گروه اقتصادی: عضو سابق شورای جهانی آب گفت: با کمال تاسف مهارت اجرای سیاستهای مترقی در حوزه آب نداریم که این موضوع باید آسیبشناسی شده و برای آن راهکاری ارائه شود.به گزارش ایلنا،"عباس قلی جهانی" کارشناس عرصه برنامهریزی و مدیریت آب و عضو سابق شورای جهانی آب درباره تاثیرات انتقال آب بین حوضهای و همچنین انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان به مرکز کشور و پیامدهای زیستمحیطی آن گفت: درباره موضوع انتقال آب بین حوضهای و یا انتقال آب از خلیج فارس و دریای خرز و شیرینسازی آب به حوضههای آبریز درونی مقالات و نوشتههای متعددی وجود دارد. کارشناسان نظرات خود را در این زمینه به طور مفصل اعلام کردهاند. به نظر من اگر مجموعه دیدگاهها را در کنار هم قرار دهیم با دو دیدگاه مواجه میشویم یکی از دیدگاهها نظرات کارشناسان مستقل و کسانی است که معتقدند دوره مدیریت عرضه آب را پشت سر گذاشتهایم و راه چاره و رویکرد ما بیشتر باید به مدیریت تقاضای آب باشد.
وی ادامه داد: گروه دیگر هم معتقدند که هنوز هم آب برای عرضه وجود دارد و میتوانیم از حوضههای آب ریز و بین حوضهای آب را منتقل کنیم و همچنین میتوانیم آب را شیرینسازی کرده و منتقل کنیم. البته دیدگاه دوم یعنی دیدگاهی که معتقد است، آب همچنان برای عرضه وجود دارد بیشتر در میان دولتمردان رایج است و متاسفانه چون افرادی که به دنبال مدیریت عرضه آب هستند در قدرت هم هستند و توان و پیشبرد تصمیماتشان بیشتر است، موضوع انتقال پیش میرود، اما مسئله کارشناسان که روی مدیریت تقاضا تاکید دارند، کمتر شنیده و کمتر توجه میشود.
عضو سابق شورای جهانی آب با بیان اینکه معتقدم آب یک موجود زنده است، تصریح کرد: بنابراین مدیریت آب هم یک دوره تکوین و تکامل دارد و اگر میخواهیم به درستی تصمیماتمان در بستر صحیح و منطقی باشد باید به این تاریخ تکامل مدیریت آب توجه کنیم. در یک دورهای در تاریخ تکوین مدیریت آب، عرضه بیشتر آب میتوانست راهکار و چارهساز باشد، اما وقتی که ما به سقفها و ظرفیتهای توسعه منابع آب با دیدگاه پایداری رسیدهایم و همچنین مسئله پایداری حفاظت محیط زیست نیز مطرح است، دیگر از مرحله عرضه گذشتهایم. ضمن اینکه باید توجه داشته باشیم که از منابع موجود آب در دسترس هم به طور منطقی استفاده نمیکنیم.
جهانی تاکید کرد: چه در بخشهای غیرکشاورزی و چه در بخش کشاورزی هنوز ما نه راندمانهای آبیاریمان به شکل مطلوبی جلو رفته است و نه بهرهوری آبمان مطلوب شده است. در آب شهری هدررفت بسیار زیادی داریم. در شهر تهران براساس گفته خود مدیران و مقامات مسئول در وزارت نیرو به صورت رسمی حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد آب به حساب نیامده داریم؛ یعنی اگر مصرف آب را در تهران به طور مثال یک میلیارد و دویست میلیون مترمکعب در نظر بگیریم، این سی الی سی و پنج درصد حدود ۳۰۰ میلیون مترمکعب میشود که میتوان برای ۵ الی ۶ میلیون نفر دیگر هم آب تامین کرد. استاندارد جهانی آب به حساب نیامده در محیطهای شهری کمتر از ۱۰ درصد است، اما ما حدود بیش از ۳۰ درصد آب بحساب نیامده داریم.
وی با بیان اینکه وقتی از یک طرف به سقفهای توسعه رسیدیم و ظرفیتهای آبیمان اجازه عرضه آب بیشتر را نمیدهد و همچنین از طرف دیگر از منابع موجود هم به نحو درستی استفاده نمیکنیم، رویکرد به سمت اجرای پروژههای انتقال آب بین حوضهای میرود، گفت: طبیعتا چون به ظرفیتها رسیدهایم، اگر آب را از حوضهای انتقال دهیم قطعا در مبدأ تخریب ایجاد میکنیم و در حوضه مقصد هم ایجاد تقاضای بیشتر میکنیم، بنابراین این انتقال آب به سرعت کارکرد خود را از دست میدهد و این چرخه باطل به حرکت در میآید. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان باید رویکرد اصلی ما جنبههای مدیریت تقاضا و کنترل مصرف و اصلاح بهرهوری باشد و اگر از این طریق پیش برویم قطعا با این هزینههای اجتماعی و زیست محیطی در انتقالات بین حوضهای مواجه نخواهیم شد.
عضو سابق شورای جهانی آب خاطرنشان کرد: این مسائل پوشیدهای نیست و وجود دارد به طور مثال میگویند ضایعات کشاورزی نزدیک به ۲۵ تا ۳۰ درصد است، یعنی اگر بتوانیم این ضایعات را کنترل کنیم، توانستیم آب بیشتری به دست بیاوریم. موضوع مدیریت تقاضا کار سختی است، چراکه که در مدیریت تقاضا نیازمند مشارکت افرادی هستیم که در نهایت آب را آنها مصرف میکنند یعنی آحاد جامعه باید در این زمینه مشارکت داشته باشند و همکاری کنند و باید آنها را جدی بگیریم نه به صورت ظاهری و صوری بلکه آنها در تصمیم گیری مشارکت داشته باشند تا احساس کنند این اعتماد وحود دارد و همکاری کنند، اما در مدیریت عرضه چنین چیزی وجود ندارد و اگر پول باشد و تکنولوژی هم باشد به راحتی میتوان از آن سر دنیا آب را منتقل کرد و مشکلی از این بابت وجود ندارد، اما ما باید به سمت ایجاد مشارکت برویم و آن چیزی که از نظر تاریخی هم وجود دارد مسئله مدیریت تقاضا است که باید بر آن تمرکز کنیم.
جهانی در پاسخ به این سوال که طرحهای انتقال تا چه میزان به محیط زیست مبدا و مقصد آسیب وارد میکند، گفت: در مورد انتقال آب از خلیج فارس و شیرینسازی به طور مسلم در جایی که ما میخواهیم آب را شیرین کنیم، نیازمند نمکزدایی از آب هستیم و این نمکزدایی باعث میشود غلظت آبی که به دریا و محیط زیست برمی گردد افزایش پیدا کند و به صورت غیرطبیعی در محیط زیست منطقه اثراتی ایجاد میکند از طرفی وقتی ما میخواهیم آب را منتقل کنیم در مسیر انتقال باید ساخت و سازهایی انجام بگیرد که قطعا تخریب محیط زیست را به همراه دارد و در برخی از مواقع تخریب محیط زیست در مسیر انتقال واقعا برگشتناپذیر است. اگر بخواهیم آب دریای مازندران را منتقل کنیم باید از جنگلهای هیرکانی عبور کرد که مشکلات جدی را برای محیط زیست ایجاد میکند.
وی ادامه داد: ما وقتی درباره انتقال صحبت میکنیم باید ببینیم انتقال و مبانی آن چیست و براساس مبانی انتقال آب نباید محیط زیست تخریب شود و نباید در حوضه مبدا مشکلات و تنشهای اجتماعی ایجاد شود و همچنین در حوضه مقصد نیز نیاز واقعی به آب وجود داشته باشد نه اینکه نیاز مصنوعی ایجاد کنیم. اینها مبانی هستند که در دنیا وجود دارد و وقتی میخواهیم آب را منتقل کنیم باید این مبانی و چارچوبها و ضوابط را رعایت کنیم؛ یعنی اگر به طور مثال برای تقاضای آب نتواستیم مشکل را برطرف کنیم و ناچار شدیم، آب را منتقل کنیم، این ناچاری هم ضوابط دارد و باید این ضوابط مورد توجه قرار گیرد و به طور دقیق ارزیابی شود یعنی واقعا در یک منطقه تقاضای واقعی برای آب شرب وجود دارد و هیچ راهی برای تامین آب در آن منطقه وجود ندارد.
او افزود: یکی از وظایف حکومتها در همه دنیا تامین نیازهای پایه از جمله تامین آب شرب برای مردم است. بنابراین در هر جای دنیا اگر حکومتی احساس کند که هیچ راه دیگری برای تامین این تقاضای پایه وجود ندارد انتقال آب اشکالی ندارد، البته باز هم مشروط است به اینکه مبانی و ضوابطی را که وجود دارد رعایت کند.عضو سابق شورای جهانی آب درباره حفر چاههای عمیق و از استفاده بیش از حد از آبهای زیرزمینی گفت: یکی از اثر، تبعات و عوارض رویکرد مدیریت عرضه آب هم موضوع فرونشست است. ما فکر میکنیم چون آبهای زیرزمینی دیده نمیشوند و ما آن را به عینه مشاهده نمیکنیم هر مقدار که از آن استفاده کنیم به تامین نیازهای ما کمک میکند، اما واقعیت مسئله این است که استفاده زیاد از آبهای زیرزمینی نیز از عوارض بد همان رویکرد مدیریت عرضه است و ما همانطور که در مورد آبهای سطحی عمل کردهایم و خارج از ظرفیت منابع آب بهرهبرداری کردهایم و الان با ناپایداری مواجه هستیم در مورد آبهای زیرزمینی نیز همین موضوع وجود دارد و از آنجا که آب زیرزمینی دیده نمیشود برخیها فکر میکنند این منبع بینهایت است و به شکل نامحدودی از آن استفاده میکنند. در حقیقت ظرفیت این آبها مورد توجه واقع نشد و آثار و تبعاتش نیز این است که ملاحظه میکنید.
جهانی ادامه داد: وقتی ما بیش از اندازه از ظرفیت سفرههای آبزیرزمینی استفاده میکنیم و تعادل برداشت و تغذیه آبهای زیرزمینی را از بین میبریم و این قاعده را برهم میزنیم و برداشت بیش از جایگزینی آب در سفرهای زیرزمینی صورت میگیرد، ما شاهد نشست نامتقارن در برخی از مناطق هستیم و با کمال تاسف در بخشهای مهمی از کشور و به ویژه در شهرهایی مانند اصفهان با این پدیده عجیب و غریب و بسیار تحریک کننده مواجه هستیم و این هم از عارضه برداشت بیش از حد از سفرههای آب زیرزمینی است.
وی با اشاره به سیاستهای آبی کشور گفت: اگر به سیاستهای آب که در سال ۱۳۸۲ به تصویب هیات دولت رسیده است، دقت کنید متوجه میشوید که در مضمون این سیاستها آمده است که باید بین برداشت آب از منابع به ویژه آبهای زیرزمینی تعادل و توازن منطقی ایجاد شود و این جزیی از سیاستهای آب است، اما در عمل میبینیم که این سیاستها فراموش شده است و یکی از عوارض آن همین پدیده فرونشست است، البته عوارض دیگری هم دارد. ما سیاستهای مترقی در مورد آب داریم اما با کمال تاسف مهارت تبدیل این سیاستهای مترقی در عمل وجود نداشته و این فقط در مورد آب نیست بلکه در مورد سایر جنبههای اقتصادی و اجتماعی نیز همین موضوع وجود دارد و روی کاغذ حرفهای خوبی زده شده، اما در عمل مهارت تبدیل این سیاستها به اجرا وجود ندارد و این موضوع باید آسیبشناسی شده و برای آن راهکاری ارائه شود.