به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۳۱ - ۱۸:۳۸
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۰۴ ساعت ۱۶:۴۳
کد مطلب : ۳۶۰۴۷۶

چالش بزرگ فراخوان بسیج نیروها برای پوتین

چالش بزرگ فراخوان بسیج نیروها برای پوتین
گروه بین الملل: پوتین در برابر فراخوان بسیج ۳۰۰۰۰۰ نیروی ذخیره برای در دست گرفتن سلاح به منظور جنگ در اوکراین با خطر واکنش داخلی مواجه شده است.
 قیمت بلیت‌های پرواز‌های خارج از روسیه در فاصله ۲۴ ساعت پس از آن که "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهوری آن کشور از بسیج نیرو‌های ذخیره خبر داد و احتمال اعزام گسترده‌تر به خدمت اجباری را مطرح نمود به طرز چشمگیری افزایش یافت.
اعتراضات علیه بسیج عمومی نیرو از سوی پوتین در حدود ۳۰ شهر در سراسر روسیه برگزار شده است. به گزارش "تایمز" از پزشکان، معلمان و کارکنان بانک خواسته شده تا برای انجام خدمت وظیفه نظامی آماده شوند. روسیه اکنون ۳۰۰۰۰۰ سرباز دیگر را از ارتش ذخیره خود جذب خواهد کرد که عمدتا در واکنش به مجموعه شکست‌های ویرانگر ارتش روسیه در اوکراین بوده است.
علیرغم آن که هدف پوتین از فراخوان بسیج نیرو تامین نیروی انسانی متخصص اضافی و تغییر مسیر درگیری است بعید به نظر می‌رسد که او بتواند به آن خواسته دست یابد. ارتش روسیه از انواع مختلفی از "منابع انسانی" تشکیل شده است. برای مثال، در میان سربازان قراردادی متخصصانی که برای چندین سال ثبت نام می‌کنند و سربازانی که یک سال خدمت اجباری را انجام می‌دهند تفاوت زیادی وجود دارد. پس از آن نیرو‌های ذخیره قرار دارند افرادی که به عنوان سرباز وظیفه خدمت کرده‌اند و درجه‌ای از آمادگی را حفظ نموده‌اند که حدود ۲۵ میلیون نفر را شامل می‌شوند.
بر خلاف سربازان حرفه‌ای که به عنوان داوطلب خدمت می‌کنند بسیاری از سربازان روس سرباز وظیفه هستند. در باره کیفیت دوره‌های آموزشی گذرانده شده توسط سربازان روس تردید وجود دارد و به دلیل ماهیت وحشیانه این محیط روس‌های مرفه‌تر و با روابط خوب با مقام‌های عالی رتبه عموما به دنبال فرار و دوری از طی کردن این دوره‌ها هستند.به دلیل وضعیت اوکراین و "عملیات نظامی ویژه" خواندن جنگ در آن کشور از سوی روسیه، مسکو از نظر افرادی که می‌تواند اعزام کند دچار محدودیت شده است. اعزام سربازان به خارج از کشور هم اقدامی نامحبوب و هم ممنوع است مگر در زمان جنگ.
نیرو‌های مسلح روسیه مانند اکثر نظامیان حرفه‌ای مدرنیزه شده نیستند. تنوع سربازی اجباری آن کشور چیزی شبیه بازگشت به دوره شوروی سابق است. استفاده از سربازان وظیفه ذاتا اشکالی ندارد و بسیاری از کشور‌ها این کار را به طور مؤثر انجام می‌دهند. با این وجود، در مورد روسیه آن کشور نتوانسته است مدل سربازگیری معیوب و عمیقا نامحبوب خود را مدرن کند. این کار نیاز به هزینه دارد: کاهش هزینه‌های عمومی در ازای توهم قدرت.اکنون فراخوان بسیج عمومی نیرو به روسیه اجازه می‌دهد تا از پرسنل ذخیره خود استفاده کند و از میان مجموعه بزرگی از سربازان سابق خود برای پر کردن نیرو‌های تخلیه شده اش در اوکراین دست به انتخاب بزند. به طور خلاصه، روسیه دیگر مجبور نخواهد بود به داوطلبان متکی باشد. البته این خود یک اعتراف ضمنی است که روسیه در حال مبارزه یک در "عملیات نظامی ویژه" نیست بلکه درگیر یک جنگ تمام عیار شده است.فراخوان بسیج عمومی علاوه بر اجازه دادن به استقرار نیرو‌های بیش‌تر پیامد‌های میهن پرستانه‌ای برای روسیه دارد و مبارزات کنونی را با تجربه آن کشور در جنگ جهانی دوم مرتبط می‌سازد. احتمالا هدف از این مقایسه و برقراری ارتباط درگیری فعلی با تاریخ گذشته برای جلب حمایت در درون روسیه صورت می‌گیرد. با این وجود، به نظر می‌رسد در شرایط فعلی چنین اقداماتی تاثیر معکوس داشته باشند.
در حالی که حمایت از جنگ در روسیه همچنان بالاست جمعیت آن کشور به طور کلی تا حد زیادی از واقعیت‌های درگیری دور مانده است. بسیج جزئی یا کامل نیرو می‌تواند این شرایط را تغییر دهد. نیرو‌های روسیه در اوکراین وضعیت خوبی نداشته‌اند. برآورد‌ها از منابع نظامی بریتانیا حاکی از تلفات بیش از ۵۰۰۰۰ نفر است که در درگیری‌های اخیر در سطحی بیش‌تر و گسترده‌تر رخ داده است.روسیه توانسته این تلفات را تحمل کند تا حدی به این دلیل که گستره واقعی آن از دید مردم روسیه پنهان باقی مانده و تنها ۶ هزار تلفات مورد تایید رسمی قرار گرفته و این تا حدودی بدان خاطر است که افرادی که به جنگ اعزام شده‌اند واقعا مهم نیستند.فارغ از واحد‌های نخبه، بخش اعظم ارتش روسیه را افراد فقیر روستایی تشکیل می‌دهند که به دلیل دستمزد‌های نسبتا بالا برای سربازان قراردادی و اقلیت‌های قومی با فرصت‌های اندک شغلی جذب ارتش می‌شوند. ادعا شده که تلفات در اوکراین تاکنون به طور نامتناسبی از میان این اقلیت‌ها بوده است. در حالی که مشخص نیست روسیه دقیقا کجا سربازان اضافی خود را پیدا خواهد کرد بسیج نیرو می‌تواند روس تبار‌های بیش‌تری را از روسیه وارد درگیری کند. این وضعیت سبب می‌شود تا واقعیت جنگ بیش از گذشته به مراکز جمعیتی مانند سنت پترزبورگ و مسکو نزدیک شود. با گذشت زمان، این وضعیت می‌تواند باعث کاهش محبوبیت مردمی پوتین در میان جمعیت روس‌های نسبتا مرفه شهرنشین شود.
از سوی دیگر، روسیه ممکن است هم چنان بخش اعظم جنگ را به چچنی‌ها که جنبش استقلال طلبی قوی‌ای دارند و بوریات‌ها که بومی‌های سیبری هستند واگذار کند. البته رویکرد خطر تشدید تنش‌ها بین مسکو و برخی از استان‌های حاشیه‌ای روسیه را به همراه دارد که منجر به بی ثباتی داخلی از نوع دیگری می‌شود.
البته بزرگترین چالش ممکن است یافتن مردان سالم کافی برای پر کردن نیرو‌ها باشد. روسیه در هر نقطه‌ای که نیرو‌های جدیدی پیدا کند بعید است که آن نیرو‌ها بتوانند تاثیر زیادی بر درگیری در اوکراین بگذارند. نیرو‌های ذخیره معمولا در سطح آمادگی پایین تری قرار دارند و از نظر آموزش و تجهیزات احتمال در مقایسه با نیرو‌هایی که روسیه در تهاجم اولیه خود مستقر کرده بود توانایی کمتری خواهند داشت.هم چنین، زمان زیادی مورد نیاز خواهد بود تا آنان آموزش ببینند و به طرف اوکراینی این زمان را می‌دهد تا دستاورد‌های تازه خود را تثبیت کرده و برای ورود به مرحله تازه‌ای از جنگ با روسیه در آینده آماده شود. آن چه روسیه واقعا به آن نیاز دارد سربازان حرفه‌ای و مجهز است. با این وجود، روسیه در این زمینه دچار کمبود است.
البته فراخوان اخیر تنها یک بسیج نسبی را راه اندازی کرده است. به احتمال زیاد حتی روس‌ها نیز تصویر روشنی از آینده و پس از این فراخوان ندارند. با فراخوان بسیج عمومی نیرو گزینه‌های پوتین کاهش می‌یابد و فضای کمی برای مانور دادن او باقی می‌ماند. او از این موضوع آگاه است و به همین خاطر فراخوان بسیج نیرو را همراه با تهدیدات هسته‌ای مجدد مطرح کرده است. اگر این نیرو‌های جدید نتوانند به پیشرفت معناداری در اوکراین دست یابند و احتمالا متحمل شکست شوند در آن صورت اگر پوتین بخواهد موقعیت و چشم انداز خود را برای آینده روسیه حفظ کند باید گزینه‌های ناامیدکننده تری را برای انتخاب در نظر بگیرد.


 
برچسب ها: روسیه
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها