هزینههای نمایش بینالمللیبودن!
30 ارديبهشت 1397 ساعت 17:35
علی میرزامحمدی
"بین المللی بودن" با "نمایش بین المللی بودن" دو مقوله متفاوت هستند. "بین المللی بودن" محصول ریشه دوانیدن و اشاعه ساختارهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی یک کشور و به تبع آن حضور عینی و ذهنی این ساختارها در مقیاسی فراملی است که مشروعیت آن توسط نیروهای مختلف به واسطه گفتمان غالب تضمین میشود. با اینهمه با ابزار رسانهای مختلف میتوان نمایشی کاذب از بین المللی بودن نیز به راه انداخت. نمایشی که هزینههای سنگینی به همراه دارد.
از شیوههای رایج در سیاستگذاری فرهنگی و حتی در برخی حوزههای سیاسی و مذهبی کشور ما، رصد جهانی نیروهایی است که در دیگر کشورها در بسترفرهنگی متفاوت و حتی متضاد با فرهنگ کشور ما، گزاره هایی را مطرح میکنند که آنها را همسو با سیاستهای فرهنگی و سیاسی خود تلقی میکنیم. افرادی که در رگه هایی از افکار آنها، نقدهایی درباره سیاستهای کشورهای غربی و یا حمایتهایی از سیاستهای کشور ما به چشم میخورد.
اینجاست که برخی مسئولین سیاسی و فرهنگی کشور، رسالتی بزرگ برای خود تعریف میکنند و آن تعامل با این افراد و معرفی آنها و حتی دعوت از آنها برای دیدار از ایران و شرکت در همایشهای بین المللی است که اندیشههای مربوط و نامربوط آنها در این همایشهای خسته کننده به معرض نمایش گذاشته شود. تقبل سخاوتمندانه هزینههای این نمایش به گونهای است که دانشگاهیان منزوی دیگر کشورهای جهان را میتواند تحریک کند برای مطرح شدن بیشتر در این همایشها شرکت کنند.
آنها همچنین میتوانند این سفر را نوعی تور گردشگری، و طرح پژوهش دانشگاهی رایگان تلقی کنند و در کشور چهار فصل ایران در بهترین هتل ها، آب و هوایی تازه کنند! آنها میتوانند تلاقی طعم نهارها و سمینارها را در ایران به خوبی تجربه کنند! با اینهمه حضور آنها این سوال را در مخاطبان ایرانی تقویت میکندکه وقتی دگراندیشان کشورهای دیگر به راحتی میتوانند اندیشههای خود را مطرح کنند آیا این امکان برای دگراندیشان داخلی نیز فراهم میشود!؟
نمایش بین المللی بودن به شکلی دیگر در خارج از مرزها نیز دنبال میشود. ساخت مساجد و موسسات فرهنگی مانند زورخانه که هزینههای میلیاردی به همراه دارد نمودی از این سیاستهای برون مرزی است. مهم نیست در این مساجد یا زور خانهها چند نفر حضور مییابند و یا اصلا" خالی هستند. مهم این است که جلوهای از بین المللی بودن به معرض نمایش گذاشته شود. اما آیا وقت پرسشگری درباره اهداف، نتایج و شیوههای اجرایی سیاستهای نمایش بین المللی بودن کشورمان فرا نرسیده است؟
اگر این سیاستها برای نمایش میزان نفوذ فرهنگی و سیاسی کشور ما در عرصههای فراملی به مخاطبان داخلی و افزایش میزان اعتماد به نفس ملی است به یقیین شیوههای بهتری برای دستیابی به اینچنین اهدافی وجود دارد. اما اگر هدف ما نشان دادن میزان نفوذ کشورمان در عرصه بین اللملی به مخاطبان جهانی است بهتر است قبل از تداوم اینچنین سیاستهایی، در نتایج سیاستهای پیشین خود تامل بیشتری نماییم. به عبارت دیگر نتایج واقعی سیاستهای نمایش بین المللی بودن را با هزینههای سنگین آنها مورد ارزیابی قرار بدهیم.
نکته مهم دیگر در نمایش بین المللی بودن، این است که به بهای اینچنین نمایشهایی نباید کشور را در بحرانها و ماجراجوییهای فراملی وارد نمود. اقتصاد کشور تاب و توان تحمل اینچنین نمایشها و تبعات حاصل از ماجراجوییهای آنها را ندارد؛ چراکه کشور ما غرق در مشکلات اقتصادی داخلی از جمله افزایش تحریم ها، رکود اقتصادی، تورم و بیکاری فزایندهای است. در این چنین فضایی اگر اصراری بر نمایش بینالمللی بودن کشور باشد باید فرهنگ تسامح، مدارا و صلح جویی ایرانیان به جهانیان به نمایش گذاشته شود نه اینکه بر مسایلی تاکید شود که با عدم زمانسنجی کشور را در ماجراجوییهای جدیدی درگیر کند.
کد مطلب: 150492