به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۱۰ - ۱۵:۰۵
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۳۱ ساعت ۱۰:۵۳
کد مطلب : ۳۴۸۴۲۸
تفاهم روسی، تکرار تفاهم نامه ۱۳ سال پیش

۹ قرارداد و تفاهم نامه بی حاصل با روس‌ها طی یک دهه

۹ قرارداد و تفاهم نامه بی حاصل با روس‌ها طی یک دهه
گروه اقتصادی: وزارت نفت از «تفاهم‌نامه ۴۰ میلیارد دلاری» با گازپروم خبر داده است. «محسن خجسته‌مهر»، معاون وزیر نفت و مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران، روز سه‌شنبه ۲۸ تیرماه با تأکید بر این که روس‌ها ده‌ها میلیارد دلار در پروژه‌های نفت و گاز ایران سرمایه‌گذاری می‌کنند، از «تفاهم‌نامه ۴۰ میلیارد دلاری» با گازپروم روسیه خبر داد.توسعه میدان‌های گازی کیش و پارس شمالی، فشارافزایی میدان پارس جنوبی، توسعه ۶ میدان نفتی، سوآپ گاز و فرآورده، تکمیل طرح‌های ال‌ان‌جی، احداث خطوط لوله صادرات گاز و سایر همکاری‌های علمی و فناورانه از جمله مهم‌ترین محور‌های تفاهم‌نامه بوده است.

مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران طی اظهاراتی در این مراسم امضای این تفاهم‌نامه را «جزو بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاری‌های خارجی در تاریخ صنعت نفت ایران» دانست، افزود: شرکت ملی نفت ایران از هیچ فرصت سرمایه‌گذاری چشم‌پوشی نمی‌کند.وی با اشاره به دیدار با مدیران ارشد گازپروم در سفر اخیر به سن‌پترزبورگ اظهار کرد: همسو با دستور ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه، مدیران ارشد گازپروم هفته گذشته در تهران حضور یافتند و مذاکرات سازنده‌ای با هم داشتیم.


تفاوت تفاهم نامه با قرارداد و ارزش آن
تفاهم‌نامه یعنی اظهار تمایل طرفین برای مذاکرات و مطالعات پیرامون یک پروژه، که چنانچه به نتیجه نهایی رسیدند، قرارداد امضا می‌کنند و آنگاه است که ارزش پروژه و تعهدات طرفین در آن تعیین می‌شود.تفاهم‌نامه اعتباری مانند یک یادداشت دارد که در آن قید شده باشد چه کار‌هایی می‌خواهیم انجام دهیم.تفاهم‌نامه همچنین الزام‌آور هم نیست، یعنی این احتمال وجود دارد که یکی از طرفین حتی برای مذاکره و مطالعه پروژه یا نهایتا عقد قرارداد، اقدام نکند.

برای نمونه آقای خجسته‌مهر در اظهارات خود از امضای تفاهم‌نامه با شرکت گازپروم بر سر میادین گازی کیش و پارس شمالی خبر داده و مدعی شده که ارزش این تفاهم‌نامه ۱۰ میلیارد دلار است.شاید هزینه لازم برای توسعه این میادین ۱۰ میلیارد دلار باشد، اما تفاهم‌نامه تنها به معنی اظهار تمایل گازپروم برای مذاکره پیرامون این دو میدان گازی ایران است، نه تعهد به سرمایه‌گذاری ۱۰ میلیارد دلاری.همچنین حتی اگر در آینده قرارداد توسعه این میدان نیز امضا شود، شاید گازپروم تنها متعهد شود که سهمی ۲۰ درصدی در پروژه داشته باشد و یک پنجم سرمایه را بیاورد یا اصلا سرمایه از طرف شرکت ملی نفت ایران یا نهادی ثالث تامین شود و گازپروم تنها پیمانکار پروژه باشد.

این شرایط در حالی است که دولت و رسانه‌های حامی دولت سیزدهم، تفاهمنامه ایران با شرکت گازپروم روسیه را دستاوردی بزرگ اقتصادی-سیاسی عنوان می‌کنند و به طور مداوم بر روی یک تفاهم نامه که به زعم آنان بدون استفاده از برجام و حل مساله FATF بسته شده مانور می‌کنند و این در حالی است که در مقابل منتقدان نیز می‌گویند که ارزش حقوقی این تفاهمنامه بسیار کمتر از چیزی است که دولت می‌گوید.

تفاهم نامه‌های روسی، ادعا‌های بی اعتبار
یکی از دلایل مطرح شده توسط منتقدان این است که این شرکت روسی ۶ سال پیش نیز بر سر هر دو میدان گازی یادشده با ایران تفاهم‌نامه امضا کرده بود، اما هرگز اقدامی نکرد.هم چنین در تفاهم‌نامه جدید، قید شده است که درباره توسعه میادین نفتی چنگوله، منصوری، آب‌تیمور و ... نیز مذاکره خواهد شد و حتی خجسته‌مهر در بخش دیگری از سخنان خود تفاهم‌نامه یادشده را «بزرگترین سرمایه‌گذاری خارجی تاریخ صنعت نفت ایران» عنوان کرده، در حالی که بعد از برجام و در سال‌های ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ شرکت لوک‌اویل روسیه تفاهم‌نامه مشابهی با ایران بر سر میدان‌های منصوری و آب‌تیمور امضا کرده بود و شرکت زاروبژنفت روسیه نیز در کنار چنگوله، چندین تفاهم‌نامه نفتی دیگر با ایران امضا کرده بود.

تفاهم نامه‌ای مشابه تفاهم نامه ۱۳ سال پیش
نکته دیگری که منتقدان مطرح می‌کنند نیز این است که تفاهم نامه‌ای که اکنون امضا شده دقیقا همان تفاهم نامه‌ای است که در سال ۱۳۸۷ زمانی که الکسی میلر به عنوان مدیرعال کمپانی به ایران آمده بود با شرکت ملی نفت ایران امضا کرده و اتفاقا در این دوره، اما وضعیت حتی برای طرف‌های مقابل به نظر کم اهمیت‌تر نیز می‌آید چرا که این بار نه میلر و نه حتی اعضایی از شرکت گازپروم به ایران نیامده اند و بلکه شرکت روسی تنها مترجم خود را به جلسه فرستاده و خود از دور نظاره‌گر بوده و کل تفاهم نامه به صورت ویدیو کنفرانس مورد توافق قرار گرفته است. هم چنین باید توجه کرد که رئوس تفاهم‌نامه امروز، همانی است که در سال ۱۳۸۷ به امضای طرفین رسیده بود و به هیچ نتیجه‌ای نیز نرسید.

در حقیقت آن چه در هفته اخیر امضا شده تنها یک تفاهم نامه بوده و هیچ گونه ضمانت اجرایی ندارد. این تفاهم نامه ممکن است به قرارداد تبدیل شود و ممکن است که تبدیل نشود همان طور که ۷ تفاهم نامه قبلی هیچ گاه به قرارداد تبدیل نشد و رنگ اجرا به خود ندید. هم چنین برخی از منتقدان اشاره به تجربه تاریخی رابطه ایران و روسیه می‌کنند و یادآور می‌شوند که شرکت‌های روسی نیز مانند شرکت‌های غربی، پس از بازگشت تحریم‌های ایران، از کشور ایران خارج شده اند.

۹ قرارداد و تفاهم نامه بی حاصل با روس‌ها طی یک دهه
باید توجه کرد که ایران پیش از تحریم‌ها حداقل ۹ قرارداد و تفاهم نامه به شرح زیر با روسیه امضا کرده است.
قرارداد توسعه دو میدان نفتی آبان و پایدار غرب که زاروبژ نفت روسیه، تنها شریک خارجی کنسرسیوم بود یکی از قرارداد‌هایی است که به سرانجام نرسیده است.قرارداد توسعه میادین نفتی چشمه خوش و دالپری و پایدار شرق که گازپروم نفت روسیه یکی از سه شریک کنسرسیوم بود.تفاهمنامه توسعه میدان نفتی چنگوله ایلام که گازپروم روسیه، یکی از سه شریک کنسرسیوم بود.

تفاهمنامه توسعه میدان نفتی آب تیمور و منصوری خوزستان که لوک اویل روسیه یکی از چهار شریک کنسرسیوم بود.تفاهمنامه توسعه میدان گازی فرزاد بی در خلیج فارس که گازپروم روسیه یکی از دو شریک کنسرسیوم بود.
تفاهمنامه توسعه میدان نفتی دهلران ایلام که گازپروم و تات نفت روسیه دو شریک از سه شریک کنسرسیوم بودند.تفاهمنامه توسعه میدان گازی گلشن و فردوسی در خلیج فارس که گازپروم روسیه یکی از دو شریک کنسرسیوم بود.تفاهمنامه توسعه میدان نفتی شادگان خوزستان که زاروبژ نفت و تات نفت روسیه دو شریک از چهار شریک کنسرسیوم بودند.تفاهمنامه توسعه میدان نفتی آذر خوزستان که گازپروم روسی، تنها توسعه دهنده میدان بود.هر دو قرارداد که در بالا ذکر شد و با روس‌ها امضا شده بود، اجرایی نشد و هیچ کدام از ۷ تفاهمنامه به خاطر خروج ترامپ از برجام، به قرارداد تبدیل نشد.

عجیب این که تعداد شرکت‌های روسی و تفاهم‌نامه‌های نفتی پیش از این نیز بیشتر از امروز بود و معلوم نیست مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران بر چه اساسی تفاهم‌نامه اخیر را «بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاری خارجی تاریخ صنعت نفت ایران» عنوان کرده است.از سوی دیگر این ادعا در حالی مطرح می‌شود که سایت گازپروم با خبری دو پاراگرافی تنها خبر داده که معاون مدیرعامل این شرکت بر سر پروژه‌های نفت و گاز ایران تفاهم‌نامه امضا کرده است. در خبر درج شده نیز هیچ رقم و عددی ذکر نشده؛ چرا که تفاهم‌نامه، قرارداد نیست که ارزش آن را تعیین و اعلام کنند.

روس‌ها اصلا توانایی اجرای وعده‌های داده شده را دارند؟
حال و با این شرایط این که تفاهم‌نامه تازه به عقد قرارداد منجر شود خود محل تردید است، اما فارغ از مساله تبدیل تفاهم نامه به قرارداد برخی از موارد قید شده در این تفاهم‌نامه نیز به نظر خارج از توانایی شرکت‌های روسی هستند.برای نمونه باید توجه کرد که در این تفاهم‌نامه بر ساخت کارخانه‌های مایع‌سازی گاز (ال‌ان‌جی) اشاره شده است، در حالی که کارخانه‌های ال‌ان‌جی در خود کشور روسیه را نیز شرکت‌های غربی احداث کرده‌اند. نکته دیگر این است که در سال جاری میلادی و پس از اعمال بسته پنجم تحریمی اتحادیه اروپا علیه روسیه صادرات فناوری‌های ساخت کارخانه ال‌ان‌جی تحریم شد و در نتیجه شرکت فرانسوی سازنده از پروژه خارج شد و حتی به تبع آن شرکت‌های چینی پیمانکار این پروژه روسی نیز فعالیت‌شان را متوقف کردند.حال سوال این است که اگر روسیه با کنار کشیدن شرکت‌های غربی قادر به توسعه پروژه‌های ال‌ان‌جی خود نیست، چگونه پروژه‌های گاز مایع ایران را توسعه خواهد داد؟!

یک مورد دیگر عجیب در این تفاهم نامه این است که در تفاهم‌نامه گازپروم هیچ اشاره‌ای به پروژه فشارافزایی میدان گازی پارس جنوبی نشده است، اما خجسته‌مهر بر آن تاکید داشته است.باید توجه کرد که قطر، شریک ایران در میدان مشترک گازی پارس جنوبی یا گنبد شمالی است، و طی سال‌های گذشته با کمک شرکت‌های غول غربی، از جمله توتال فرانسه، سکو‌های ۲۰ هزار تنی (۱۵ برابر سکو‌های موجود در بخش ایرانی پارس جنوبی) را به همراه کمپرسور‌های عظیم راه‌اندازی کرده و جلوی افت تولید گاز خود را گرفته است و حتی اخیرا نیز قطر ۵ قرارداد بزرگ برای توسعه توان خود درمیدان گازی پارس جنوبی نوشته است و حال ایران در حال مانور دادن بر روی یک تفاهنامه است که هیچ ضمانت اجرایی نیز ندارد.

ایران پس از تفاهم برجام قراردادی ۵ میلیارد دلاری با کنسرسیومی به رهبری شرکت توتال فرانسه و مشارکت سی‌ان‌پی‌سی چین امضا کرد و نیمی از ارزش قرارداد مربوط به ساخت و نصب سکوی ۲۰ هزار تنی همراه با دو کمپرسور عظیم بود؛ اما وقتی توتال به خاطر خروج آمریکا از برجام این پروژه را رها کرد، شرکت چینی نیز از پروژه خارج شد.نکته این است که تکنولوژی ساخت این سکو‌ها و کمپرسور‌ها منحصر به چند شرکت بزرگ غربی است و نه چین و نه روسیه چنین توانایی را ندارند.

البته در مقابل ابهام چندانی در توانایی شرکت گازپروم در توسعه میادین نفت و گاز، یا احداث خط لوله وجود ندارد، اما در تامین مالی پروژه‌ها از سوی این شرکت ابهامات جدی وجود دارد و هم چنین اجرای پروژه‌های ال‌ان‌جی و فشارافزایی پارس جنوبی به نظر می‌رسد اساسا خارج از توانایی شرکت‌های روسی است.از سوی دیگر خجسته‌مهر مدعی شده است که ایران طی ۸ سال، قصد جذب ۱۶۰ میلیارد دلار سرمایه برای افزایش تولید روزانه نفت به ۵.۷ میلیون بشکه و افزایش تولید روزانه گاز به ۱.۵ میلیارد متر مکعب را دارد و این یعنی این رشد ۵۰ درصدی تولید نفت (حتی نسبت به سطح قبل از تحریم‌های آمریکا) و بیش از دو برابر شدن تولید گاز ایران.

این ادعا در حالی مطرح می‌شود که بر اساس برآورد مرکز پژوهش‌های مجلس، مجموع سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی در پروژه‌های تولید نفت و گاز ایران از سال ۹۷ به بعد سالانه تنها ۳ میلیارد دلار بوده است و آمار‌های وزارت نفت نیز نشان می‌دهد که ۸۰ درصد از میادین فعال نفتی کشور در نیمه دوم عمر خود هستند و هر سال ۳۰۰ هزار بشکه در روز از تولید آن‌ها کاسته می‌شود و ایران با روش‌های سنتی مانند تزریق آب و گاز و نیز حفر چاه‌های بیشتر، سعی در حفظ تولید دارد.

وعده‌های روسی و دستبرد به بازار انرژی ایران
در کنار موارد بالا که همگی نشان از عدم اجرای تفاهم نامه و یا ناتوانی روس‌ها در وعده‌های داده شده توسط وزارت نفت را دارد باید به موارد دیگری که در ماه‌های اخیر و پس از جنگ روسیه و اوکراین رخ داده است نیز توجه کرد.روسیه در ماه‌های اخیر تحت فشار تحریم قرار گرفته و عملا بازار‌های گاز و نفت و فولاد و در مجموع بازار انرژی خود را از دست داده است و نگاه این کشور از اروپا به سوی آسیا چرخیده است و در این میان مشتریان بازار نفت و گاز ایران اولین اهداف شرکت‌های روسی بوده اند. حتی در ادامه خبر رسید که ایران پس از تخفیف‌هایی که توسط روس‌ها به چینی‌ها و دیگر مشتریان فولاد ایران داده اند در حال از دست دادن بخشی از بازار فولاد خود است. در ادامه این روند حتی شامل بازار قیر ایران نیز شده است.

حال سوالی که پیش می‌آید این است که در شرایطی که ایران و روسیه پس از اعمال تحریم‌ها به رقبای یکدیگر تبدیل شده اند و در حالی که روسیه با ارائه تخفیف‌های سنگین در نفت و گاز حتی بخشی از بازار ایران در چین را نیز از ما ربوده است وعملا ۴۰ میلیون بشکه نفت ایران بر روی کشتی‌ها در بنادر مختلف ذخیره شده اند چطور امکان دارد که این کشور و یا شرکت‌های آن لزوما رفتاری در راستای منافع ایران انجام دهند؟

هم چنین باید توجه کرد که در توضیح این تفاهم نامه از سوی شرکت گازپروم هیچ رقمی قید نشده و مشخص نیست رقم مورد ادعایی وزارت نفت ایران چطور و با چه سازوکاری بیان شده است. البته که تفاهم نامه نه ضمانت اجرایی دارد و نه اصلا در معادلات و معاملات بین الللی دارای اهمیت خاصی است و ارقام زمانی محاسبه می‌شود که تفاهم نامه در هر بخش تبدیل به قرار داد مجزا شود. حال با این توصیفات سوالی که به وجود می‌آید این است که آیا بنا به ادعای وزارت نفت ایران این تفاهم نامه بدون ضمانت اجرایی آیا واقعا «بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاری خارجی تاریخ صنعت نفت ایران» است؟
مرجع : اقتصاد 24

۱۴۰۱/۰۴/۳۱ ۱۴:۱۵
ما طبق تاریخ هیچ وقت از روسها خیر ندیدیم جان هر که دوست دارید بس کنید بیچارمان کردید (391067)
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها