به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۰۹ - ۱۲:۲۵
 
۹
تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۶ ساعت ۱۱:۱۷
کد مطلب : ۹۰۹۴۲
عضو انجمن جامعه شناسی ایران عنوان كرد؛

ضرورت اعتراف دولتمردان به اشتباهات

گروه جامعه: عضو انجمن جامعه شناسی ایران درباره دلایل معرفی ایرانیان و عراقی‌ها به عنوان عصبانی‌ترین مردم جهان گفت: ایران و عراق در منطقه ای قرار دارند که امروز درگیر تحولات بسیار دشواری است و یکی از کانون های مهم بحران به حساب می آید.
ضرورت اعتراف دولتمردان به اشتباهات
سعید معیدفر در گفتگو با سایت انتخاب خبر افزود: شاید در بررسی وضعیت سایر کشورهای منطقه بتوان گفت که احتمالاً افغانستان، سوریه، یمن و کشورهای منطقه که امروز به نحوی دستخوش منازعات درونی و یا جنگ های داخلی هستند، نیز وضعیتی مشابه با ایران و عراق را داشته باشند.

وی تصریح کرد: صرف نظر از شرایط سخت منطقه که ایران نیز درگیر آن است، ایران و عراق هشت سال درگیر جنگ سختی با یکدیگر بودند و پس از آن نیز عراق روز خوشی ندید و این کشور، درگیر جنگ های متعدد شد و نهایتاً نظام سیاسی آن فرو پاشید و سپس کشتارها و جنگ های داخلی در این کشور، مردم عراق را دستخوش تغییرات روحی روانی کرده است.

این جامعه شناس با بیان این که 8 سال جنگ تحمیلی و تبعات و پیامدهای آن در ایران نیز اکنون آثار درازمدتی را بر روی دو جامعه ایران عراق به جای نهاده است، اظهار داشت: جنگ جهانی دوم کوتاه تر از دوره جنگی بود که ایران با عراق داشت، و ایران و عراق در یکی از طولانی ترین جنگ های قرن، گرفتار شدند.

منازعات سیاسی در ایران منجر به نارضایتی های اجتماعی شده است
وی در تشریح دلایل خود از ایجاد روحیه عصبیت و تحمل ناپذیری ایرانیان خاطرنشان کرد: اگرچه عراق همچنان درگیر جنگ های منطقه ای و داخلی بوده است، اما در ایران چرا بایستی وضعیت عصبانیت مردم مشابه با عراق باشد، به نظر می رسد در ایران بطور لجام گسیخته سطح انتظارات در جامعه روز به روز افزایش یافته است و این در صورتی است که واقعیات زندگی روزانه انسان ها پاسخگوی این همه انتظارات و سطح توقعات آن ها نیست.

معیدفر تصریح کرد: منازعاتی که بارها بین گروه های سیاسی در جامعه ایران اتفاق افتاده است و تنش های سیاسی که در این جامعه طی دوران پس از جنگ وجود داشته است، کماکان ادامه داشته و به صورت رویارویی های سیاسی در کشور نمایان شده است.

عضو انجمن جامعه شناسی ایران اضافه کرد: در این شرایط، به انتظارات در سطح جامعه نیز به صورت بی حد و حصری دامن زده شده است، و این موضوع باعث شده که میزان نارضایتی در جامعه ایران در همه زمینه ها، در همه اقشار و در همه بخش های جامعه به شدت افزایش یابد.

وی ادامه داد: مطالعات در ایران نشان می دهد که نارضایتی از زندگی، آینده شغلی، مسائل مختلف اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی در جامعه ایران افزایش یافته و این مسئله به نارضایتی از عملکرد دولت ها در کشور به ویژه در حوزه اقتصادی دامن زده است.

معیدفر با ذکر آمارها و ارقامی که می تواند توجیه کننده وضع موجود کشور باشد، تأکید کرد: رقم بیکاری در کشور بسیار بالا است و تورم در سال های گذشته به صورت لجام گسیخته بالا بوده است و ایران جزو رده های اول تورم در سطح جهان و منطقه بوده است.

وی ادامه داد: تورم اقتصادی توأم با رکود، قطعاً نارضایتی های اجتماعی را در ایران افزایش خواهد داد و به گفته روانشناسان، میزان نارضایتی یعنی ناکامی و این خود موجب پرخاشگری و شرایط روحی خشمگینانه در افراد جامعه می شود.

وجود خشونت در روابط بین انسان ها تعاملات اجتماعی را متوقف می کند
این جامعه شناس در تحلیل جامعه شناختی و روانشناختی از پیدایش خوی عصبیت در انسان ها گفت: به طور طبیعی و در واقعیت، تعاملات میان افراد در یک جامعه باید براساس نوعی روابط عادی و در عین حال توأم با رضایت باشد.

وی افزود: در مورد افرادی که به عنوان یک خانواده با هم زیر یک سقف زندگی می کنند و یا افرادی که در یک سازمان با هم همکاری می کنند و یا افرادی که در سطح اجتماع و شهرها در رفت و آمد هستند و یا در مکان های مختلف با هم تعاملات دارند، به میزانی که در آن جامعه زمینه های عاطفی و مهربانانه براساس منطق و شرایط عادی اجتماعی وجود داشته باشد، تعاملات میان انسان ها منجر به نتیجه مطلوب شده و به گسترش تعاملات در جامعه می انجامد و این پدیده موجب افزایش همکاری ها در جامعه می شود.

معیدفر تصریح کرد: وجود خشونت در روابط بین انسان ها و یا دخالت جنبه های روانی نامساعد در ارتباطات اجتماعی، هر لحظه می تواند تعاملات را متوقف کرده و به ابعاد خشونت آمیزی بکشاند. توقف ارتباطات و تعاملات اجتماعی در محیط خانه می تواند روابط بین اعضای خانواده را به سرعت به سمت خشونت بکشاند و هر بهانه یا چیز جزئی تحمل انسان های درون خانواده را به هم بزند.

نیروهای گسیختگی در جامعه ایران فعال شده است
عضو انجمن جامعه شناسی ایران در پاسخ به سؤالی در خصوص تبعات و پیامدهایی که عصبیت و عصبانیت مردم ایران می تواند برای جامعه داشته باشد، گفت: عصبانیت باعث می شود که سطح تحمل افراد، کاهش پیدا کند و با کوچک ترین مشکلی به خشونت گرایش پیدا کنند.

وی با بیان این که پایین آمدن سطح تحمل افراد به دلیل شرایط روحی نامساعد می تواند به سرعت منجر به از هم پاشیده شدن و گسستن روابط اجتماعی بشود، افزود: یکی از روابط اجتماعی، رابطه دو نفر به عنوان یک زوج است. یک زن و شوهر وقتی از شرایط روحی نامساعدی برخوردار باشند و سطح تحمل آنها کاهش پیدا کند، هر واقعه کوچکی، می تواند رابطه آنها را به سرعت به نقطه نهایی بکشاند.

این آسیب شناس اجتماعی تأکید کرد: بی تردید این گسست روابط اجتماعی چه در ادارات، چه در خانواده و چه در عرصه های دیگر حاکی از نیروهای گسیختگی بوده که در جامعه ایران فعال شده است و نهایتاً تولید مشکل می کنند.

معیدفر با تأکید بر این که اکنون تهدیدهای جدی علیه خانواده در ایران وجود دارد، خاطرنشان کرد: در سایر بخش های جامعه نیز چنین تهدیدهایی وجود دارد و همه ناشی از شرایطی است که می توان به پایین آمدن سطح تحمل افراد اشاره کرد که زمینه و آمادگی برای فروپاشی هر نوع اجتماع انسانی را مانند: خانواده و اداره را فراهم کرده است و یا حتی در سطح خیابان ها و معابر، این مسئله روی معاملات اقتصادی مراودات اجتماعی انسان ها تأثیر می گذارد.

وی با بیان نمونه های عینی از خشونت و عصبیت ایرانیان، گفت: امروز خشونت در روابط خانوادگی، در سطح جامعه، در تردد انسان ها در سطح جوامع شهری، در سرنشینان ماشین هایی که با هم رقابت می کنند و با هم لجبازی می کنند و به هم احترام نمی گذارند و یا در ادارات، جنبه های فرد گرایانه و یا مشکل ساز را می توان مشاهده کرد.

افزایش تعداد پرونده های ورودی به دستگاه قضایی
تظاهرات مردم در محاکم قضایی استان های کشور
این جامعه شناس گفت: وقتی که وضعیت عصبی و روحی انسان ها نامساعد باشد، خواه ناخواه روابط اجتماعی انسان ها دچار مشکل شده و این مانع توسعه جوامع است و در نتیجه، آسیب های اجتماعی و خشونت های اجتماعی افزایش می یابد. وی تصریح کرد: آمار و ارقامی که امروز جامعه شناسان در ایران به آن دست یافته اند، حکایت از آن می کند که وضعیت موجود جامعه، وضعیت رضایت بخشی نیست.

معیدفر با ذکر آماری در این خصوص گفت: براساس گزارشات موجود، تعداد پرونده های ورودی به دستگاه قضایی کشور در حال افزایش است. امروز در دادگاه ها، مراکز قضایی، دادگستری و امثال آن پرونده های فراوانی وجود دارد؛ به طوری که با یک مشاهده میدانی، می توان تظاهرات مردم در محاکم قضایی استان های کشور را مشاهده کرد!

وی با بیان این که جنب درب اتاق های دادگاه ها که قضات نشسته، چندین ده نفر در نوبت قرار دارند و اصلاً فرصت رسیدگی دقیق به پرونده ها وجود ندارد، تأکید کرد: پرونده های برخی از افراد حتی مدت های طولانی در نوبت رسیدگی بوده و حتی دعاوی آنها به جایی نمی رسد. عضو انجمن جامعه شناسی ایران به افزایش زندانیان کشور اشاره کرد و گفت: تعداد زندانیان ایران با وجود آن که در کشور تلاش ها در جهت زندان زدایی ادامه دارد، همچنان به صورت روزانه در حال افزایش است، به طوری که چندین برابر ظرفیت زندان ها، اکنون جامعه با افزایش تعداد زندانیان مواجه است.

وی، آمار آسیب های اجتماعی مانند خشونت هایی که اتفاق می افتد و اخبار آن در رسانه ها منتشر می شود، را رو به افزایش دانست و تصریح کرد: خشونت میان اعضای خانواده به صورت پدرکشی، فرزندکشی، برادرکشی، خواهرکشی و همسرکشی در جامعه ایران نمایان است و یا خشونت های دیگری مانند آمارهای اعتیاد، کارتن خوابی و یا سایر مشکلات اجتماعی حاکی از آن است که جامعه ایران حال خوبی ندارد و این ناشی از شرایط اجتماعی نامساعدی است که انسان ها در آن قرار گرفته اند که خودبخود باعث ناآرامی انسان ها و عدم تحمل انسان ها نسبت به همدیگر شده است، به طوری که میزان آسیب ها و مسائل اجتماعی را گسترش داده است.

سیاست های حکومتی، عامل اصلی پیدایش آسیب های اجتماعی در ایران
عضو انجمن جامعه شناسی ایران در پاسخ به این پرسش خبرنگار انتخاب خبر مبنی بر این که دولت چه مجموعه راهکارهایی را برای کاهش آسیب های اجتماعی مانند عصبیت، پرخاشگری ها و خشونت عریان انسان ها در جامعه بایستی به کار گیرد، گفت: سیاست های حکومتی، عامل اصلی عصبانیت و ایجاد شرایط روحی نامساعد برای مردم جامعه بوده است.

وی تصریح کرد: متأسفانه سوء مدیریتی که طی سالیان طولانی در جامعه وجود داشته، تولید مشکل کرده است، خصوصاً اقتدار بیش از حدی که دولت تلاش می کند در جامعه اعمال کند و به نحوی کلیه عرصه های فعالیت اجتماعی را بی فروغ یا کم فروغ کند، در تولید پرخاشگری ها و تنش های روانی و روحی برای انسان های جامعه مؤثر بوده است.

وی به سوء مدیریت دولت ایران در روابط با دنیا اشاره کرد و گفت: سال هاست که جامعه ایران به دلیل سیاست های نادرست و غلط افراد و جریان های سیاسی هم تحت شدیدترین تحریم های اقتصادی بوده و هم به انحاء مختلف به ملت ایران در دنیا توهین شده است. معیدفر افزود: این مسئله در مسافرت های ایرانیان به خارج از کشور به خوبی مشهود است و یا در سایر اشکال روابط اجتماعی بین المللی، نوع نگاه به جامعه ایران، در شأن و جایگاه ملت ایران نبوده و نیست.

مسئولان عملاً با شکست مدیریتی در کشور مواجه شده اند
این جامعه شناس ادامه داد: علاوه بر آن، متأسفانه ناکارآمدن کردن نهادهای اجتماعی فعال و مردمی به دلیل اقتدار نابجای حکومت در جامعه، منجر به سوء مدیریت ها و وابستگی اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی جامعه به حکومت شده، به طوری که افراد جامعه سال ها با ناکارآمدی دولت ها مواجه شده اند.

وی با بیان این که با افزایش سطح انتظارات بی جا و غیرواقعی در جامعه، نوع مدیرت دولتی در کشور، جامعه ایران را با بن بست های جدی روبرو کرده است، تصریح کرد: به قول شعر معروف حافظ: «تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز»، در واقع نتیجه بی تدبیری ها و بی کفایتی ها در مدیریت جامعه این بوده که مسئولان عملاً با شکست مدیریتی در کشور رو به رو شوند.

این آسیب شناس اجتماعی با تأکید بر این که دولت، امروز باید با اعتراف به اشتباهات گذشته، تلاش کند که دوباره مردم را در زندگی اجتماعی خود و در عرصه های مختلف اجتماعی فعال کند، گفت: مجدداً باید به مردم و نخبگان جامعه نقش داد و بایستی پذیرفت که چنین شیوه حکومت داری و مدیریت در جامعه، عملاً نیروهای گسیختگی را به جای نیروهای همبستگی در جامعه تقویت می کند، که در نتیجه چنین رویکردی، پیوندهای جامعه از بین خواهند رفت. وی اضافه کرد: هرچه سریع تر دولت متوجه مداخلات بی جای خود در جامعه شود، می توان به تغییر وضعیت موجود امیدوار بود.

ایجاد مسئولیت اجتماعی در جهت خروج از بحران آسیب های اجتماعی
معیدفر با بیان این که امروز تنها راه نجات کشور از هجوم بی وقفه و افسارگسیخته آسیب های اجتماعی، اعتراف دولتمردان به این مسئله است که آنان اعلام کنند در مسیر مدیریت اجتماعی نتوانسته اند به خوبی عمل کنند و در این شرایط از آحاد مردم و نخبگان کشور در جهت کمک رسانی به دولت و حکومت استمداد جویند، تصریح کرد: جمهوری اسلامی ایران با اعلام یک آشتی ملی در جامعه، می تواند توجه همه آحاد و اقشار جامعه را نسبت به تبعات آسیب های خانمان برانداز آسیب های اجتماعی در کشور، جلب کند و در سال دولت و ملت، همدلی و همزبانی، برای مردم احساس مسئولیت اجتماعی را ایجاد کند. عضو انجمن جامعه شناسی ایران افزود: چنانچه سونامی آسیب های اجتماعی در ایران به همین روال ادامه پیدا کند، هیچ کس نفع نمی برد و همگی اعم از مسئولان حکومتی و مردم در همه زمینه ها آسیب خواهند دید؛ کما این که امروز به این گونه است.

ضرورت اعتراف دولتمردان به اشتباهات مدیریتی خود
وی ادامه داد: بنابراین به نظر می رسد تنها راه عبور جامعه از چنین شرایطی، اعتراف دولتمردان به اشتباهات گذشته مدیریتی خود باشد. بایستی دولت، روابط خود را هم با دنیا و هم با مردم اصلاح کند. باید نقش بیشتری به نخبگان داده شود، باید جوانان را باور کرد، باید پذیرفت که در حوزه آسیب ها و مسائل اجتماعی همه باید همت کنند، احساس مسئولیت اجتماعی باید در جامعه تعمیم داده شود و آن را تقویت کرد. این جامعه شناس خاطرنشان کرد: در دوره هایی از عمر جمهوری اسلامی ایران بارها شاهد بوده ایم هنگامی که مردم به این باور می رسیدند که همه در جامعه نقش و جایگاه و وظیفه اجتماعی دارند، رسالت اجتماعی خود را به بهترین وجه، انجام می دادند.

فقدان احساس مسئولیت اجتماعی، مشکل اساسی و اصلی جمهوری اسلامی ایران
وی تصریح کرد: امروز متأسفانه در کشور، فردگرایی بیداد می کند، و فقدان احساس مسئولیت اجتماعی، مشکل اساسی و اصلی جمهوری اسلامی ایران است. این عضو انجمن جامعه شناسی ایران گفت: امروز در سطح محلی نیز این امکان برای مردم که در زندگی محلی خود مشارکت کنند، وجود ندارد. اکنون شهرداری های کشور هر بلایی را بر سر مردم می آورند؛ در صورتی که هنوز پس از سالیان طولانی مشخص نیست که چرا باید این گونه باشد؟ چرا مردم نباید در زندگی خود ایفای نقش کنند و فعال باشند؟ معیدفر در پایان تأکید کرد: متأسفانه دخالت بیجای دولت ها، امروز به بحران ناکارآمدی در جامعه منجر شده است که مردم شاهد آن هستند.