به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۱۵ - ۱۳:۴۶
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۰ ساعت ۰۹:۵۷
کد مطلب : ۵۰۳۴۴۹

قتل فجیع پدر به دست پسر؛ قصاص می‌خواهیم

قتل فجیع پدر به دست پسر؛ قصاص می‌خواهیم
گروه حوادث: ۲۹ آذر سال ۱۴۰۲ گزارش یک درگیری خانوادگی به مرکز فوریت‌های پلیسی اعلام شد. پس از آن مأموران به محل حادثه اعزام شدند.به گزارش ایران، یکی از همسایه‌ها که گزارش را به پلیس داده بود به مأموران گفت: در خانه بودیم که به یکباره صدای داد و فریاد زن همسایه را شنیدیم. او از ما کمک می‌خواست و مدعی بود پسرش او و همسرش را مجروح کرده است.
 
درگیری پسر قمه‌کش با پلیس
پس از اظهارات مرد همسایه، مأموران جلوی آپارتمان مورد نظر رفتند، اما پسر ۲۵ ساله با قمه جلوی در آمد و بدون توجه به دستور مأموران مبنی بر تسلیم شدن، سعی داشت از محل بگریزد که پلیس با استفاده از گاز اشک‌آور وی را در محل دستگیر کرد و پدر و مادر او نیز توسط اورژانس به بیمارستان منتقل شدند.

مادر خانواده در توضیح ماجرا به پلیس گفت: در خانه نشسته بودیم که پسرم سر گرفتن پول مواد با پدرش درگیر شد و بعد هم با قمه به جانش افتاد. وقتی هم من خواستم مانع کارش شوم، او با پشت قمه چند ضربه به کتف و صورتم زد و باعث شد مجروح شوم.ساعتی بعد کادر درمانی بیمارستان اعلام کردند مرد ۷۵ ساله به خاطر شدت جراحات وارده تسلیم مرگ شد و جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد.با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

من یک مادر هستم، شکایتی ندارم
در ابتدای جلسه مادر متهم به جایگاه رفت و گفت: من به عنوان یک مادر نمی‌توانم برای پسرم درخواست مجازات کنم. نه شکایتی برای جراحت های خودم دارم و نه درخواستی برای دریافت دیه همسرم.

ما ۵ نفر قصاص می‌خواهیم
پس از آن برادر متهم به نمایندگی از ۴ برادر و خواهرش به جایگاه رفت و گفت: برادرمان بی‌رحمانه پدر سالمندمان را به قتل رساند، ما گذشت نمی‌کنیم و درخواست قصاص او را داریم. ضمن اینکه خواستار دریافت دیه بابت صدمات و جراحات غیرمنتهی به فوت پدرمان هستیم.

وقایع شب حادثه از زبان متهم
سپس متهم به جایگاه رفت و با پذیرش اتهامش گفت: چند سالی بود که مواد مخدر مصرف می‌کردم و اغلب مواقع برای خریدن مواد مخدر از پدرم پول می‌گرفتم. شب حادثه به خاطر خماری مقدار زیادی قرص مصرف کرده بودم و در حالت طبیعی نبودم که به سراغ پدرم رفتم و از او خواستم تا به من پول بدهد.

وی ادامه داد: اما پدرم شروع به فحاشی کرد و من هم عصبی شدم و به سراغ قمه‌ای که مدت‌ها زیر تختم پنهان کرده بودم رفتم و آن را برداشتم و چند ضربه به پدرم زدم. همان لحظه مادرم خواست مانع درگیری شود که با پشت قمه چند ضربه هم به او زدم. باور کنید قصدم کشتن پدرم نبود و حالا هم شرمنده خانواده‌ام هستم.

قمه متعلق به پدرم بود/ حرف‌هایت متناقض است
قاضی از متهم پرسید: قمه را از کجا تهیه کرده بودی؟
متهم جواب داد: متعلق به پدرم بود. او چند وقت قبل آن را از زنجان خریده بود و چون خوش‌دست بود من آن را از او گرفته و زیر تختخوابم گذاشته بودم.
قاضی گفت: مگر نگفتی در حالت طبیعی نبودی؟ چطور در آن حال حواست بود که با پخی قمه مادرت را بزنی؟ چرا او را مثل پدرت با قسمت برنده نزدی؟ فکر نمی‌کنی اظهاراتت متناقض است؟
متهم پاسخ داد: همه اتفاق‌های آن شب را به خاطر ندارم.
با پایان دفاعیات متهم، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
برچسب ها: قتل حوادث
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها