واگرایی چیست؟ داستان اختلاف قیمت و اندیکاتور با آلپاری
بگذارید خیلی ساده شروع کنیم. واگرایی زمانی اتفاق میافتد که حرکت قیمت در نمودار شما با حرکت یک اندیکاتور تکنیکال خاص همخوانی ندارد. یعنی قیمت دارد یک راه را میرود، اما اندیکاتور دارد راه دیگری را نشان میدهد. مثل این میماند که شما دارید به سمت شمال حرکت میکنید، اما قطبنمای شما به سمت جنوب اشاره میکند. یک جای کار میلنگد، درست است؟ این "لنگیدن" یا بهتر بگویم، این "اختلاف نظر" بین قیمت و اندیکاتور، همان چیزی است که ما به آن واگرایی میگوییم.
چرا این اختلاف مهم است؟ چون اندیکاتورها معمولاً بر اساس قیمت محاسبه میشوند، انتظار داریم که حرکت آنها تا حد زیادی شبیه حرکت قیمت باشد.
وقتی این اتفاق نمیافتد، این خودش یک سیگنال در الپاری است. سیگنالی که نشان میدهد شاید نیروی پشت حرکت فعلی قیمت در حال ضعیف شدن است و احتمال تغییر روند یا حداقل توقف آن وجود دارد. اینجاست که واگرایی به ما چشماندازی متفاوت از آنچه صرفاً با نگاه کردن به نمودار قیمت میبینیم، میدهد و میتواند ما را برای آنچه در آینده نزدیک ممکن است رخ دهد، آماده کند.
انواع واگرایی: معمولی یا پنهان؟
حالا که فهمیدیم واگرایی چیست، بیایید ببینیم چند نوع از این "اختلاف نظر" داریم. به طور کلی، واگرایی به دو دسته اصلی تقسیم میشود: واگرایی معمولی (Regular Divergence) و واگرایی پنهان (Hidden Divergence). هر کدام از اینها داستان خودشان را دارند و سیگنالهای متفاوتی به ما میدهند.
واگرایی معمولی معمولاً نشانهای از احتمال تغییر روند است. یعنی اگر قیمت در یک روند صعودی یا نزولی قرار دارد، واگرایی معمولی میتواند خبر از پایان آن روند و شروع روندی جدید بدهد. اما واگرایی پنهان کمی متفاوت عمل میکند. این نوع واگرایی بیشتر نشانهای از ادامه روند فعلی است. شاید کمی گیجکننده به نظر برسد، اما با کمی دقت و تمرین، تفاوت آنها را به خوبی درک خواهید کرد. مثل این میماند که یک نوع واگرایی میگوید "آماده تغییر باش." و دیگری میگوید "روند فعلی هنوز نفس دارد.". شناخت این دو نوع برای استفاده موثر از واگرایی حیاتی است.
چرا استراتژی در فارکس مثل نقشه راه در جنگل است؟
تصور کنید وارد یک جنگل انبوه و تاریک شدهاید. بدون نقشه و قطبنما، احتمال اینکه گم شوید و سر از ناکجاآباد در بیاورید بسیار زیاد است. بازار فارکس هم دقیقاً همینطور است. بدون یک استراتژی مشخص و مدون، شما فقط یک قمارباز خواهید بود که شانسی برای موفقیت پایدار ندارد. یک استراتژی خوب به شما کمک میکند تا:
نقاط ورود و خروج مناسب را شناسایی کنید: بدانید چه زمانی وارد معامله شوید و چه زمانی سود خود را برداشت کنید یا از ضرر بیشتر جلوگیری کنید.
ریسک خود را مدیریت کنید: تعیین کنید چه مقدار سرمایه را در هر معامله به خطر بیندازید.
تصمیمات منطقی بگیرید: از تصمیمات هیجانی و احساسی که معمولاً منجر به ضرر میشوند، دوری کنید.
عملکرد خود را ارزیابی کنید: بتوانید معاملات خود را تحلیل کنید و نقاط قوت و ضعف استراتژی خود را بشناسید.
به زبان سادهتر، استراتژی در فارکس مثل یک برنامه مدون است که به شما میگوید در هر شرایطی چه کاری باید انجام دهید. این برنامه به شما کمک میکند تا با دید باز و منطقی در این بازار قدم بردارید و احتمال موفقیت خود را به شکل چشمگیری افزایش دهید.
حمایت و مقاومت
یکی از پایهایترین و در عین حال قدرتمندترین مفاهیم در تحلیل تکنیکال، سطوح حمایت و مقاومت هستند. به زبان ساده، سطح حمایت قیمتی است که انتظار میرود در آن، تقاضا برای یک ارز افزایش پیدا کند و از کاهش بیشتر قیمت جلوگیری کند. درست مثل یک توپ که وقتی به زمین میخورد، دوباره به بالا برمیگردد. در مقابل، سطح مقاومت قیمتی است که انتظار میرود در آن، عرضه برای یک ارز افزایش پیدا کند و از افزایش بیشتر قیمت جلوگیری کند. این بار توپ به سقف میخورد و پایین میآید.
شناخت این سطوح به ما کمک میکند تا نقاط احتمالی برای ورود به معامله (نزدیک سطوح حمایت) و خروج از آن (نزدیک سطوح مقاومت) را پیدا کنیم. البته این سطوح جادویی نیستند و ممکن است شکسته شوند، اما واکنش قیمت به این سطوح اغلب میتواند اطلاعات ارزشمندی در اختیار ما قرار دهد.
برای مثال، تصور کنید قیمت یک جفت ارز به یک سطح حمایتی نزدیک میشود. اگر نشانههایی از افزایش تقاضا و کاهش فروشندگان ببینیم، این میتواند یک فرصت مناسب برای خرید باشد. برعکس، اگر قیمت به یک سطح مقاومتی نزدیک شود و نشانههایی از افزایش عرضه و کاهش خریداران مشاهده کنیم، احتمالاً زمان مناسبی برای فروش است. به یاد داشته باشید که هیچ چیز در فارکس قطعی نیست و همیشه باید احتمال شکست این سطوح را هم در نظر بگیرید.
استراتژی ترید به کمک بروکر alpari
یک استراتژی ترید به قوانین مشخص برای ورود و خروج از معاملات نیاز دارد. انتخاب جفت ارزها و تایمفریمها مهم است. تعیین حد و اندازه ریسک در هر معامله ضروری است. از دادههای تاریخی آلپاری برای آزمایش استراتژیهای احتمالی استفاده کنید. ابزارهای نموداری و اندیکاتورهای آلپاری به شناسایی سیگنالهای معاملاتی کمک میکنند. در حساب آزمایشی آلپاری استراتژی خود را بدون ریسک امتحان کنید.
از
پلتفرم بروکر آلپاری alpari فارسی برای اجرای استراتژی خود استفاده کنید. هشدارهایی برای فرصتهای معاملاتی احتمالی تنظیم کنید. به طور مداوم استراتژی خود را بر اساس شرایط بازار و عملکرد آن در آلپاری بررسی و تطبیق دهید.
میانگینهای متحرک
یکی دیگر از ابزارهای پرکاربرد در تحلیل تکنیکال، میانگینهای متحرک هستند. این ابزار به ما کمک میکند تا نوسانات کوتاهمدت قیمت را هموار کنیم و دید بهتری نسبت به روند کلی بازار پیدا کنیم. در واقع، میانگین متحرک، میانگین قیمت یک دارایی را در یک دوره زمانی مشخص نشان میدهد.
انواع مختلفی از میانگینهای متحرک وجود دارد، اما دو نوع ساده و نمایی از بقیه رایجتر هستند. میانگین متحرک ساده (SMA) میانگین حسابی قیمتها را در یک دوره مشخص محاسبه میکند، در حالی که میانگین متحرک نمایی (EMA) به قیمتهای اخیر وزن بیشتری میدهد و به همین دلیل به تغییرات قیمت حساستر است.
چطور از میانگینهای متحرک برای ترید در alpari استفاده کنیم؟
یکی از روشهای رایج، استفاده از تقاطع دو میانگین متحرک با دورههای زمانی مختلف است. برای مثال، اگر یک میانگین متحرک کوتاهمدت (مثل میانگین ۲۰ روزه) یک میانگین متحرک بلندمدت (مثل میانگین ۵۰ روزه) را به سمت بالا قطع کند، این
میتواند نشانهای از شروع یک روند صعودی در alpari باشد و یک فرصت برای خرید ایجاد کند. برعکس، اگر میانگین متحرک کوتاهمدت، میانگین متحرک بلندمدت را به سمت پایین قطع کند، ممکن است نشانهای از شروع یک روند نزولی باشد و یک فرصت برای فروش فراهم شود.
البته این فقط یک مثال ساده است و ترکیب میانگینهای متحرک با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال میتواند نتایج بهتری به همراه داشته باشد. به هر حال،
میانگینهای متحرک میتوانند مثل یک دوست وفادار، جهت کلی بازار را در alpari به ما نشان دهند و از سردرگمی ما در این اقیانوس پرتلاطم جلوگیری کنند.
اسیلاتورها
اسیلاتورها ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که در یک محدوده مشخص (معمولاً بین ۰ تا ۱۰۰ یا -۱۰۰ تا +۱۰۰) نوسان میکنند و به ما کمک میکنند تا شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش را در بازار تشخیص دهیم. به زبان ساده، وقتی یک اسیلاتور به محدوده بالایی خود میرسد، ممکن است نشانهای از این باشد که قیمت بیش از حد بالا رفته و احتمالاً به زودی کاهش پیدا خواهد کرد (شرایط اشباع خرید). برعکس، وقتی یک اسیلاتور به محدوده پایینی خود میرسد، ممکن است نشانهای از این باشد که قیمت بیش از حد پایین آمده و احتمالاً به زودی افزایش پیدا خواهد کرد (شرایط اشباع فروش).
ادامه مطلب :
استراتژی در ترید یعنی چه؟ راهنمای بروکر آلپاری
الگوهای هارمونیک، ساختارهای هندسی خاصی هستند که در نمودار قیمت شکل میگیرند و بر اساس نسبتهای فیبوناچی بنا شدهاند. این الگوها، مثل یک زبان پنهان در دل نمودار، میتوانند نشانههایی از تغییر روند یا ادامه آن را به ما بدهند. الگوهایی مثل گارتلی، بت، پروانه و خرچنگ، از جمله معروفترین الگوهای هارمونیک هستند که هر کدام، ویژگیها و نسبتهای فیبوناچی خاص خودشان را دارند. یادگیری این الگوها و ترکیب اندیکاتورها و الگوهای هارمونیک، مثل یاد گرفتن یک زبان جدید است؛ در ابتدا ممکن است کمی گیجکننده به نظر برسد، اما با تمرین و تکرار، کمکم میتوانید این رقص اعداد را در نمودار قیمت تشخیص دهید و از آن در معاملات خود بهره ببرید. به خاطر داشته باشید که تشخیص درست این الگوها، اولین قدم در استفاده از آنها در استراتژی معاملاتی شماست.
اندیکاتورها و الگوهای هارمونیک
اندیکاتورها
حالا که با الگوهای هارمونیک آشنا شدیم، وقت آن رسیده که به سراغ اندیکاتورها برویم. اندیکاتورها، ابزارهای محاسباتی هستند که بر اساس دادههای قیمت و حجم معاملات، سیگنالهای خرید و فروش یا هشدارهایی در مورد وضعیت بازار ارائه میدهند. تصور کنید در یک جادهی پرپیچوخم رانندگی میکنید؛ اندیکاتورها درست مثل چراغهای راهنما، به شما کمک میکنند تا پیچها و خطرات احتمالی را پیشبینی کنید و مسیر درست را انتخاب کنید. اندیکاتورهای متنوعی وجود دارند که هر کدام برای تحلیل جنبههای مختلف بازار طراحی شدهاند. از اندیکاتورهای روند مانند میانگین متحرک و MACD گرفته تا اندیکاتورهای مومنتوم مانند RSI و استوکاستیک، هر کدام میتوانند اطلاعات ارزشمندی را در اختیار ما قرار دهند. نکته مهم این است که هیچ اندیکاتوری به تنهایی کامل نیست و بهترین کار، استفاده از ترکیبی از چند اندیکاتور برای تایید سیگنالها است.
همافزایی هارمونیک و اندیکاتورها
خب، حالا سوال اصلی اینجاست: چگونه میتوانیم این دو ابزار قدرتمند، یعنی الگوهای هارمونیک و اندیکاتورها را با هم ترکیب کنیم؟ هدف از این ترکیب، افزایش دقت سیگنالهای معاملاتی و کاهش احتمال اشتباه است. الگوهای هارمونیک، نقاط احتمالی بازگشت قیمت (PRZ) را به ما نشان میدهند. این نقاط، محدودههایی هستند که احتمال تغییر روند در آنها زیاد است. حالا تصور کنید که در همین نقاط PRZ، یک یا چند اندیکاتور هم سیگنال تایید بدهند. این همزمانی سیگنالها میتواند نشانهی قویتری برای ورود به معامله باشد. برای مثال، وقتی یک الگوی هارمونیک صعودی در حال تکمیل شدن است و در همان محدوده، اندیکاتور RSI هم به ناحیه اشباع فروش رسیده باشد، این میتواند یک فرصت خرید جذاب را به ما نشان دهد. در واقع، اندیکاتورها میتوانند به ما کمک کنند تا از بین نقاط PRZ احتمالی، آنهایی را انتخاب کنیم که احتمال موفقیت بالاتری دارند.
ترکیب ابزارهای ترید با بروکر آلپاری
ترکیب ابزارهای معاملاتی قدرت تحلیل را افزایش میدهد. استفاده از چند ابزار مختلف میتواند سیگنالهای معاملاتی را تایید کند. این رویکرد به تصمیمگیریهای آگاهانهتر منجر میشود.
پلتفرمهای آلپاری (متاتریدر ۴ و ۵) انواع نمودارها و تایمفریمها را ارائه میدهند. اندیکاتورهای تکنیکال متنوعی مانند مکدی، RSI و میانگین متحرک در دسترس هستند. ابزارهای ترسیم خطوط روند و سطوح فیبوناچی نیز وجود دارند.
میتوان خطوط روند را با الگوهای کندل استیک برای دریافت سیگنال ورود ترکیب کرد. سطوح بازگشتی فیبوناچی را میتوان با سطوح حمایت و مقاومت استفاده کرد. از اندیکاتور مکدی برای تایید مومنتوم در کنار الگوهای پرایس اکشن در نمودارهای آلپاری استفاده کنید.
مثال عملی: ترکیب الگوی گارتلی با اندیکاتور RSI
برای اینکه این موضوع برایتان ملموستر شود، بیایید یک مثال عملی را با هم بررسی کنیم. فرض کنید در نمودار قیمت یک جفت ارز، یک الگوی هارمونیک گارتلی صعودی در حال شکلگیری است. این الگو، معمولاً نشاندهندهی احتمال افزایش قیمت پس از تکمیل شدن است. حالا برای اینکه این سیگنال را قویتر کنیم، میتوانیم از اندیکاتور RSI (شاخص قدرت نسبی) استفاده کنیم. وقتی قیمت به نقطه D الگوی گارتلی میرسد (که همان ناحیه PRZ است)، اگر در همین زمان، اندیکاتور RSI هم در ناحیه اشباع فروش (معمولاً زیر ۳۰) قرار داشته باشد، این میتواند یک تاییدیه برای ورود به معامله خرید باشد. در واقع، الگوی گارتلی به ما ناحیه احتمالی برای بازگشت قیمت را نشان میدهد و اندیکاتور RSI هم تایید میکند که در آن ناحیه، فشار فروش کم شده و احتمال افزایش قیمت بیشتر است. این ترکیب، احتمال موفقیت معامله ما را به شکل قابل توجهی بالا میبرد. البته، همیشه به یاد داشته باشید که هیچ تحلیلی صددرصد نیست و باید جوانب دیگر بازار را هم در نظر بگیرید.
ادامه مطلب :
استفاده از ترکیب اندیکاتورها و الگوهای هارمونیک در آلپاری
اجزای اصلی اندیکاتور MACD
حالا که یک دید کلی نسبت به MACD پیدا کردیم، بیایید کمی دقیقتر شویم و ببینیم این اندیکاتور از چه قسمتهایی تشکیل شده است. در واقع، MACD از سه جزء اصلی تشکیل شده:
خط MACD
این خط، تفاوت بین دو میانگین متحرک نمایی (EMA) با دورههای زمانی مختلف را نشان میدهد. معمولاً از EMA با دوره 12 و EMA با دوره 26 استفاده میشود. این خط مثل نبض بازار است و تغییرات آن میتواند نشاندهنده تغییرات در قدرت روند باشد.
خط سیگنال
این خط، یک میانگین متحرک نمایی دیگر است که معمولاً از خط MACD با دوره 9 محاسبه میشود. این خط به عنوان یک صاف کننده عمل میکند و به ما کمک میکند تا سیگنالهای خرید و فروش را راحتتر تشخیص دهیم. وقتی خط MACD خط سیگنال را به سمت بالا قطع میکند، معمولاً یک سیگنال خرید در نظر گرفته میشود و برعکس، وقتی خط MACD خط سیگنال را به سمت پایین قطع میکند، یک سیگنال فروش تلقی میشود.
هیستوگرام MACD
این قسمت، تفاوت بین خط MACD و خط سیگنال را به صورت میلهای نمایش میدهد. وقتی هیستوگرام بالای خط صفر قرار دارد، نشاندهنده این است که خط MACD بالاتر از خط سیگنال قرار دارد و بالعکس. تغییرات در اندازه و جهت این میلهها هم میتواند اطلاعات مفیدی درباره قدرت و جهت روند به ما بدهد.
استفاده از اندیکاتور مکدی در بروکر آلپاری
اندیکاتور مکدی (MACD) یک ابزار اندازهگیری مومنتوم است. این اندیکاتور رابطه بین دو میانگین متحرک قیمت را نشان میدهد. مکدی از خط مکدی، خط سیگنال و هیستوگرام تشکیل شده است. مکدی به تشخیص جهت روند و سیگنالهای خرید و فروش کمک میکند.
برای استفاده از مکدی در آلپاری، این اندیکاتور را به نمودار خود اضافه کنید. میتوانید تنظیمات پیشفرض آن را تغییر دهید. مکدی معمولا در پنجرهای جداگانه زیر نمودار قیمت نمایش داده میشود.
برای دریافت سیگنال، به تقاطع خط مکدی با خط سیگنال توجه کنید. عبور خط مکدی از زیر خط سیگنال به سمت بالا میتواند سیگنال خرید باشد. عبور خط مکدی از بالای خط سیگنال به سمت پایین میتواند سیگنال فروش باشد. تغییرات در هیستوگرام نیز نشاندهنده تغییرات مومنتوم است.
برای تایید بهتر، مکدی را با سایر روشهای تحلیل در آلپاری ترکیب کنید ، قبل از آن باید در آلپاری ثبت نام کنید .
سیگنالهای معاملاتی MACD
حالا که با اجزای MACD آشنا شدیم، وقت آن رسیده که ببینیم این اندیکاتور چه سیگنالهای معاملاتی برای ما صادر میکند. به زبان ساده، MACD به ما کمک میکند تا بفهمیم چه زمانی احتمال دارد قیمت یک دارایی افزایش یا کاهش پیدا کند. دو نوع سیگنال اصلی وجود دارد که معمولاً معاملهگران از MACD میگیرند:
تقاطع خطوط (Crossovers)
این یکی از رایجترین سیگنالهای MACD است. وقتی خط MACD از پایین به بالا خط سیگنال را قطع میکند، به آن تقاطع صعودی (Bullish Crossover) میگویند. این معمولاً به عنوان یک سیگنال خرید در نظر گرفته میشود. برعکس، وقتی خط MACD از بالا به پایین خط سیگنال را قطع میکند، به آن تقاطع نزولی (Bearish Crossover) میگویند و این معمولاً به عنوان یک سیگنال فروش در نظر گرفته میشود. البته باید حواسمان باشد که این سیگنالها همیشه بینقص نیستند و بهتر است در کنار سایر ابزارهای تحلیلی از آنها استفاده کنیم.
ادامه مطلب :
معرفی اندیکاتور MACD و استفاده از آن با آلپاری