به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۰۹ - ۲۱:۵۸
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۲۸ ساعت ۰۸:۵۵
کد مطلب : ۲۹۱۲۳۹

چالش «دولت» با مدعیان «دولت‌مداری»

چالش «دولت» با مدعیان «دولت‌مداری»
رضا صادقیان
پیوستن چهره‌های سیاسی نامدار در ساختار دولت بیش از آنکه زمینه گره‌گشایی در حوزه‌های مختلف تحت امر قوه مجریه را فراهم آورد، به اختلافات جدید دامن خواهد زد.
در هر کدام از دوره‌های انتخابات ریاست‌جمهوری این فکر و نظر در میان برخی از ناظران سیاسی وجود می‌داشت که ای کاش هر فردی که در جایگاه رییس جمهور قرار می‌گیرد از نظرات و توانایی سایر کاندیدای ریاست جمهوری برای پیش‌برد بهتر کارهای سیاست‌گذاری و اجرایی استفاده کند. در ظاهر امر این گفته و عبارت‌های مشابه زیبا جلوه می‌کند، به راستی وقتی چند چهره سیاسی با تجربه و با نظرات مدیریتی حرفه‌ای که سودای کسب صندلی ریاست جمهوری را داشته و برای این مهم تلاش کرده‌اند در صورتی که دست یاری به فرد برنده بدهند و در بدنه دولت حضور یابند چه بسا توان دولت را دو و یا سه برابر خواهد شد و چه چیزی بهتر از این همه؟ در صورتی که چنین روایتی، استفاده از توانایی تجربه و دانش چهره‌های سیاسی در ساختار دولت به این سادگی نخواهد بود.
در دولت سیزدهم آقایان مخبر، ضرغامی و محسن رضایی مشغول به کار شدند. یکی در جایگاه معاون اول رییس دولت، بعدی در کسوت وزیر میراث ‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی و دیگری به عنوان معاون اقتصادی ریاست جمهوری. مخبر در انتخابات ثبت‌نام نکرد، اما سخنان پرشمار وی درباره واکسن ایرانی بخشی از برنامه‌ای انتخابات ریاست جمهوری او بود که تکمیل نشد. اما، چنانچه به برنامه‌های دو تن از این افراد در هنگامه قبل و برگزاری انتخابات ریاست جمهوری نگاه کنیم، شاهد تفاوت‌های بسیار با برنامه‌های رییس دولت فعلی هستیم هستیم. به عنوان مثال بخشی از برنامه‌های عزت‌الله ضرغامی در صفحه شخصی‌اش برای مدیریت کشور منتشر شده است، او همچنین قبل از تبلیغات انتخابات با شعار «فرصت زندگی» و «زدن زیر میز» قرار بود به میدان رقابت‌ها وارد شود؛ مهمتر آنکه در روز ثبت‌نامه بیانیه‌ای را خواند که به شدت موضع ضدیت با وضع موجود در آن هویدا بود.
او در توییتی گفته بود: «بخش‌هایی از طرح مسکن، برنامه‌های بدون بودجه، اصلاح نظام بانکی، نظام مالیاتی، گمرک، تجارت خارجی و نظام یارانه‌ها در همین‌جا منتشر شده است. با تشکر از دو سال تلاش شبانه‌روزی مشاوران و کارشناسان و تیم‌های اقتصادی‌ام، به تدریج بقیه‌ی طرح‌های آماده شده را برای مدیران آینده، ارایه خواهم کرد.» دو سال استفاده از نظرات کارشناسان و مشاوران مدت زمان کمی نیست، مهمتر آنکه شخصیت سیاسی به دلیل آنکه برنامه‌های خود را برای به دست گرفتن بالاترین مقام اجرایی در تمام کشور مدون کرده است، لاجرم خود را در جایگاه بزرگتر می‌دیده است. آقای رضایی نیز چنین شرایطی را دارد. او در وعده‌های انتخاباتی خود از یارانه 450 هزار تومانی گفت، از دانشگاه آزاد انتقاد کرد، از فدرالیسم اقتصادی حرف زد، از توانمند شدن و بالا رفتن ارزش پول ملی گفت، به سیاست اقتصادی دولت‌های سابق به دلیل گسترش فقر انتقاد کرد و... همچنین در توییتی نوشت: «با صراحت و محکم می‌گویم که آمده‌ام تا به وضع بی‌سامان موجود، خاتمه بدهم. کسی که با برنامه وارد رقابت می‌شود، عرصه را ترک نمی‌کند.» سیاست‌مداری که از «وضع بی‌سامان» انتقاد می‌کند، نقد او به یک حوزه خاص محدود نبوده و نیست، بنابراین نگاه او نیز به تغییرات اساسی است. بنابراین تمام این افراد خود را در جایگاه رییس دولت سیزدهم به تصویر درآورده‌ بودند، حال قرار است یکی از مجریان دولت سیزدهم باشند.
آقای رییسی سه شخصیت سیاسی را جذب دولت کرده است، چهره‌هایی که قرار است به دولت کمک کنند، در واقع این افراد قرار است مجری سیاست‌های دولت جدید شوند و دشواره اصلی درست از همین نقطه آغاز می‌شود. افراد و چهره‌هایی که خودشان برای اداره کردن کلیت نهاد دولت طرح و برنامه داشتند و قرار بوده وزیران مختلف مجری اوامر و برنامه‌های آنان برای چهارسال آینده باشند حال خودشان بخشی از ساختار اجرایی شده‌اند و قرار است سیاست‌های کلان دولت را اجرا کنند. در واقع شخصیتی که به دنبال کسب بالاترین اهرم قدرت اجرایی بوده و خود را نه مجری که سیاست‌گذار این دولت تصور می‌کرده است، به دشواری در قامت مجری در خواهد آمد. هر کدام از وزیران و چهره‌های حاضر در دولت می‌بایست در راستای برنامه‌های دولت فعالیت کنند و نمی‌توانند برای خودشان سازی را کوک کنند که با سیاست‌های دولت ناسازگار است، از همین‌رو شاید و به احتمال بسیار زیاد در آینده شاهد بروز اختلاف میان برخی وزیران و سایر چهره‌های اصلی‌تر دولت خواهیم بود.
تغییر تصور شخصیت‌هایی که در گذشته نه چندان دور مدعی کسب قدرت ریاست جمهوری بودند و حال مسئولیت پایین‌تری را در نهاد دولت قبول کردند، به نظر می‌رسد قبول این مسئولیت در واقعیت رخ داده است، اما اینکه تصویر ذهنی این افراد نیز تغییر کرده باشد، جای بسی صبر و تامل بیشتر می‌طلبد.
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها