رئیسی هنوز باور نکرده که انتخابات تمام شده است
روزنامه شرق , 17 خرداد 1401 ساعت 11:34
گروه سیاسی: دولت رئیسی همچنان باور نکرده که انتخابات یک سال است تمام شده است. هنوز وزرای این کابینه فکر میکنند در یک نمایش تلویزیونی نشستهاند و باید حرفهای مهیج بزنند و وعدههای عجیب بدهند یا هزار ایدهای که مشخص نیست از کدام نظریه برآمده، در کجا آزمون عملی شده است.
سادهترین راه فرار برای دولت امروز، انداختن تقصیرها گردن دولت قبل است. دولتی که فکر میکند با پشتیبانی لشکری فجازی میتواند اقتصاد، سیاست و اجتماع را مدیریت و حکمرانی کند. همانگونه که حدادعادل چند روز پیش گفت: «ما اول انقلاب فکر میکردیم اگر رادیو و تلویزیون دست ما باشد، تمام است»، حالا هم دنبالهروهای انقلابیون کهنسال، گروهی از جوانان نواصوگرایی هستند که فکر میکنند با یک لشکر فجازی میتوانند «کارآمدی» را جایگزین بیماریهای سختدرمان کنند.
اصطلاحهایی مانند «بانیان وضع موجود» یا «محاکمه روحانی»، برآمده از همین نگاههای سادهاندیشانهای است که تصور میکند با گفتن اینکه مشکل مربوط به دولت قبل (و نه دولتهای قبل) است، میتواند برای خودش «سرمایه اجتماعی» یا «کارآمدی» بخرد. آنها فراموش کردهاند که یک سال از انتخابات گذشته و تورم همین دوره کوتاه دولت جدید، به اندازه چند سال در گذشته بوده است.
آنها فراموش کردهاند که این شعارها در نهایت آنها را در دو موقعیت سخت قرار خواهد داد:
۱- انتقال مشکل امروز به مشکل بزرگتر فردا: شرکت ناکارآمدی را تصور کنید که برای هزینههایش مدام از بانک یا افراد وام میگیرد؛ او تنها با وامگرفتن مشکل امروز را به تعویق میاندازد. اگر این شرکت نتواند کارآمد شود، تنها توانسته «مشکل بزرگ امروز» خود را به «مشکل خیلی بزرگ فردا» تبدیل کند. به این ترتیب این شعارها به سرعت تبدیل به محور تمسخر و ناکارآمدی خواهد شد. اصلا فرض کنید یکی، دو سالی هم گفتید مشکلات از پیشینیان بوده است، پس از آن چه؟
۲- مسدودسازی توسعه:، اما مشکل اصلی در پیشفرضهایی است که این دولت در حال عمومیسازی آن است. پیشفرض کلیدی که در پس تمام این شعارها در حال تولید است، این گزاره است: «در یک محیط ناکارآمد، امکان فعالیتهای کارآمد امکانناپذیر است». آنها در تلاش هستند تا ابتدا با حمله به شخص حسن روحانی و ارائه تصویری اغراقشده از او و برچسبزنی به او، از روحانی مشروعیتزدایی کنند. در قدم دوم، این مشروعیتزدایی را در قالب برچسب ناکارآمدی به کل دولت او تسری دهند. به این ترتیب، به این گزاره کلیدی دست یابند که «در دولت واداده روحانی، هیچ کار درستی انجام نشده است و هیچ داستان موفقیتی وجود ندارد».
همه مشکل آن است که این راهبرد حزبیشان، راهبردی غیرملی است. این گزاره تقویت همان گزاره براندازانه است که «هیچگونه کارآمدی در یک نظام حکمرانی ناکارآمد امکانپذیر نیست!». همدستی آشکار راهبردهای نواصولگرایان و اصولگرایان تندرو با راهبردهای براندازانه، برآمده از یک برآورد اشتباه در میان اصولگرایان است؛ راهبرد اشتباهی که میتواند زیست شهروندان را در آیندهای نزدیک با چالش روبهرو کند. این راهبرد اشتباه، روی دیگر اشتباه اصلاحطلبان بود که با شعار «فشار از پایین، چانهزنی از بالا» دوگانهسازی را عمق بخشیدند.
راستیآزمایی یک ادعا
راهبرد «اینجا کسی موفق نیست»، محور گفتمان نواصولگرایان شده است. آنان که هشت سال با پمپاژ ناامیدی به جامعه تلاش کردند هر موفقیتی را با برچسبهایی مانند اشتباه، غربزدگی، وادادگی، خیانت به انقلاب یا هزاران واژه دیگر تخریب کنند، فراموش کرده بودند که فردا خود قربانی این راهبرد اشتباه خواهند شد. اما آیا دانش بشری تأییدکننده این ادعاست که «هیچگونه کارآمدی در یک نظام حکمرانی ناکارآمد امکانپذیر نیست»؟ این گزارهای است که هم براندازان و هم نواصولگرایان هشت سال به طرز مستقیم و غیرمستقیم در جامعه گستراندهاند. اما مطالعات توسعه به ما نشان میدهد این گزاره نهتنها اشتباه است، بلکه یک پیشفرض ضدتوسعه است. پژوهشهایی که ابتدا در آمریکای لاتین و سپس در آفریقا انجام شد، منجر به شکلگیری مفهوم «کانونهای اثربخشی (Pockets of Effectiveness یا PoE)» شده است.
«کانونهای اثربخش» نام دیگر سازمانها یا سیاستهای کارآمد در یک محیط ناکارآمد است. برای مثال، سازمان آبرسانی کامبوج در برخی از مطالعات توسعه بهعنوان یک «کانون اثربخشی» شناخته میشود؛ یعنی سازمانی که خدمات یا کالای عمومی را به صورتی کارآمد و یا وجود محیط کلان اقتصادی-سیاسی ناکارآمد پیرامونش، ارائه میدهد. آنچه منافع کوتاهمدت نواصولگرایان را با منافع بلندمدت براندازان همراستا کرده، چشمپوشی و نادیدهانگاری همین مفهوم «کانون اثربخشی» است.
کد مطلب: 340573