به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۷ - ۰۱:۲۶
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۲۳ ساعت ۱۰:۴۰
کد مطلب : ۳۶۹۲۷۹

همه چشم‌ها به خلیج‌فارس دوخته شده است

همه چشم‌ها به خلیج‌فارس دوخته شده است
گروه بین الملل: صحرای عربستان سعودی می‌تواند بی‌پایان به نظر برسد به ویژه اینجا در بخش شمال غربی این کشور، جایی که حضور انسان‌ها یک منظره نادر به نظر می‌رسد. ساعت‌های متوالی تنها شن، سنگ، گرما و گاه و بیگاه جاده خالی به چشم می‌خورد. تا پیش از آن که صف‌های طولانی کامیون‌های کمپرسی درست پیش از ساحل دریای سرخ در آنجا حضور پیدا کنند حتی وجود آنان نیز تقریبا غیر واقعی به نظر می‌رسید تقریبا مانند یک فاتا مورگانا (نوع پیچیده‌ای از سراب که در یک نوار باریک در بالای افق دیده می‌شود. بدین خاطر به این نام اطلاق می‌شود که اغلب این باور وجود دارد که در تنگه مسینا دیده می‌شود محل قلعه‌هایی خیالی در آسمان یا سرزمین دروغین است که توسط سحر و جادو برای فریب ملوانان به سوی مرگ‌شان ساخته شده اند).
به گزارش فرارو به نقل از اشپیگل، اکنون اما در آن منطقه حفاری‌ها در حال انجام است و حفاری در طول ده‌ها کیلومتر تپه صورت می‌گیرد. شاید منتقدان با غرولند از برنامه‌های حکومت عربستان سعودی که قرار است در آنجا اجرایی شود به عنوان ایده‌هایی احمقانه و غیر واقع بینانه یاد کنند: پروژه‌ای به نام «نئوم» به وسعت ایالت هسن آلمان که از بیابان بیرون می‌آید و پارک‌های فناوری، تولیدات صنعتی و شهری آینده نگر به طول ۱۷۰ کیلومتر را در بر می‌گیرد و تولید دی اکسید کربن در آنجا صفر خواهد بود و ساکنان از طریق تاکسی‌های پرنده و قطارهای پرسرعت در کلان شهر حرکت خواهند کرد. براوردهای صورت گرفته از هزینه اجرای این پروژه رقم ۵۰۰ میلیارد دلار برای فاز اول آن است.
آیا این دیوانگی‌ای از سوی زمامداران عربستان سعودی است؟ بیش‌تر شبیه شوک و هیبت به نظر می‌رسد. نمایشی به جهان از آن چه می‌توان با منابع پولی تقریبا نامحدود انجام داد. «محمد بن سلمان» ولیعهد و حاکم عربستان سعودی موتور محرکه این چشم‌انداز می‌باشد و قرار است تا سال ۲۰۳۰ میلادی عربستان سعودی را به کشوری با فناوری پیشرفته، مستقل از نفت و حتی قدرتمندتر از امروز تبدیل کند. این یک نقشه هیولاوار و سورئال است اما منابع مالی لازم برای تحقق آن بیش از هر زمان دیگری در دسترس است.
مبلغ غیر قابل درک ۳.۵ تریلیون دلار؛ قرار است اگر قیمت نفت و گاز به اندازه امروز بالا بماند در پنج سال آینده به خزانه شش کشور خلیج فارس سرازیر شود که هدیه‌ای از جانب «ولادیمیر پوتین» خواهد بود. از آنجایی که اروپا دیگر علاقه‌ای به واردات انرژی از روسیه ندارد نفت از عربستان سعودی و گاز طبیعی از قطر صرف نظر از قیمت بالای آن در کانون توجه قرار گرفته‌اند.
طرحی که در حال حاضر در بیابان در حال انجام است شاید از هر پروژه‌ای از زمان ساخت اهرام ثلاثه در مصر غول پیکرتر باشد. ۳۰۰۰۰ کارگر ساختمانی در حال حاضر در نئوم مشغول به کار هستند و این تعداد به زودی به ۳۰۰۰۰۰ نفر خواهد رسید. تنها ظرف مدت یک سال شهری با ۴۰۰۰ مهندس، تکنسین و برنامه ریز پروژه از سرتاسر جهان با استخرها، مدارس، رستوران‌ها و زمین‌های تنیس تکمیل شده است. ردیف‌های طولانی خانه‌های یک طبقه پشت سیم‌های خاردار و دروازه‌های امنیتی دیده می‌شوند.
هیچ کس واقعا نمی‌داند که سرانجام پروژه چه خواهد شد این که آیا یک کلان شهر آینده نگر خواهد بود یا یک شکست بزرگ اما رهبران سعودی در درجه اول به پیام پشت آن چه در داخل و چه در خارج از کشور علاقمند هستند. در زمانی که غرب رنج می‌برد و چین آسیب‌پذیری اقتصادی را از خود نشان می‌دهد. اقتصادهای حاشیه خلیج فارس چیزی جز آینده‌ای روشن نمی‌بینند و خوش بینی آنان بی‌حد و حصر است.چند دلیل برای این خوش بینی آنان وجود دارد. برای مثال، در امارات متحده عربی درآمد سرانه به اندازه آلمان بالاست. عربستان سعودی با رشد اقتصادی ۷.۶ درصدی در سال جاری سریع‌ترین رشد اقتصادی را در بین کشورهای عضو گروه جی -۲۰ دارد. هم چنین، قطر میلیاردها دلار برای میزبانی جام جهانی سال جاری هزینه کرده است.
دارایی‌های دولتی شش کشور خلیج فارس در مجموع ۴ تریلیون یورو ارزش دارند و آن کشورها در سراسر جهان و در شرکت‌های آلمانی از جمله فولکس واگن و پورشه سرمایه‌گذاری می‌کنند. هم چین، آن کشورها برای خرید تیم‌های فوتبال، برگزاری مسابقات اتومبیلرانی فرمول یک و یا ایجاد یک لیگ حرفه‌ای گلف (اقدام دولت عربستان سعودی) نیز هزینه می‌کنند. وضعیت تا جایی پیش رفته که عربستان سعودی برنامه فضایی خود را دارد.
کسانی که پاییز سال جاری از اروپای بحران زده به منطقه خلیج فارس سفر می‌کنند با تضاد نگران کننده‌ای روبرو خواهند شد. از یک سو، قاره‌ای ترسناک که در حالی که برای حفظ رونق و نفوذ خود می‌جنگد دچار شک و تردید و ترس از رکود می‌شود. از سوی دیگر، کل منطقه سرمست از موفقیت و اهمیت بین المللی تازه پیدا کرده است. جمعیت جوان آن منطقه چشمگیر است و حدود ۷۰ درصد از جمعیت شبه جزیره عربستان زیر ۳۰ سال سن دارند.
به نظر می‌رسد واضح است که کشورهای حاشیه خلیج فارس در نظم نوین جهانی که در حال حاضر ایجاد می‌شود نقشی کلیدی خواهند داشت. قطر و ایران بزرگترین مخازن گاز طبیعی سیاره زمین را در خود جای داده‌اند در حالی که عربستان سعودی دومین ذخایر بزرگ نفت را در اختیار دارد که پیش‌تر اهرم بزرگی برای نفوذ جهانی محسوب می‌شد. با این وجود، حمله روسیه به اوکراین و متعاقب آن به حاشیه راندن روسیه این اهرم را تقویت کرده است چرا که غرب عملا هیچ گزینه در دسترس دیگری پیش روی خود ندارد.
موضوع صرفا به نفت و گاز ختم نمی‌شود. منبع انرژی آینده هیدروژن است که با خورشید و باد تولید می‌شود. بیابان‌های شبه جزیره عربستان شرایط مناسبی را برای چنین منابع انرژی تجدیدپذیری فراهم می‌کنند. در نهایت، ممکن است در آینده بیش از نفت صادر شده امروز، هیدروژن از امارات و عربستان سعودی صادر شود. آلمان وعده داده است که مقصد اصلی این منبع انرژی باشد.
با این وجود، توسعه بدون خطر نیست: رونق انرژی در زمان تحولات مهم ژئوپولیتیکی رخ می‌دهد. جهانی شدن در حال کند شدن است و به نظر می‌رسد که جهان بار دیگر در حال تقسیم خود به بلوک‌ها است: چین در برابر غرب و خودکامگی در برابر دموکراسی ها. در نتیجه، ایجاد اتحادهای سمی ناگهان یک امکان بسیار واقعی و محتمل به نظر می‌رسد.از زمان آغاز جنگ روسیه در اوکراین سیاستمداران برجسته در برلین تلاش می‌کنند تا کشورهای با نفوذ را به اروپا در این دنیای چند قطبی پیوند دهند و یا دست کم از روند از دست دادن آن کشورها و افتادن‌شان در دامان روسیه و چین جلوگیری نمایند.
در این مسیر آلمان تنها نیست. در واقع، سران دولت‌های غربی ماه هاست که برای حضور در کنار حاکمان عرب صف می‌کشند: «امانوئل مکرون» رئیس جمهور فرانسه، «بوریس جانسون» نخست وزیر سابق بریتانیا، «اولاف شولز» صدراعظم آلمان و «جو بایدن» رئیس جمهور ایالات متحده همگی سفرهای اخیر خود را به منطقه انجام داده اند. اتحادیه اروپا قصد دارد یک نماینده ویژه برای منطقه خاورمیانه و حوزه خلیج فارس تعیین کند.
این به تنهایی توازن جدید قوا را نشان می‌دهد. با این وجود، واقعیت آن است که بسیاری از این سفرها نتیجه‌ای نداشته اند. «رابرت هابک» وزیر اقتصاد آلمان یکی از اعضای حزب سبزهای دوستدار محیط زیست به دلیل درخواست‌های تقریبا ناامیدانه‌اش در سفر بهاری خود به قطر در جستجوی دریافت گاز طبیعی به طور گسترده مورد تمسخر قرار گرفت چرا که علیرغم سفر صورت گرفته وی تاکنون هیچ قراردادی برای گاز طبیعی مایع (LNG) منعقد نشده است. زمانی که بایدن در طول سفر تابستانی خود به ریاض از آن کشور درخواست کرد تولید نفت را افزایش دهد تا قیمت گاز در ایالات متحده کاهش یابد سعودی‌ها دقیقا برعکس عمل کردند.
همکاری با کشورهای قوی و با اعتماد به نفس فزاینده خلیج فارس به مقدار مشخصی از تخیل‌پردازی نیاز دارد به ویژه برای یک ائتلاف حاکم بر برلین که تعهد خود را به یک سیاست خارجی مبتنی بر ارزش‌ها اعلام کرده است.
با این وجود، غرب باید چگونه با حکومت‌های خودکامه‌ای تعامل داشته باشد که از نظر اقتصادی و سیاسی مهم بوده اما غیر دموکراتیک هستند، توسط مستبدان اداره می‌شوند، اغلب احترام کمی برای حقوق بشر قائلند و با زنان و مهاجران به عنوان کالا رفتار می‌کنند؟ از سوی دیگر، کشورهایی هستند که نه تنها از نظر اقتصادی بلکه از جنبه اجتماعی نیز توانایی پیشرفت بسیار سریعی دارند. برای مثال، در عربستان سعودی سهم زنان در بخش فناوری بیش‌تر از سهم زنان در بخش فناوری در آلمان است.
بنابراین، آیا آلمان باید دکترین دیرینه خود یعنی ایجاد تغییر از طریق تجارت که به طور ناگهانی در پی جنگ روسیه رها شده را دوباره امتحان کند؟ مطمئنا چنین دکترینی به نفع اقتصاد آلمان خواهد بود. در آن صورت شرکت‌ها با هر ابعادی به منطقه خلیج فارس رفته تا سهم عادلانه خود را از پارک‌های بادی غول پیکر و تاسیسات هیدروژنی که در راه است به دست آورند.
ابوظبی هنگام غروب آفتاب زمانی که صدای اذان موذن‌ها را می‌شنوید یک شهر زیبا به نظر می‌رسد. در آن زمان همه چیز قدری نرم‌تر و دوستانه‌تر به نظر می‌رسد با آسمان خراش‌های تقریبا ۴۰۰ متری که خلیج فارس را بازتاب می‌دهند خلیج فارس احاطه شده توسط سواحل، جزایر و جنگل‌های حرا. این یک لحظه گذرا از آرامش است که به سرعت توسط بزرگراه‌های عظیم و محله‌های شطرنجی بی‌پایان شهر از بین می‌رود.
پایتخت امارات متحده عربی به قدری سریع رشد کرده که جذابیت طبیعی دیگر کلانشهرهای جهانی را به رخ نمی‌کشد. در دهه ۱۹۶۰ میلادی در بسیاری از نقاط امارات نه برق و نه سیستم فاضلاب وجود داشت اما امروز محل سکونت بیش از ۱.۵ میلیون نفر است. انتظار می‌رود جمعیت امارات به زودی به ۳ میلیون نفر افزایش یابد. هیچ یک از بناهای دیدنی شهر بیش از ۲۰ سال قدمت ندارند از جمله: موزه لوور شعبه امارات که توسط معمار ستاره‌ای ژان نوول طراحی شده است. یک هتل مجلل که در آن کاپوچینو با تکه‌های طلای ۲۴ عیار سرو می‌شود و برج کج ابوظبی که ارتفاع آن به ۱۶۰ متر می‌رسد و ۴ برابر شدیدتر از برج پیزا است.
در آنجا مرکز همایشی قرار دارد که نخبگان دنیای انرژی در اواخر اکتبر هر سال در آن جمع می‌شوند. بیش از ۲۰۰۰ نفر از مدیران ارشد شرکت‌های چندملیتی مانند بریتیش پترولیوم و شل به همراه بیش از ۴۰ وزیر نفت، انرژی و اقتصاد در این مراسم حضور یافته اند. تمام آنان مشتاق همکاری با شیوخ خلیج فارس هستند و در مورد معاملات تازه مذاکره می‌کنند: نفت و گاز طبیعی برای امروز، هیدروژن برای فردا.«کلاوس دیتر ماوباخ» مدیر اجرایی «یونیپر» بزرگترین تاجر گاز طبیعی آلمان به امارات سفر کرده است. از نظر تاریخی، یونیپر تقریبا تمام گاز خود را از روسیه وارد کرده است. با این وجود، اکنون آن شرکت باید از جای دیگری خرید کند، که منجر به این می‌شود که موباخ خندان در مقابل اماراتی‌ها، سعودی‌ها و دیگر معامله گران انرژی نشسته و درباره آینده صحبت کند در مورد این که گاز مورد نیاز اروپا باید از کجا تامین شود. موباخ می‌گوید: «اولویت ما تامین گاز طبیعی برای آلمان و اروپا است. یونیپر تجربه انجام این کار را دارد: تهیه جهانی گاز طبیعی در DNA ما است».
با این وجود، گزینه‌های زیادی در جهان برای یونیپر باقی نمانده است و مطمئنا با قیمت قابل قبولی نیز نیستند. خطوط لوله‌ای که از کشورهای تولیدکننده گاز به اروپای مرکزی منتهی می‌شوند یا با حداکثر ظرفیت هستند یا تخریب شده‌اند یا از نظر سیاسی تابو محسوب می‌شوند. در بازار جهانی گاز طبیعی مایع بخش عمده‌ای از این محصول در حال حاضر به دلیل انعقاد قراردادهای بلندمدت با کشورهایی مانند ژاپن، کره جنوبی و چین به آن کشورها فروخته می‌شوند.
در واقع، زمانی که پس از سفر صدراعظم آلمان به ابوظبی، شرکت دولتی انرژی Adnoc وعده تحویل یک تانکر پر از گاز طبیعی مایع را به شرکت آلمانی RWE داد این موضوع باعث شادمانی آلمانی‌ها شد. با این وجود، توسعه همکاری درازمدت با امارات متحده عربی در زمینه تحویل انرژی به احتمال زیاد آسان نخواهد بود چرا که ابوظبی نمی‌خواهد تنها در موقعیتی قرار داشته باشد که شکاف‌های عرضه آلمان را در زمستان امسال و آینده پر کند. یکی از مقام‌های اماراتی می‌گوید: «ما به آلمانی‌ها گفتیم: اگر از ما گاز طبیعی می‌خواهید پس ما نیز به یک قرارداد بلندمدت نیاز داریم. این یک سرمایه‌گذاری بزرگی برای ما است هم چنین سرمایه‌گذاری‌ای که باید پایدار باشد».
برای ملاقات با وزیر محیط زیست و آب و هوای امارات باید به وسط ناکجاآباد دبی بروید به یک سازه شیشه‌ای معمولی بین بزرگراه و صحرا. «مریم بنت محمد المحیری» به زبان‌های انگلیسی و آلمانی علاوه بر زبان مادری خود مسلط است. مادر او زنی باهوش و خوش بیان اهل منطقه راینلند آلمان و پدرش اهل امارات است. او آلمان را به خوبی می‌شناسد زیرا در دانشگاه آخن تحصیل کرده است. او روسری بر سر ندارد و اغلب اوقات تعطیلات خود را با اقوام‌اش در نیدرزاکسن می‌گذراند. او دقیقا می‌داند آلمانی‌ها به چه چیزی نیاز دارند: : انرژی برای کارخانه‌های خود و برای گرمایش و نیروگاه‌ها و این به خوبی با برنامه‌هایی که توسط دولت ابوظبی و شرکت‌های دولتی امارات ارائه شده است مطابقت دارد.
امارات از استراتژی‌ای دو وجهی پیروی می‌کنند. از یک سو اماراتی می‌خواهند تا جایی که ممکن است به فروش نفت و گاز خود ادامه دهند. از سوی دیگر، آنان می‌خواهند در مورد انرژی‌های تجدیدپذیر به یک قدرت بزرگ تبدیل شوند. «محمد بن زاید» حاکم امارات اعلام کرده که تا سال ۲۰۳۰ میلادی آن کشور با جمعیت ۱۰ میلیون نفری مسئول یک چهارم بازار جهانی هیدروژن خواهد بود.این آرزو و هدف‌گذاری نشان می‌دهد که چرا امارات مدت‌ها یکی از مهم‌ترین عوامل در آینده انرژی آلمان بوده است. آلمان امیدوار است تا سال ۲۰۴۵ به هدف به صفر رساندن تولید آلاینده‌های کربنی دست یابد هدفی که بدون هیدروژن سبز دستیابی به آن غیرممکن خواهد بود. منبع انرژی حمل و نقل و ذخیره‌سازی آسان واردات انرژی مبتنی بر هیدروژن را آسان می‌سازد. در غیر این صورت، کل نیدرزاکسن و نیمی از بایرن احتمالا باید با پنل‌های خورشیدی پوشانده شوند تا مقادیر کافی انرژی تجدیدپذیر را تولید کنند.
بر اساس برآورد وزارت محیط زیست آلمان از آغاز سال ۲۰۳۰ میلادی آلمان هر سال به حدود ۱۰۰ تراوات ساعت هیدروژن سبز نیاز دارد و این امر مستلزم ظرفیت‌های تولید صنعتی است که هنوز وجود ندارد. این وضعیت توضیح می‌دهد که چرا یکی از اولین سفرهای «رابرت هابک» وزیر اقتصاد آلمان به عنوان یکی از اعضای کابینه در ماه مارس به امارات متحده عربی بود. هابک می‌گوید: «شرایط اینجا به گونه‌ای است که انرژی عظیمی از آسمان سرازیر می‌شود و ارزان است. یک کیلووات ساعت انرژی خورشیدی از صحرای عربستان تنها ۱.۳۴ سنت هزینه دارد».
دبی در حال حاضر تولید هیدروژن سبز را با بزرگترین پارک خورشیدی پیوسته در جهان آغاز کرده تاسیساتی که با کمک زیمنس ساخته شده است. «دیتمار سیرس دورفر» مدیرعامل زیمنس در خاورمیانه می‌گوید: «این منطقه بسیار مهم است زیرا نشان می‌دهد که تحول انرژی چگونه عمل می‌کند». او بیش از یک دهه است که فعالیت‌های این شرکت را در منطقه خلیج فارس با بیش از ۱۰۰ محصول انرژی و ۳۰۰۰ کارمند هدایت می‌کند.
فعالیت در خاورمیانه برای این شرکت چند ملیتی سودآور است. حدود ۵۰ میلیون نفر در این منطقه هنوز بدون برق هستند و نیروگاه‌های جدیدی برای پر کردن این شکاف مورد نیاز است. صنایع نفت و گاز نیاز به فناوری برای کربن‌زدایی دارند. زیمنس می‌تواند در مسیر تبدیل خلیج فارس به شریک انرژی کلیدی برای اروپا مفید باشد.
سیرس دورفر می‌گوید برای مثال، دبی در حال سرمایه‌گذاری در انرژی‌های بادی و خورشیدی برای تولید هیدروژن با انرژی‌های تجدیدپذیر بوده است. زیمنس نیز یک شرکت مشاوره در امور انرژی است. بنابراین، او خوش بین است زمانی که پروژه‌ها واقعا شروع به حرکت کنند زیمنس قراردادهای پرسودی را منعقد کند. توربین‌های زیمنس که امروزه با گاز کار می‌کنند می‌توانند در آینده با هیدروژن کار کنند.
سیرس دورفر می‌گوید کشورهای خلیج فارس از علاقه جدید اروپا به آن منطقه بسیار خرسند هستند. تاکنون کشورهای اتحادیه اروپا در درجه اول بر چین و ایالات متحده متمرکز شده‌اند اما کشورهای حوزه خلیج فارس هم چنان به دنبال جایگاه خود در جهان هستند. او می‌گوید برای اروپایی‌ها این یک فرصت است به شرطی که آنان تنها به تحویل سریع گاز طبیعی مایع علاقه نداشته باشند چرا که مردم خاورمیانه برای تماس‌های پایدار و مشارکت‌های بلند مدت انرژی ارزش قائل هستند به ویژه این موضوع با توجه به برنامه‌های بلندپروازانه امارات اهمیت پیدا می‌کند. پارک‌های خورشیدی غول پیکر دیگری نیز در امارات در دست ساخت هستند. با این وجود، قراردادها میان آلمان و امارات هنوز امضا نشده اند. «المحیری» می‌گوید: «در حال حاضر کشورهای زیادی در خانه ما را می‌زنند. از سوی دیگر امارات تنها شریک ممکن در منطقه نیست بلکه کشورهای دیگری نیز حضور دارند».
در این میان، عربستان سعودی نقش محوری در انقلاب هیدروژن ایفا خواهد کرد زیرا باد، خورشید، فضا و موقعیت جغرافیایی برای تامین انرژی اروپا و آسیا را در اختیار دارد. سعودی‌ها در ساخت تاسیسات زیرساختی نیز بسیار خوب عمل کرده اند.
در حال حاضر، سهم انرژی‌های تجدیدپذیر در ترکیب انرژی عربستان سعودی کمتر از ۱ درصد است اما برنامه‌ها پیش بینی می‌کنند که این رقم تا سال ۲۰۳۰ به ۵۰ درصد افزایش یابد. این یک هدف واقعی است زیرا عربستان سعودی ظرفیت‌های ضروری برای تحقق آن را در اختیار دارد و انرژی خورشیدی در آنجا با قیمت تنها ۱ سنت در هر کیلووات ساعت به دست می‌آید.
اگر با جیپ به بیابان‌های عربستان سعودی محل اجرای پروژه نئوم بروید در فاز یک نئوم با پروژه‌ای بزرگ مواجه خواهید شد: برنامه‌ای برای احداث یکی از بزرگترین کارخانه‌های هیدروژن در جهان با خروجی ۲۰۰۰ مگاوات. قرار است این پروژه تا سال ۲۰۲۵ میلادی تکمیل شود. سعودی‌ها امیدوارند که این اولین گام برای تسلط بر بازار جهانی هیدروژن ۷۰۰ میلیارد دلاری باشد و اماراتی‌ها را در این مسیر پشت سر بگذارند.
انتظار می‌رود شرکت مهندسی آلمانی «تیسن کروپ» سهم عمده‌ای در این برنامه‌ها داشته باشد. این شرکت در حال ساخت کارخانه الکترولیز برای تولید هیدروژن با هزینه تقریبا یک میلیارد یورو است. این یکی از بزرگترین قراردادهای منعقد شده تا به امروز و گامی بزرگ برای آن شرکت مستقر در اسن برای تبدیل شدن به یک بازیگر کلیدی در فناوری‌های آینده است. «مارتینا مرز» مدیرعامل «تیسن کروپ» می‌گوید: «اکنون بر عهده صنعت است که به مشارکت‌های انرژی جدید در خلیج فارس که توسط دولت آلمان آغاز شده جان تازه‌ای بدهد. ما باید وابستگی‌ها را کاهش دهیم و شراکت‌هایی را توسعه بخشیم که روابط ساده با تامین کنندگان نیست بلکه مشارکت متقابل است».
عربستان سعودی در حال حاضر در حال ساخت مرکز تحقیقات هیدروژن خود است بخشی از یک مرکز نوآوری عظیم که در انتهای جنوبی نئوم در دریای سرخ ساخته شده منطقه‌ای صنعتی که قرار است به بزرگترین سازه شناور جهان تبدیل شود. حفاری‌ها در حال انجام هستند تا یک بندر کاملاً خودکار در نزدیکی کانال سوئز ایجاد شود.
به نظر می‌رسد در نهایت نئوم پروژه‌ای است که ویترین شخصی محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی محسوب می‌شود. ایده‌های روشنی در مورد این که گام‌های بعدی برای تبدیل عربستان سعودی از یک غول نفتی به یک غول هیدروژنی باید چه باشد وجود دارند: زیرساخت‌هایی را برای صادرات به سراسر جهان ایجاد کنید ترجیحا یک خط لوله از طریق دریای مدیترانه به اروپا. اگرچه از نظر فنی اجرای این هدف امکان‌پذیر است اما از منظر سیاسی بسیار پیچیده می‌باشد. خط لوله باید از بسیاری از مناطق مستقل عبور کند. با این وجود، ریاض در حال بررسی این ایده است.
پرسش اساسی این است که آیا اروپا قصد دارد تا این اندازه به عربستان سعودی نزدیک شود؟ تقریبا دو سال پیش بود که «جو بایدن» رئیس‌جمهور ایالات متحده، پس از قتل «جمال خاشقجی» روزنامه نگار و ستون نویس واشنگتن پست در سال ۲۰۱۸ میلادی در استانبول توسط کسانی که گمان می‌رود عوامل ریاض بوده‌اند آن کشور را یاغی خواند. آژانس‌های اطلاعاتی غربی بعدا اعلام کردند که دستور قتل خاشقجی از سوی بالاترین سطوح دولتی در ریاض صادر شده است. دولت عربستان سعودی این اتهامات را رد می‌کند.
بر اساس بیانیه مطبوعاتی وزارت کشور عربستان سعودی ۸۱ نفر در یک روز در ماه مارس در آن کشور اعدام شدند. حقوق بشر در سایر کشورهای حوزه خلیج فارس نیز نقض می‌شود. در قطر، کارگران مهاجر به دلیل شرایط فاجعه بار در محل ساخت و ساز استادیوم‌های جام جهانی جان خود را از دست داده اند. عفو بین‌الملل «بازداشت خودسرانه، رفتار ظالمانه و غیرانسانی با زندانیان، سرکوب آزادی بیان و نقض حق حریم خصوصی» در امارات متحده عربی را محکوم کرده است. عربستان سعودی مذهب دولتی خود یعنی وهابیت را دارد نسخه‌ای خاص از اسلام رادیکال که قوانین شریعت را به شیوه‌ای بسیار محافظه‌کارانه از جمله شلاق زدن در ملاء عام تفسیر و اجرا می‌کند.
ممکن است فکر کنیم وضعیت روشن است: یک کشور اسلامگرا که توسط یک مستبد بیرحم رهبری می‌شود و ممنوعیت‌هایی را برای فعالیت دولت‌ها و شرکت‌های غربی اعمال می‌کند. با این وجود، وضعیت به این سادگی نیست. عربستان سعودی در پنج سال گذشته چنان سریع متحول شده است که بسیاری به سختی کشور خود را می‌شناسند.
محمد بن سلمان اصلاحاتی را انجام داد که تا چند سال پیش غیر قابل تصور به نظر می‌رسید. اکنون برگزاری کنسرت‌های موسیقی و حتی استفاده از اپلیکیشن‌های دوستیابی مجاز هستند و پلیس مذهبی تا حد زیادی از خیابان‌ها ناپدید شده است، زنان اجازه کار دارند، می‌توانند به تنهایی سفر کنند و دیگر به طور رسمی ملزم به پوشیدن حجاب نیستند. هم چنین، چندین میلیارد یورو برای توسعه سیستم آموزشی عربستان سعودی هزینه شده است.
در سرتاسر کشور، میلیاردها دلار در مراکز توریستی در رده و سطح بین المللی سرمایه‌گذاری می‌شود مانند العلا یک سایت میراث جهانی چشمگیر یونسکو در صحرا که با پرواز از غرب ریاض ظرف مدت یک ساعت به آنجا می‌رسید جایی که مقبره‌های سنگی تراشیده شده پادشاهی‌های قدیمی را در خود جای داده است.
جوانان سعودی به خوبی انگلیسی صحبت می‌کنند. آیا آنان به مدارس خارج از کشور رفته اند؟ خیر. یکی از آنان با لبخند پاسخ می‌دهد: «به دلیل تماشای زیاد برنامه‌های نتفلیکس است».
برای بسیاری از جوانان عربستان سعودی «محمد بن سلمان» ۳۷ساله چراغ امید است. مردی که راه را برای آینده‌ای جهانی‌تر و مدرن‌تر هموار می‌کند. در یکی از دانشگاه‌های فنی تازه تاسیس عربستان سعودی زنان در حال آموزش هستند تا مهندس و دانشمند کامپیوتر شوند. بسیاری از استارت آپ‌های مطرح آن کشور توسط زنان تاسیس شده اند.
یکی از نمایندگان صنعت و تجارت آلمان برای عربستان سعودی، بحرین و یمن در دفتر روابط اقتصادی آلمان و عربستان سعودی می‌گوید: «تغییری که ما در زندگی روزمره اقتصادی اینجا می‌بینیم شگفت‌انگیز است. هنگامی که در سراسر کشور رانندگی می‌کنید و با مهندسان زن جوان، بنیانگذاران استارتاپ و مدیران پروژه صحبت می‌کنید به وضوح تغییر را احساس می‌کنید. آن‌ها به شما می‌گویند: «ما همه عبوس و تهدید کننده نیستیم ما تنها سعی می‌کنیم آزادتر و مترقی‌تر شویم و برای آن به شناخت نیاز داریم نه دشمن قلمداد کردن ابدی غرب».
با این وجود، در عربستان سعودی هیچ کس دوست ندارد هنگام مصاحبه نام‌اش نقل شود و این نشان می‌دهد صحبت از سیاست در آن کشور خطرناک است. ولیعهد عربستان سعودی به تنهایی میزان و حد و مرز آزادی‌ها را در کشورش تعیین می‌کند.
این موضوع باعث می‌شود بسیاری در غرب بپرسند چگونه می‌توان با چنین کشوری شریک بود؟ تقریبا از یک سال پیش با ورود تانک‌های پوتین به اوکراین محاسبات غرب تغییر کرده است. اکنون جای تعجبی نیست که مقام‌های آلمانی با مقام‌های سعودی دیدار می‌کنند. برای اولین بار هنگام ملاقات «اولاف شولتز» صدراعظم آلمان با محمد بن سلمان در ماه سپتامبر آن دو در مورد مسائل اقتصادی صحبت کردند. شولتز بعدا گفته بود که در گفتگویی خصوصی با محمد بن سلمان با او به شیوه‌ای محتاطانه درباره قتل خاشقجی صحبت کرده است.
خبرنگارانی که شولتز را در آن سفر سه روزه در پایان سپتامبر همراهی می‌کردند موفق به دیدار با محمد بن سلمان نشدند. هیچ کسی که ممکن بود هر گونه پرسش انتقادی مطرح کند اجازه نداشت به او نزدیک شود. با این وجود، شولتز نشان داد تحت هیچ شرایطی نمی‌خواهد مستبدان عرب را از خود دور کند.
در برلین، بسیاری تصور می‌کنند که زمامداری پوتین در روسیه به پایان می‌رسد و هیچ کس نمی‌خواهد تا زمانی که او هنوز در کرملین است به خرید انرژی از روسیه ادامه دهد.
از نظر سیاسی نیز دلایلی وجود دارد که آلمان و غرب با کشورهای حاشیه خلیج فارس کنار بیایند. در کوتاه مدت، آنان برای منزوی ساختن پوتین مورد نیاز هستند. شولتز در جریان گفتگوهای خود در قطر و امارات متحده عربی از رهبران آن کشور‌ها شنید که از پوتین انتقاد کرده و از او فاصله گرفته اند. با این وجود، ولیعهد عربستان سعودی در این باره محتاط‌تر از سایرین بود.
با این وجود، دولت فعلی آلمان بر روی موضوع ممنوعیت فروش تسلیحات و مسائل حقوق بشری تاکید کرده که کار را برای همکاری آلمان با عربستان سعودی و سایر کشورهای منطقه دشوار می‌سازد. به عبارت دیگر: پیروز اخلاقی بودن می‌تواند برای اروپا در این دوره از نظم جهانی در حال تغییر خطرناک باشد.
واژگونی چنین واقعیت ژئوپولیتیکی را می‌توانستید چند هفته پیش در ریاض مشاهده کنید. ولیعهد عربستان بار دیگر میزبان کنفرانس سرمایه‌گذاری جهانی خود بود و این نشست در ریتز کارلتون بسیار باشکوه برگزار شد جایی که او یک بار مخالفان خود را در آنجا محبوس کرد و قدرت‌شان را سلب کرد. درست مانند موضوع قتل خاشقجی آن زندانی کردن مخالفان محمد بن سلمان نیز برای نخبگان مالی و اقتصادی جهان برای ۷۰۰۰ مدیر ارشد، بانکدار و سیاستمداری به منظور همدستی با رهبری سعودی به عربستان سفر کردند مسئله مهمی نبوده است.
«یاسر الرمیان» رئیس هیئت مدیره سعودی آرامکو، همچنین رئیس صندوق سرمایه‌گذاری عمومی به ارزش ۶۲۰ میلیارد دلار عربستان سعودی و دوست نزدیک محمد بن سلمان می‌گوید: «من قویاً به نظم جهانی جدید اعتقاد دارم البته اگر همه ما در اینجا به عنوان شریک از نزدیک همکاری کنیم. مشکل، دولت‌هایی هستند که ایدئولوژیک و نه عملگرا فکر می‌کنند». اظهاراتی که اشاره آشکار او به دولت‌های غربی بود. پاسخ از دیدگاه ریاض، دوحه و ابوظبی می‌تواند بسیار ساده باشد: بگذارید پول پیشرو باشد و مسیر را تعیین کند.
برچسب ها: عربستان
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها