به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۶ - ۰۹:۴۴
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۷ ساعت ۱۶:۲۱
کد مطلب : ۱۶۹۱۰۱

لطفا کتاب نخوانید!

لطفا کتاب نخوانید!
مهدی نورمحمدزاده
کتاب‌خوان‌ها چه جور افرادی هستند؟! تصویر کلیشه‌ای و رسانه‌ای ما از کتاب‌خوان ها، مردان و زنان مودب و خندان است که  قفسه‌ای مرتب و منظم از کتاب‌های بزرگ و قطور دارند و شب‌ها قبل از خواب چند صفحه مطالعه می‌کنند و بعد درست سر ساعت کتاب را می‌بندند و چراغ را خاموش می‌کنند. چنین آدم‌هایی، امکان ندارد ساعت خوابشان را برای اطلاع از پایان داستان یا فهمیدن معنای یک اسطوره و یا حتی تمام کردن مصاحبه‌ای از یک فیلسوف، به هم بزنند و تا صبح غرق کتاب و عوالمش شوند! کتاب‌خوانی مطابق این الگو، نوعی سرگرمی، تفریح و تظاهر به فرهیختگی است. چنین آدم‌هایی کتاب را به شکل مکانیکی می‌خوانند و از آن به عنوان ویترین فرهنگی زندگی شان بهره می‌برند!

همه ما ناخودآگاه چنین کتاب‌خوان‌هایی را دوست داریم، چون مثل خود ما اهل زندگی‌های منظم و معمولی هستند و پایه ثابت مهمانی‌های پوچ و مشتری ساعت‌ها وراجی بدون دانش و هدف در همه حوزه‌های تخصصی جهان بشریت، که اپیدمی غالب محافل دوستانه و خانوادگی در جامعه ما است!  این نوع کتاب خوان‌ها خیلی راحت با کتاب‌نشناس‌ها گرم می‌گیرند و مابین بحث‌های داغ جمعی درباره مرغ و پنیر و دلار و پراید و فوتبال و...، ژستی عالمانه می‌گیرند و چند دقیقه از جملات قشنگ و کلمات قصاری که خوانده‌اند، نقل می‌کنند و جمع حاضر را به حظ فرهنگی و ادبی می‌رسانند!

اما گونه دیگری از کتاب خوان‌ها هم وجود دارند که چندان دوست‌داشتنی نیستند! آنها در جهان کتابها غرق می‌شوند و به تدریج تغییر می‌کنند. برخورد با اندیشه‌های ناب و تماشای خیالات بزرگ آنها را دچار‌تردیدها و تنهایی‌های دردناک می‌کند. باورهایشان گرفتار طوفان شک می‌شود و معنایی دیگر برای زندگی می‌جویند، معنایی که غالبا هم از یافتنش عاجز می‌مانند. این گروه کتاب‌خوان‌ها که معمولا به دام خیال‌انگیز تاریخ، اسطوره، رمان، فلسفه، عرفان و حتی کیهان افتاده اند، به تدریج از دایره عرف و عموم بیرون می‌افتند و عادت به ویرانگری پیدا می‌کنند. ویران کردن همه آنچه که خود و دیگران برایش ساخته‌اند و حالا در نظرشان سست و بی بنیاد جلوه می‌کند!

این آدم‌ها که پرنده خیال شان مرزی برای توقف نمی‌یابد، آنقدر می‌روند و می‌روند که در نهایت یا مطرود و تلف می‌شوند و یا ققنوس‌وار  بر آتش ویرانه‌های فکر و خیال خود، دوباره متولد می‌شوند. این تولد دوباره، زیست و حیاتی دیگر است با عالم و آدمی دیگر! با خودمان صادق باشیم، ما از کدام گونه «کتاب‌خوانان» هستیم؟ ! و اگر اهل کتاب نیستیم، کدام گونه از «کتاب‌خوانان» را دوست داریم و‌ترجیح می‌دهیم؟ ! «پستانداران» فربه و بذله‌گو و خوش‌چهره یا «دوزیستان» خشن و خاموش و عبوس؟!

 
برچسب ها: کتاب خوانی