امشب فقط باید گفت: خاک بر سر انسانیتدروغین
شیرمردان مظلوم دره پنجشیر!
14 شهريور 1400 ساعت 20:58
گروه سیاسی: در پی انتشار خبرهای اشغال پنجشیر توسط مزدوران پاکستانی، قطری، سعودی ... و با چراغ سبز آمریکا و چین و ... برخی کاربران بهارنیوز دردنامههای کوتاه خود را برای بهارنیوز ارسال نمودهاند که در ادامه دو مورد آن و یک یادداشت یک فعال سیاسی را میخوانید:
امشب فقط باید گفت: خاک بر سر انسانیتدروغین.
خاک بر سر قدرتهای پوشالی منطقه و ابر قدرتهای کشکی.
خاک بر سر همه آناییکه سکوت کردند
از طالبان حمایت کردند
و شرف و ناموسشان را حراج کردند.
و خاک بر سر آنانیکه ناجوانمردانه فرار کردند.
درود بر برادران مقاومت.
درود بر شرف و غیرت و بزرگی روحتان.
کاش با شما بودیم. افسوس و صد افسوس.
*****************
شیرمردان مظلوم دره پنجشیر!
شما نمی دانید در محاصره دشمن بودن و ایستادن و تسلیم نشدن چه شجاعت و از خودگذشتگی عظیمی را می طلبد. می دانید چه چیز در محاصره دشمن بودن ترسناک است؟! اینکه از رسیدن کمک از بیرون ناامید باشی! و این شرایط امروز احمد مسعود و یارانش در پنجشیر است. فرماندهان پنجشیر این امکان را داشتند که چون دوستم به ازبکستان بروند و شاهانه زندگی کنند و یا چون اسماعیل خان به مشهد بیایند و بر خوان جمهوری اسلامی بنشینند.
حتی بیشتر از این! احمد مسعود می توانست به آسانی به لندن برود. از همانجایی که دو ماه قبل آمد و از کناره های رودخانه تیمز خودش را به قلب آتش رساند. پنجشیر امروز مظلومترین صحنه نبرد تاریخ است. نه مانند فلسطین برگ بازی پوکر خطرناک خاورمیانه است و نه همچون سوریه سرش به روسیه وصل است و پایش به ایران و نه مثل یمن صفحه شطرنج ایران و عربستان و امارات. اینجا سرزمینی است که ایمان فلک رفته به باد! نه چین دلش برایش می سوزد که راه ابریشم از میان تنگه های صعب العبورش نمی گذرد و نه آمریکا و ناتو که بیاید در آن سرزمین های بلند از دفق بشر و دموکراسی دم بزند.
قدرتی که پس از ۲۰ سال نتوانست تجهیزات بی شمار نظامی اش را به هنگام فرار از معرکه بردارد و با خودش ببرد. افسوس که بشر مدرن نتوانسته سیاست جهانی درستی داشته باشد. اگر جهان اندکی انصاف داشت و ذره ای از حقوق بشر می فهمید، امروز باید سازمان ملل رسما برای پنجشیر آذوقه و مهمات و نیرو می فرستاد. یا باید ناتو و آمریکا را به پای میز محاکمه می کشانید که چرا کشوری را به چنین سرنوشت شومی دچار کردند!
من شخصا با تعریف عمق استراتژیک و کشاندن ایران به مناقشات منطقه ای مخالفم؛ ولی نمی دانم چگونه است که عمق استراتژیک ما برای مبارزه با داعش تا سواحل مدیترانه کش پیدا میکند ولی به آنسوی مرز خراسان نمیرسد! جایی که همان داعش هزار هزار نیرو برای تسخیر پنجشیر گسیل داشته است. همان داعشی که بی هیچ شرمی نام شاخه اش را هم خراسان گذاشته است.
آه! ای پنجشیر! ای احمد مسعود! بسی مظلومانه میجنگید وقتیکه از این تنور سرد بی عدالتی بشر قرن بیست و یکم هیچ نانی برای شما گرم نمی شود! درودتان باد! نامتان به عنوان مظلوم ترین رزمندگان آزادی جاودان خواهد ماند.
ما بندگان خلیفه!
رحیم قمیشی
عدهای سیاهپوش آمده و کشور را گرفتهاند. میگویند ماییم امارت اسلامی. ماییم قدرت خدا. میگویند میخواهیم سنت رسول خدا را مو به مو پیاده کنیم. میگویند سنت رسول خدا جز با شمشیر پیاده نمیشود. میگویند دمکراسی سم است. همه منحرفند ما به حق. میگویند همه مردم هم ما را نخواهند، ما نمایندگان خداییم و دارای حق حاکمیت. عدهای کوچک رفتهاند به گوشهای. میگویند ما نمیخواهیم با خلیفه بیعت کنیم. میگویند ما سر جنگ با کسی را نداریم، حقوقمان را میخواهیم. میگویند آزادی و زندگی عادلانه حق ماست. نمیخواهیم همفکر و همراه شما باشیم، نمیخواهیم با ذلت زندگی کنیم. نمیخواهیم زیر دست شما باشیم! سیاهی لشکر از چهار طرف آنها را در بر گرفته. یا با ما باشید یا نفس نکشید. یا مثل ما باشید یا اصلا نباشید.
یا به خدای ما ایمان بیاورید یا سرهایتان را نزد خلیفه میبریم. جماعت کوچک میگوید ما مرگ با شرافت را بر زندگی ذلتبار ترجیح میدهیم. جماعت انبوه میگوید، شما را که از سر راه برداشتیم، شما را که کشتیم، وعده پیروزی خدا را گرفتهایم. همان که قرآن به ما وعده داده بود! جماعت کوچک میگوید، ما که رفتیم تا ابد زندهایم و حقارت تا همیشه در شما خواهد ماند.
ما خدا را در عدالت میبینیم. ما خدا را در عزت انسان میبینیم... نمیدانم احمد مسعود حکایت امام حسین ما را خوانده یا نه. فقط به او میگویم ما هنوز در ۱۴۰۰ سال پیش زندگی میکنیم. تنها بلدیم به سر و صورتمان بزنیم که حسین را کشتند! ما چه میدانیم حسین هنوز بین ما نفس میکشد. ما تنها بلدیم داستان بخوانیم! و بعد از مرگ قهرمانها بر آنها بگرییم.
پنجشیر امروز گمشدۀ ماست احمد مسعود و یارانش برای ما آشنایند فقط ما در این داستان با خلیفهایم با همان که قدرت دارد همان که شمشیر دارد همان که از او میترسیم ما بنده قدرتیم ما بنده دنیاییم ما را ببخش احمد جان ما حتما بعدها برایت مراسمها خواهیم گرفت و عکست را بسیار خواهیم زد به دیوارها اما دست و دلمان نمیرود {..........}! ما بندۀ خلیفهایم...
کد مطلب: 292162