته شد‌. شاید در تاریخ بنویسند درحالیکه‌ معلولان از خدمات بیمه‌‌ای محروم‌ بودند و قوانین نمی‌توانستند راهی جلوی پایشان بگذارند قوانین دیگری‌‌ در همین سرزمین زیر پای مرد‌ تبلیغ‌کننده انواع‌ خوراکی‌ها برای مردمی که دستشان‌ به نان‌ خشک‌ هم به زحمت‌ می‌رسید، فرش قرمز انداختند تا معده انباشته‌اش‌ از هر گونه خطری مصون باشد. تنها به این دلیل که‌ این مرد برای کاسب‌پیشه‌های‌ رفته در انواع و اقسام جلدها‌‌ و نقش‌ها، پولساز‌ بود اما معلولان برایشان‌ صرفه و صلاح اقتصادی نداشتند.  و افسوس‌ در اینجا بخت،‌ یار همیشگی آنانی‌ است‌ که کمر به پول درآوردن از شکم‌ها و جیب‌های مردم گرسنه بسته‌اند!‌

شاید کسی جرات‌ کرد و در تاریخ نوشت‌: دردهای معلولان هرگز قرار نبود‌ مداوا شود چرا که خونابه‌های‌ زخم‌های آنها اگرچه برای خودشان‌ درد داشت اما‌ برای برخی متولیان، سالانه چند هزار میلیارد درآمد داشت. بسیاری از مدیران این‌ گروه‌ را دردمند و مستأصل می‌خواهند تا پشت نام‌ "معلول" آزادانه‌ به جمع‌آوری صدقه بپردازند و با توزیع اندکی از هزاران سهم‌ به آنها‌ علاوه بر عوامفریبی‌ و تطهیر چهره خود، به زعم‌ خویش‌ آخرت خود را نیز آباد کنند!
مرجع : روزنامه مردم سالری
برچسب ها: بیمه معلولان
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها