به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۳۱ - ۰۲:۲۷
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۱۹ ساعت ۱۱:۳۲
کد مطلب : ۳۳۵۵۲۱

قتل پیرمرد با همدستی زن سوم

قتل پیرمرد با همدستی زن سوم
گروه حوادث:
زن جوانی که با همدستی زن سوم پیرمرد، مرد سالخورده را به قتل رسانده بودند، در جلسه دادگاه اتهام را گردن هم انداختند. ۲۳‌آذر‌سال‌۹۸ مردی جوان پلیس تهران را از حادثه‌ای خونین با خبر کرد. او گفت: «ساعتی قبل از آپارتمانم بیرون آمدم و در هوای آزاد سیگار می‌کشیدم که ناگهان پیرمرد همسایه را دیدم، خون‌آلود در کوچه کمک می‌خواست. همان موقع با دخترش که چند خانه آن طرف‌تر زندگی می‌کرد، تماس گرفتم سپس به اورژانس زنگ زدم.»

بعد از این تماس، مأموران به محل حادثه رفتند و تحقیقات خود را در این زمینه آغاز کردند. روند تحقیقات نشان می‌داد اصغر به بیمارستان منتقل شد و تحت درمان قرار دارد. همسر او پروین که بعد از فوت دو همسر اصغر با او ازدواج کرده بود در محل حاضر بود. آن زن مورد تحقیق قرار گرفت، ولی مدعی شد زمان حادثه در خانه نبوده است. تحقیقات ادامه داشت که چند روز بعد خبر رسید اصغر ۸۲‌ساله بر اثر شدت خونریزی فوت کرده‌است.

جسد به پزشکی قانونی منتقل و پرونده با شکایت فرزندان مقتول به اتهام قتل عمد تشکیل شد. بنا به گواهی شاهدان حادثه که گفته بودند اصغر به آن‌ها گفته پروین و پسرش به او ضربه زده‌اند، همسر سوم مقتول همراه پسرش به عنوان مظنون به قتل بازداشت شده، اما مدعی شدند پیرمرد خودزنی کرده و لحظه حادثه در خانه نبوده‌اند.

با طرح این ادعا، اما بنا به گزارشات پزشکی قانونی و شواهد موجود معلوم شد پیرمرد به قتل رسیده و عامل قتل نیز فردی آشنا است. به این ترتیب همسر پیرمرد بار دیگر از سوی کارآگاهان تحت بازجویی قرار گرفت که روند بررسی‌ها نشان داد زن همسایه نیز در این حادثه دخالت داشته‌است.بنابراین از آن زن به نام مروارید هم تحقیق شد، اما او به مأموران گفت از این حادثه اطلاعی ندارد. بازجویی‌ها ادامه داشت تا این که مروارید به قتل با همدستی همسر سوم مقتول اعتراف کرد و در اظهاراتش گفت: «حدود هفت‌ماه پیش به عنوان مستأجر در آن ساختمان ساکن شدم. اوایل پیرمرد با من رفتار خوبی داشت، اما بعد از مدتی اذیت‌هایش شروع شد. مدتی قبل از حادثه پسرم به ترکیه رفته بود. او یک سگ داشت که قبل از مسافرتش آن‌را به من سپرد تا بعد از چند هفته او را برایش بفرستم.

پیرمرد از این ماجرا ناراحت بود و اعتراض می‌کرد. از طرفی بهانه پول شارژ را هم می‌گرفت و می‌گفت مصرف آب و برق من زیاد است. خلاصه از رفتار‌های او خسته شده بودم.»متهم ادامه داد: «پیرمرد یک دسته کلید داشت که برای گاوصندوقش بود. آن دسته کلید همیشه دور گردنش بود و بیشتر اوقات روی یک صندلی جلوی ورودی ساختمان می‌نشست. او هر بار مرا می‌دید اعتراض می‌کرد و می‌گفت رفت و آمدهایم زیاد است. واقعاً تحملش برایم غیرممکن بود. این گذشت تا روزی همسرش را دیدم و به او گفتم بالاخره یک روز شوهرت را تکه تکه می‌کنم. پروین وقتی این حرفم را شنید گفت الان نه. باشه در فرصت مناسب!»

متهم در خصوص قتل گفت: «سه روز قبل از حادثه پروین را دیدم. او به خاطر اینکه شوهرش همه اموالش را به دامادش وکالت داده بود، ناراحت بود به همین دلیل گفت زنده بودن شوهرش بی‌فایده است و پیشنهاد داد وقت آن رسید تا شوهرش را به قتل برسانم. به خاطر کینه‌ای که از پیرمرد داشتم، قبول کردم.

روز حادثه پروین سراغم آمد و گفت شوهرش خواب است. یک تیزی برداشتم و به خانه آن‌ها رفتم. دیدم پیرمرد تکان می‌خورد برای همین پشیمان شدم، اما پروین گفت نگران نباش خوابش سنگین است، فقط باید این کار را با دستکش انجام دهم. به همین خاطر یک دستکش کاموایی پوشیدم سپس سراغ پیرمرد رفتم و با آن تیزی ضربه‌ای به گردنش زدم. پیرمرد بیدار شد و از خانه بیرون دوید. همان موقع ساختمان را ترک کردم و به خانه پسر پروین رفتم. خبر ندارم بعد از آن چه اتفاقاتی افتاد. بعد از اینکه لباس‌هایم را عوض کردم به خانه‌ام برگشتم.»

با ثبت این اظهارات، مروارید به اتهام مشارکت در قتل و پروین به اتهام معاونت در قتل راهی زندان شد و پرونده با صدور کیفرخواست و تعیین شعبه روی میز هیئت قضایی شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران قرار گرفت.
ابتدای جلسه اولیای‌دم که فرزندان مقتول بودند درخواست قصاص کردند. سپس زن همسایه در جایگاه ایستاد و خلاف اظهاراتش قتل را انکار کرد و گفت: «قاتل نیستم و تحت فشار‌های بازجویی به قتل اعتراف کردم.»

او در ادامه گفت: «چند سال قبل از شوهرم جدا شدم، اما مدتی قبل به عقد موقت مردی درآمدم. شرایط روحی خوبی نداشتم و دارو‌های اعصاب و روان زیادی مصرف می‌کردم. در آن شرایط بود که مجبور شدم به قتل اعتراف کنم. قبول دارم اخلاق پیرمرد خوب نبود و با او مشکل داشتم، اما هیچ وقت تصمیم به قتل او نگرفتم. این پروین بود که شوهرش را به خاطر اختلافات مالی به قتل رساند. چند نفر از همسایه‌ها که پیرمرد را خونین در کوچه دیده بودند، همان موقع گواهی دادند پیرمرد خودش اقرار کرده همسرش با همدستی پسرش به گردن او ضربه زده اند.»

در ادامه همسر مقتول نیز در جایگاه ایستاد. او معاونت در قتل شوهرش را قبول کرد، اما در دفاع از خودش با اظهارات ضد نقیضی گفت: «روز حادثه برای اینکه زباله‌ها را بیرون ببرم در را باز گذاشته بودم. وقتی برگشتم دیدم مروارید لباس و دستانش خونین است. ترسیدم و فرار کردم. من با شوهرم اختلافی نداشتم و او مرد خوبی بود.»
متهم در ادامه به سئوالات هیئت قضایی پاسخ داد.‌

می‌دانی اتهام معاونت در قتل چیست؟
بله، یعنی همکاری در قتل
پس قبول داری در را باز گذاشته بودی تا زن همسایه برای کشتن شوهرت وارد خانه شود؟
خیر، من در را باز کردم تا زباله‌ها را بیرون ببرم. زن همسایه وقتی در را باز دید خودش وارد خانه شده‌بود.
پس زباله بهانه‌ای بود که از خانه خارج شوی و به زن همسایه فرصت‌دهی تا مرتکب قتل شود؟
خیر، باور کنید حقیقت را می‌گویم.
‌پس اگر حقیقت را می‌گویی چطور اتهام معاونت در قتل را قبول داری؟!
[سکوت متهم]در اظهارات قبلی گفته بودی زن همسایه قبلاً درباره قتل شوهرت با تو صحبت کرده بود. چرا
اجازه دادی او وارد خانه شما شود؟
من اجازه ورود ندادم او خودش به خانه‌مان رفت. وقتی او را در حیاط دیدم فکر کردم مثل همیشه سگش را برای تفریح به حیاط آورده است. فکر نمی‌کردم وارد خانه شود.
در اظهارات قبلی گفته بودی شوهرت مرد بداخلاقی بود و با تو و فرزندانت رفتار خوبی نداشت، اما امروز به نیکی از شوهرت یاد می‌کنی؟!
نه، اشتباه کردم او مرد خوب و مهربانی بود.
با اینکه معنای معاونت در قتل را می‌دانی و اتهامت را قبول کردی، اما در دفاعیات خودت حرف‌هایی می‌زنی که انگار جرمی مرتکب نشده‌ای. چرا حقیقت را نمی‌گویی؟
متهم بار دیگر با قبول اتهامش، اما مدعی شد قتلی مرتکب نشده و با زن همسایه همدست نبوده است.
در پایان، هیئت قضایی با درخواست وکلای مروارید برای دعوت از شاهدان حادثه، وارد شور شد.
بعد از اتمام جلسه بود که درگیری دختران و داماد‌های مقتول با فرزندان پروین حاشیه‌های زیادی را در راهروی دادگاه رقم زد و این درگیری با دخالت مأموران پلیس و حراست دادگاه همچنین انتقال سریع متهمان به خودروی حمل زندانیان تمام شد.
مرجع : روزنامه جوان
برچسب ها: قتل حوادث
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها