به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۱۰ - ۰۹:۰۰
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۲۴ ساعت ۱۴:۳۴
کد مطلب : ۳۹۲۶۲۳

چرا مردم متوجه سرعت قطار پیشرفت نمی‌شوند؟

چرا مردم متوجه سرعت قطار پیشرفت نمی‌شوند؟
گروه سیاسی: عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: اگر بپرسند که یکی از مهم‌ترین مشکلات ساختار سیاسی یا حداقل مقدم‌ترین مشکلی که باید آن را حل کرد، چیست، می‌گویم «بیگانگی با واقعیت»، گویی ارتباط خود را با واقعیت از دست داده‌اند، یا قادر به دیدن آن نیستند، یا عینک خاصی به چشم دارند که واقعیت را باژگونه می‌بینند، یا ساختار‌های مغزی آنان دچار تحولی شده که درک واقعیت از سوی آنان متفاوت از درک ما است.
شاید همه این ایرادات به امثال ما وارد است و آنان در حال مشاهده درست واقعیت هستند. در هر صورت این پدیده موجب می‌شود که بر حسب برداشت ما، آنان درس‌آموزی کافی از روند تحولات نداشته باشند. بهترین مصداق برای اثبات این ادعا، تکرار گزاره سرعت زیاد «قطار پیشرفت» است.
باید گفت که کاربرد این گزاره از دو حال خارج نیست، یا با هدف تبلیغات و باوراندن مردم به امری خیالی و غیر واقعی است که در این صورت، اثرات آن معکوس خواهد بود و موجب عصبانیت مردم می‌شود و من گمان نمی‌کنم که هیچ عقل سلیمی این شیوه را برای تبلیغ خود انتخاب کند. یا اینکه واقعا گویندگانش به این گزاره معتقدند و با تمام وجود آن را حس می‌کنند که در این صورت باید به وجود دو جهان موازی یا دو نوع ساختار ذهنی و عصبی میان آنان و دیگران اذعان کرد که گفتگو و مفاهمه درباره واقعیت را میان دو طرف اگر نگوییم سخت، غیرممکن می‌کند.
اگر این حالت درست باشد، ما نمی‌دانیم که آنان چه چیز‌هایی را می‌بینند که ما نمی‌بینیم و بر عکس. برای فهم این تفاوت فرضیه‌ای دارم و معتقدم که به احتمال زیاد طرفین دو رویکرد خُرد و کلان دارند. در رویکرد خُرد، قطعا موفقیت‌ها و پیشرفت‌هایی وجود دارد که معمولا هم همان‌ها را دیده و شکست‌ها و ناکامی‌ها نادیده گرفته یا توجیه می‌شوند.
همچنین در سطح خُرد همه جوانب کار دیده نمی‌شود. مثلا ممکن است اختراعی صورت گیرد، یا کشفی رخ دهد، ولی تا رسیدن به تولید و بازار و تبدیل به ارزش افزوده راه درازی در پیش است که چه بسا اغلب آن‌ها در همین مرحله متوقف شوند یا با هزینه‌های بسیار سنگین و غیر اقتصادی به مرحله تولید برسند.
یا مثلا در جایی بتوانند تحریم را دور بزنند! یا کالای مهمی را وارد کنند و امثال این‌ها را پیشرفت بدانند. این رویکرد و نگاه زیان‌بار است. زیرا جزیی‌نگر و مهم‌تر از آن گزینشی است، نه فقط در اقتصاد و فناوری بلکه در امور اجتماعی و فرهنگی هم می‌توان این رویکرد را دید.مثلا می‌بینند یک نفر مقیدتر به مذهب شده، در فلان جا معتکف شده‌اند، یک نفر آرزوی شهادت کرده و یک خانواده با فقر زندگی کرده ولی مفتخر است که ۶ فرزند آورده و... به سادگی از این جزییات، نتایج کلی می‌گیرند. هر چه بخواهید از این مثال‌های جزیی‌نگر فراوان است.
ولی رویکرد کلان‌نگر به ویژه تطبیقی متفاوت است. ممکن است رویکرد کلان داشته باشیم و نقاط مثبتی را هم در کلان پدیده ببینیم، ولی وضعیت خود را با جوامع دیگر مقایسه نکنیم و متوجه نشویم که شاید قطار پیشرفت دیگران جلوتر رفته، چون سرعت آن بیشتر است و این موجب عقب‌ماندگی ما می‌شود. رویکرد کلان در موضوع اقتصاد فقط به چند متغیر اصلی می‌پردازد.
رشد اقتصادی، تورم، نرخ اشتغال، سرمایه‌گذاری، ضریب جینی و خط فقر و... این‌ها متغیر‌های اصلی برای داوری نسبت به وضعیت اقتصادی کشور است، موضوعات جزیی، خوب باشند یا بد، اثرات خود را سرجمع در این متغیر‌ها نشان خواهند داد. اگر از این زاویه به آنچه در سال ۱۴۰۱ گذشته نگاه شود، جز اندکی رشد اقتصادی کمتر از ۳ درصد نکته امیدبخشی دیده نمی‌شود.البته چرا می‌گویم اندک، زیرا پس از یک دهه توقف نسبی در رشد اقتصادی، ظرفیت‌های کنونی اقتصاد ایران هنوز خیلی بالاتر از سطح تولید کنونی کشور است و حتی برای رشد‌های خیلی بالاتر هم نیازی به سرمایه‌گذاری جدید نیست، نه اینکه سرمایه‌گذاری نشود، بلکه هنوز ظرفیت‌های خالی مانده بسیار بالاست و این رشد اندک هم محصول افزایش فروش و قیمت نفت است.
اگر از این مورد بگذریم، وضعیت تورم، سرمایه‌گذاری، نابرابری و خط فقر و اشتغال ناامیدکننده است. به علاوه و مهم‌تر اینکه به عللی شاید سال آینده از همین رشد ۳ درصدی هم خبری نباشد و برخی پیش‌بینی‌های مراکز معتبر، این رشد را خیلی کمتر، حتی نزدیک به صفر ارزیابی می‌کنند. از این رو انتظار می‌رود که دولت محترم هم‌زمان دو اقدام را در دستور کار خود قرار دهد. اول و مهم‌تر از هر گام دیگری حل مساله سیاست خارجی و برجام است. بدون این گام هیچ اتفاق چشمگیری رخ نخواهد داد.
آثار اقدام کوچک‌تر یعنی توافق با عربستان را به خوبی دیدید. گام دوم که به نحوی با گام اول مربوط است، تجدید نظر کلی در مدیریت و سیاست‌های اقتصادی و خروج از چرخه مدیران ضعیف و سیاست‌های اقتضایی است. این‌ها حداقل گام‌هایی است که باید برداشته شود. اگر برداشته شود.
برچسب ها: دولت رئیسی

۱۴۰۱/۱۲/۲۴ ۱۴:۵۱
یکی از بیماری های صعب العلاج خود مردم پنداری است که گمراه کننده نیز هست.
نمونه آن متن فوق است که طرف به جای مردم حرف میزند
ته خودخواهی (423735)
۱۴۰۱/۱۲/۲۴ ۱۸:۲۱
کسانی که باید متوجه سرعت قطار شوند مردم نیستند، چون کلا و مجلس به فکر مردم نبودند و نیستند. دولت و مجلس به فکر خودشون و اطرافیانشون هستند که برای اونها اتفاقا قطار سرعت خیلی زیادی داره. با سرعت خیلی بیشتری نسبت به گذشته داره جیب هاشون پر میشه و خونه ها و سفره هاشون بزرگتر و رنگین تر. (423747)
محمد
Iran, Islamic Republic of
۱۴۰۱/۱۲/۲۴ ۲۲:۲۸
در این قطار پیشرفت، فقط تورم و گرانی سوار کردند. فقط گرانی و تورم (423761)
عارفه
Iran, Islamic Republic of
۱۴۰۱/۱۲/۲۴ ۲۲:۳۴
چون اصولاً چون در سرعت های خیلی بالا شی در حال حرکت قابل دیدن نیست (423762)
۱۴۰۱/۱۲/۲۴ ۲۲:۳۶
شاید چشمشون را بسته اند و یا قطار در شب حرکت می کند و چون تاریک است کسی نمی بیند و چند دلیل دیگر (423763)
۱۴۰۱/۱۲/۲۵ ۰۷:۰۳
این ملت و دولت همه از فهم درست حقیقت رنج می برند ، ملتی که سکه را گرانتر از ارزش اون می خرد ، مردمی که ماشین یک میلیاردی را ۵ میلیارد قیمت می گذاره ، من جدیدا به موردی بر خوردم که یک کارشناس دادگاه که مهندس هست در گزارش خود به دادگاه گفته آب پایین سد و مانع جمع میشه دادگاه هم قبول کرده و مبنای رای خود قرار داده ، در کشوری که آب سر بالا برود وضعیت بقیه معلوم هست (423780)
۱۴۰۱/۱۲/۲۵ ۰۷:۵۷
یعنی عباس عبدی که مثلا روشنفکر هست نمیدونه که دولت در زمینه سیاست خارجی و برجام کاره ای نیست و تصمیمات در " بالا " گرفته میشه ؟ (423781)
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها