گروه بین الملل: دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا از همان ماههای نخست ریاستجمهوریاش نشان داده بود که اهل ریسک است اما حمله هوایی اخیر آمریکا به ایران شاید جسورانهترین قمار او تاکنون باشد.
تحلیلگران میگویند اگرچه این اقدام ممکن است دستاورد سیاسی بزرگی برای ترامپ داشته باشد (مشروط به آنکه بتواند آتشبس شکننده میان ایران و اسرائیل را حفظ کند) اما احتمال بالایی هم وجود دارد که اوضاع از کنترل خارج شود، آن هم در حالیکه افکار عمومی آمریکا با دیده تردید به ماجرا مینگرند.
تا اینجا به نظر میرسد ترامپ در پیشبینیاش موفق بوده؛ یعنی دخالت محدود آمریکا و وادار کردن طرفین به توقف درگیری. فراس مقصد، مدیر بخش خاورمیانه و شمال آفریقا در گروه اوراسیا، میگوید: «او قمار کرد و فعلا ورق به نفعش برگشته.»
با این حال مشخص نیست که این آتشبس تا کی دوام خواهد داشت. بامداد ۲۴ ژوئن، ترامپ از حمله اسرائیل به تهران، تنها چند ساعت پس از اعلام توقف درگیریها از سوی او، ابراز نارضایتی کرد.
اگر توافق آتشبس پایدار نماند یا ایران در نهایت دست به تلافی اقتصادی یا نظامی بزند، ممکن است ترامپ با ریزش در ائتلاف «اول آمریکا» روبرو شود؛ ائتلافی که به بازگشت او به قدرت کمک کرد اما حالا ممکن است در اثر همین تحولات، دچار ابهام و تفرقه شود.
کریس استایروالت، تحلیلگر سیاسی در اندیشکده محافظهکار «انستیتو امریکن اینترپرایز» میگوید: «اگر شش ماه دیگر، ایران همچنان معضل باقی بماند، این مسئله ستونهای ائتلاف «ماگا» (عظمت را دوباره به آمریکا بازگردانیم) را سست خواهد کرد.»
به گفته او، ترامپ با ورود دوباره آمریکا به یک مناقشه نظامی در خاورمیانه، در واقع از اصول اولیهای که جنبش «ماگا» بر آن بنا شده بود فاصله گرفته و تصویر آن را در میان حامیانش تضعیف کرده است.
پیامرسانی ترامپ در روزهای اخیر هم نشان میدهد که جلب حمایت پایگاه رای او ممکن است دشوارتر از گذشته باشد. او در ۱۹ ژوئن اعلام کرد که دستکم دو هفته برای تصمیمگیری درباره ورود به جنگ در کنار اسرائیل زمان نیاز دارد، تا فضا آرامتر شود. اما تنها دو روز بعد، دستور بمباران را صادر کرد؛ تصمیمی که نه تنها ایرانیها، بلکه بسیاری از آمریکاییها را هم غافلگیر کرد.
این حمله همچنین میتواند برای هر نامزد جمهوریخواهی که بخواهد در انتخابات بعدی مسیر ترامپ را ادامه دهد، دردسرساز شود.
استایروالت میگوید: «در انتخابات ۲۰۲۸، مسئله دخالت نظامی در خارج کشور به نقطه افتراق تبدیل میشود؛ آزمونی تعیینکننده برای کسانی که هنوز در تلاشاند تعریف روشنی از «ماگا» ارائه دهند.»
در کاخ سفید، دفاع از حمله به ایران بیشتر بر دوش جی. دی. ونس، معاون رئیسجمهور گذاشته شد؛ کسی که با دخالت نظامی آمریکا در دیگر کشورها مخالف است. ونس که یکی از وارثان احتمالی جریان «ماگا» پس از ترامپ به شمار میرود، حالا باید میان سیاست شخصیاش و حمایت از این حمله، تعادلی برقرار کند.
ایران تنها قمار بزرگ ترامپ نبوده است. سیاستهای ناپایدار تعرفهای او، بازارها را دچار تزلزل و نگرانی نسبت به تورم کردهاند. تلاشش برای کوچکسازی دولت هم با خروج ایلان ماسک از حلقه مشاورانش، بیرمق شده است. سختگیری در سیاست مهاجرتی هم اعتراضات گستردهای به دنبال داشته است.
با این حال، اگر ترامپ بتواند ایران را از ادامه برنامه هستهایاش باز دارد، این میتواند بهعنوان دستاوردی ماندگار در منطقهای ثبت شود که دههها رؤسای جمهور آمریکا را درگیر جنگ در عراق و افغانستان کرده است.
ترامپ با وعده پایان دادن به «جنگهای بیپایان» به قدرت رسید و شاید همین شعار، دلیل نگرانی بخشی از مردم آمریکا از برخورد تهاجمی او با ایران باشد.
نظرسنجی تازهای که پیش از اعلام آتشبس توسط رویترز و ایپسوس انجام شد، نشان میدهد تنها ۳۶ درصد شرکتکنندگان از حملات به برنامه هستهای ایران حمایت کردهاند. در مجموع، محبوبیت ترامپ به ۴۱ درصد کاهش یافته که پایینترین رقم در دور دوم ریاستجمهوری اوست. عملکرد او در سیاست خارجی، نمره پایینتری هم گرفته است.
دیو هاپکینز، کارشناس سیاست آمریکا در کالج بوستون، میگوید ترامپ با این اقدام ناگهانی، از ارائه دلیل به مردم آمریکا درباره لزوم این حمله غفلت کرد. او میگوید: «ما شاهد بحث گستردهای درباره اینکه ایران دشمنی جدی برای آمریکا است یا تهدیدی واقعی به شمار میرود، نبودهایم.»
کاخ سفید اما از اقدام ترامپ دفاع کرده و آن را موفقیتی چشمگیر توصیف کرده است.
آنا کلی، سخنگوی کاخ سفید گفت: «رئیسجمهور ترامپ در ۴۸ ساعت، کاری را انجام داد که روسای جمهور پیشین تنها رویایش را داشتند؛ ظرفیت هستهای ایران با موفقیت در عملیات چکش نیمهشب نابود شد، آتشبس پایان جنگ ۱۲ روزه برقرار شده و حالا جهان امنتر است. مردم آمریکا میتوانند آسوده بخوابند، چون ترامپ کشور را امن نگه داشته است.»
اما به گفته هاپکینز، ادعای ترامپ درباره موفقیت در آتشبس، بخشی از یک الگوست؛ وعدههایی که تا رسیدن به عمل، فاصله دارند. ترامپ در کارزار انتخاباتیاش وعده پایان جنگ در اوکراین و غزه را داده بود اما حالا مشخص شده که نمیتواند مسکو یا تلاویو را با ارادهاش هماهنگ کند. حتی در حمله اخیر هم در واقع ترامپ دنبالهرو اسرائیل بود.
این حمله با رویکرد کلی ترامپ در دوره دوم همراستاست؛ رویکردی که تصمیمگیریهای جسورانه و بدون پشتیبانی گسترده افکار عمومی را شامل میشود. او دیگر نگران رای مجدد نیست و با کنگرهای تحت سلطه جمهوریخواهان کار میکند.
در همین راستا، ترامپ طی ماههای اخیر هزاران کارمند دولت را اخراج کرده، عملیات اخراج مهاجران را شدت بخشیده که موجب اعتراض و کمبود نیروی کار در صنایع شده، موانع تجاری ایجاد کرده و حالا به یک کشور در خاورمیانه حمله کرده است.آلیسون استنجر، استاد علوم سیاسی در کالج میدلبری، میگوید پیامدهای سیاسی این اقدامات ممکن است فوری نباشد اما در بلندمدت میتواند زمینهساز ناآرامیهای اجتماعی در آمریکا یا موفقیت دموکراتها در انتخابات میاندورهای سال ۲۰۲۶ شود.
او میگوید: «تهدید اصلی برای ترامپ، تشدید فوری تنشها نیست بلکه آتشی آرام است که با نارضایتی در حوزههای داخلی و خارجی ایجاد کرده است.»