به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۰۹ - ۲۱:۵۸
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۳۱ ساعت ۱۲:۰۵
کد مطلب : ۳۵۹۷۹۳

زنگ خطر بحران مهاجرت!

زنگ خطر بحران مهاجرت!
گروه سیاسی: روزنامه اعتماد نوشت: هفته‌ها و ماه‌هاي ‌اخير براي من و آن‌گونه كه از همكلامي با ساير دوستان عضو هيات علمي دانشگاه‌هاي وزارت علوم و وزارت بهداشت متوجه شده‌ام، سخت‌ترين دوران كاري چند دهه اخير بوده است.
سخت و دشوار نه از جهت شرايط كاري يا معيشتي كه براي بخش مهمي از اعضاي هيات علمي همواره دغدغه‌اي مهم و اساسي بوده است، بلكه از نظر تعدد درخواست‌هاي دانشجويان سال‌هاي دور و نزديك براي توصيه‌نامه به دانشگاه‌ها و مراكز علمي ديگر كشورها براي مهاجرت از آب و خاك آباء و اجدادي. اگر در سال‌هاي گذشته دانشجويان و دانش‌آموختگان رشته‌هاي فني در صدر داوطلبان مهاجرت و پذيرش تحصيلي از ديگر كشورها بوده‌اند، ماه‌هاست اين موج خروشان به سمت رشته‌هايي همچون حقوق و پزشكي كه پيش‌تر به عنوان پردرآمد شناخته مي‌شدند نيز روانه شده و امواج سهمگين آن، روزانه در حال از جا كندن و بردن صاحبان انديشه‌هاي بارور و تنومندي است كه جبران نبود آنان در كشور امكان‌پذير نيست. شرايط مختلف اقتصادي سال‌هاي اخير و دورتر شدن روياي داشتن امنيت شغلي و اقتصادي در سايه دشواري‌هاي كارهاي طاقت‌فرسايي نظير طبابت، وكالت و سردفتري، هجمه‌هاي گاه و بي‌گاه تريبون‌هاي رسمي و وابسته دولتي به شاغلان اين حرفه‌ها، مصوبات تحديد‌كننده موقعيت فعلي و تهديدكننده آينده و اعتبار شغلي اين مشاغل در كنار تيره شدن دورنماي آينده مملكت در پس بحران‌هاي اجتماعي و اقتصادي سال‌هاي اخير، از جمله دلايلي هستند كه متقاضيان مهاجرت از آن به عنوان دلايل اصلي كوچ احتمالا ابدي خود از سرزمين پدري و مادري خود بيان مي‌دارند. از سوي ديگر محدوديت‌هاي گسترده در زمينه آزادي‌هاي اجتماعي و فردي اعم از عدم تضمين حق آزادي بيان، آزادي پوشش، سانسور و فيلترينگ گسترده در فضاي نشر، مطبوعات و اينترنت از جمله دلايلي هستند كه از جمله محققان و پژوهشگران را دلسرد كرده و ادامه زندگي و فعاليت در سرزميني كه به آن عشق مي‌ورزند را براي ايشان دشوار ساخته است. علاوه بر اين، نگاه‌هاي سختگيرانه، سليقه‌اي و توام با انحصارگرايي در گزينش اعضاي هيات علمي، آزمون‌هاي استخدامي، تصدي سمت‌هاي مديريتي در سازمان نظام پزشكي، كانون‌هاي وكلا و... و فشارهاي اجتماعي و كاهش سرانه درآمد شاغلان رشته‌هايي چون پزشكي و وكالت از جمله ديگر دلايل مهاجرت شاغلان در اين دو حرفه و دانشجويان و دانش‌آموزان پزشكي و وكالت است. در شرايطي كه موج مهاجرت و خداحافظي از مام وطن و دل سپردن به آينده‌اي نامعلوم براي گريز از آينده‌اي كه عموما تيره و تار مي‌پندارندش، در ميان پزشكان، وكلا و حقوقدانان - كه از جمله حرفه‌هايي با شأن و موقعيت اجتماعي بالا و سرانه درآمدي مناسبي در مقايسه با ديگر رشته‌ها هستند-  رو به افزايش است، احتمالا نيازي به تشريح آنچه در ميان دانش‌آموختگان ديگر رشته‌ها با آينده شغلي سست‌تر وجود نداشته باشد و هر يك از ما در ميان دوست و فاميل شاهد آن چيزي هستيم كه نبايد. ترديدي نيست كه خيل مهاجرت‌هاي سال‌هاي اخير پس از تثبيت جايگاه شغلي، تشكيل خانواده و احيانا دارا شدن فرزند، روند و امكان بازگشت را دشوارتر از هر زمان ساخته و از اين جهت با رفتن‌هاي بدون بازگشت مواجه هستيم. چنين رفتني، رفتن يك يا دو شخص، صد و هزار نفر نيست. به پايان رسيدن نسلي از زنان و مردن در اين خاك است، نسلي كه چه بسا پدران و مادران آنها هزاران سال در اين خاك زيسته‌اند و اينك، با رفتن آنها و تشكيل خانواده و زيست ابدي در سرزميني ديگر، ارتباط‌شان از ريشه قطع مي‌شود و چه بسا يك يا دو نسل پس از مهاجران فعلي، ديگر خود را اصلا ايراني ندانند و هيچ ارتباط زباني، قلبي و احساسي در خود با وطن اجدادي خويش حس نكنند و زياني به مراتب بيشتر از خروج يك شخص را به كشور وارد سازند. ترديدي نيست كه مهاجرات و كوچ از سرزميني به سرزمين ديگر براي به دست آوردن شرايط و امكانات بهتر، موقعيت زيست و شكوفايي مناسب‌تر، همواره و در همه جوامع وجود داشته است و مختص به زمانه و جغرافياي ما نيست و نخواهد ماند، اما آنچه اين روزها شاهد هستيم، چيزي فراتر از مهاجرت معمول انسان‌هاي يك سرزمين به سرايي ديگر براي عافيت بيشتر است. زنگ خطري كه نه امروز، بلكه از سال‌ها پيش به صدا درآمده و آن زمان داد دلسوزان را درآورده بود و امروز به گوش آنهايي كه قصد شنيدن نداشتند نيز رسيده، بيش از هر چيز به مهاجرت در پي آغاز جنگي همه‌جانبه و خانمانسوز مي‌ماند، آن هم در زمانه‌اي كه به ظاهر در صلح به سر مي‌بريم.  اما آيا صاحب‌منصبان و مسببين وضع موجود و نارضايي، نااميدي و سرخوردگي بخش قابل توجهي از جوانان از آينده مملكت خويش و تلاش براي رفتن از كشور، متوجه اشتباه خود شده‌اند و در تلاشند تا با باز كردن فضاي نقد و انديشه در جامعه، امكان فعاليت آزادانه شهروندان در تعيين سرنوشت خويش، حذف انواع رانت‌ها و امتيازات ناصواب و به دور از اصول حقوقي و اخلاقي، تضمين آزادي و برابري شهروندان از جمله زنان و مبارزه با فساد، مانع گسترش موج خروشاني شوند كه آثار زيانبار آن تا هميشه با ايران همراه خواهد ماند؟! متاسفانه روند جاري مملكت و شيوه اداره كشور، خلاف چنين تلاش و رويه‌اي را نشان مي‌دهد... .
برچسب ها: مهاجرت
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها