رضا صادقیان
سومین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات معاون اجرایی و مسئول دفتر سابق ریاست قوه قضاییه برگزار شد. مجموعهای از اتهامات ریز و درشت که با خواندن هر کدام از آنها حتی تحلیلگران مسائل اجتماعی و آنان که برای اجرای عدالت و مبارزه با مفاسد اقتصادی سر از پا نمیشناسند شوکآور بود. فراری دادن متهم، اخذ رشوه، دریافت ویلا، آپارتمان، واسطهگری در کارهای قضایی و... نوشتن چنین عبارتهایی برای مسئول دفتر سابق ریاست یک قوه تعجب آور است.
اکبر طبری جایگاهی خاص داشته و حال که برخی از اتهامات وی را میشنویم میزان نفوذ متهم با توهم برابری میکرده است. وقتی از پست مسئول دفتر صحبت میکنیم باید از دفتری سخن بگوییم که مسئول و ریاست و تمام تماسها و جلسات و هماهنگیهای ریاست یک قوه با سایر شخصیتهای سیاسی، حقوقی، دولتی، مسئولان سابق و اسبق نهادهای مختلف و صاحب نفوذ در ساختار قدرت در اختیار وی بوده است. سخن از ریاست دفتر مدیریت عامل فلان شرکت با 100 و یا 200 کارمند اداری و اجرایی نیست، بلکه ریاست دفتر یک قوه با مدیریت طبری انجام میشده است. به واقع او بوده که بخشی از سیاستهای نانوشته رییس یک قوه را با دیدگاه شخصی خود هدایت و انجام میداده است.
شکلگیری دادگاه طبری و افرادی که طی ماههای گذشته به عنوان متهمان اقتصادی و برهم زنندگان نظم بازار طلا، ارز و شرکتهای پتروشیمی، خودرو و بانکها به دادگاه گشوده شده خبر از برخورد جدی با افراد صاحب نفوذ میدهد. گویا سایه امن و آرامش برای اختلاسگران، دلالها و رشوه بگیران و کار چاق کنها تا حدودی به سر آمده است. دادگاههایی که با اسامی مختلف و سمتهای گوناگونی روبرو میشویم و این همه حکایت از آن دارد که فصل جدیدی برای اجرای عدالت در کشور گشوده شده است. فصلی که انتظار میرود تنها با برگزاری دادگاه، خواندن کیفر خواست و اتهامات خلاصه نشود و افرادی که زمینه بیاعتمادی و مروجان بیعدالتی بودهاند حال گرفتار دستگاه قضا قرار گرفتهاند. سیستمی که قرار نیست با صاحبان قدرت تعارف داشته باشد و چشم خود را روی فسادهای پیدا و پنهان مسئولان اسبق، سابق و حال بندد و به اسم مصحلت، عدالت را مقابل چشم همگان به مسلخ ببرد.
اتهامهای افرادی مانند طبری و سایر مدیران ارشد که در دادگاه به عنوان متهم حاضر میشوند تنها به اتهامهای حقوقی آنان خلاصه نمیشود. در واقع چنین شخصیتهایی بیش از آنکه مرتکب جرم و فساد مالی شده باشند، نابوده کننده اعتماد اجتماعی شهروندان و ناظران هستند. اعتمادی که توسط چنین افرادی به یغما رفته است تنها با اجرای کامل عدالت به جامعه باز گردانده خواهد شد، بازگرداندن مالهای کسب شده از روشهای نامشروع به بیتالمال در جای خود مهم و قابل ستایش است، ولی اعتماد تخریب شده شهروندان به سادگی قابل بازسازی نخواهد بود. در واقع آنان به غیر از ارتکاب جرم و نادیده انگاشتن وظایفی که برعهده آنان گذاشته شده بوده است، خود نیز برهم زننده و نابوده کننده جایگاه حقوقی خویش بودهاند.
افرادی که از سمتهای خود به طریق مختلف سودجویی کرده و جایگاه یک نهاد و ساختار حقوقی را در حد واسطهگری و دلالی و رواج روشهای غیر قانونی در یک دستگاه که خود نیز وظیفه اجرای عدالت را عهدهدار بوده است، ترویج نمودهاند و این همه هزینههای غیر قابل محاسبهای بوده و هست که امثال طبری و سایر قضات متخلف روی شانههای حاکمیت به ناحق تحمیل کردهاند. طبری و سایر قضاتی که به عنوان متهم در دادگاه حضور داشته و یا نام آنان توسط مدعیالعموم بیان شده است نمونه بارز به سخره گرفتن اعتماد عموم مردم هستند. طبری طی سالهای متمادی که در قوه قضاییه حضور داشته با هدف و برنامهای نانوشته با تبری سترگ در دست به جان عدالت کوبیده و همگان را تا هنگامهای که در ساختار تصمیمسازیها و اجرای سیاستها بوده است از اجرای عدالت ناامید کرده است.
بنده وقتی خبرهای دادگاه این بنده خدا را میخوانم وحشت میکنم واز انجاییکه اشراف کمی به مسایل شرعی دارم ایا بنظر شما برای خواننده خبر نماز وحشت واجب میشه یا نه ویا اینکه اصلا ربطی به این مسایل نداره
ممنون. (368236)