به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۴ - ۱۸:۱۰
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۰۶ ساعت ۱۴:۰۴
کد مطلب : ۱۹۰۸۴۱

دوگانه جامعه و قدرت

دوگانه جامعه و قدرت
گروه سیاسی: با وجود آنکه زمان زیادی تا ثبت نام نامزدهای انتخاباتی برای یازدهمین دوره انتخابات مجلس باقی نمانده است اما هم‌چنان اغلب نیروهایی که ذیل عنوان اصلاح‌طلبی مشغول فعالیت هستند در نوعی سردرگمی به سر می‌برند.

از آنان که معتقد به پایان عمر مشارکت در قدرت رسمی هستند و معرفی نامزد برای انتخابات را در شرایط فعلی امری عبث می‌دانند تا کسانی که ایده مشارکت مشروط را مطرح کرده و بر این اعتقادند که اصلاح‌طلبان می‌باید با نامزدهای اصلی خود وارد میدان شده و در صورت ردصلاحیت آن‌ها از شرکت در انتخابات کناره‌گیری کنند و تا گروه سومی که بر مشارکت بدون قید و شرط در انتخابات تاکید دارند و از لزوم ائتلاف با اصولگرایان میانه‌رو و اعتدال‌گراها سخن می‌گویند.

این سه گروه هنوز و هم‌چنان در حال بحث و گفت‌وگو هستند و می‌توان پیش‌بینی کرد که به دلیل اختلاف نظر عمیق موجود در میان صاحبان این دیدگاه‌ها و همینطور زمان اندک باقی مانده بسیار بعید هم به نظر می‌رسد که در انتخابات۹۸ شاهد تصمیمی واحد از سوی جناح اصلاحات مشابه آنچه در دوره‌های اخیر انتخابات شاهدش بودیم باشیم اما به راستی ورای این اختلاف‌نظرهای معطوف به انتخابات اسفندماه۹۸ اصلاحات، به معنای واقعی آن و نه در حد نامی بر گروهی سیاسی در یک جامعه با مختصات ایرانِ امروز چگونه به سرانجام خواهد رسید؛ با حضور در قدرت به هر قیمتی و یا حتی به شکل مشروط و یا گذر از تکیه زدن به کرسی‌های قدرت رسمی و فعالیت در سطح جامعه؟!

واقعیت این است که یکی از مهم‌ترین آرمان‌های اصلاح‌طلبی در ایران در بیش از یکصد سال اخیر و از انقلاب مشروطه به این سو حرکت به سمت دموکراسی واقعی بوده است. موضوعی که چند دهه است بسیاری از روشنفکران و مصلحان حاضر در جامعه ایرانی از آن می‌گویند و در پی محقق ساختن آن هستند.

برای پاسخ به این پرسش شاید بد نباشد که تجربه بیش از دو دهه اخیر را مورد بررسی قرار دهیم. حدود ۲۵ سالی که جریان و چهره‌هایی با نام اصلاح‌طلبی حضور در قدرت رسمی را تجربه کرده‌اند و حتی در سطح رییس‌جمهور نیز به ساختار قدرت راه یافته‌اند. آیا در این سال‌ها که شاهد حضور اصلاح‌طلبان در قدرت بودیم بر سرعت حرکت کشور به سمت و سوی دموکراسی افزوده شد؟!

به نظر می‌آید که پاسخ به این پرسش مقدمه خوبی است برای انتخابی سرنوشت‌ساز میان دو گزینه جدی گرفتن جامعه مدنی و فعالیت خارج از نهاد قدرت و یا کوشش و برنامه‌ریزی برای دست یافتن به مواهب حضور در قدرت رسمی حتی به قیمت ائتلاف با رقبای سیاسی و فکری و راهی کردن منفعت‌طلبان به دولت و مجلس!