به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۳۱ - ۰۲:۲۷
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۲۵ ساعت ۰۰:۴۶
کد مطلب : ۲۹۴۲۵۹

باقری و برجام

باقری و برجام
گروه سیاسی: احمد زیدآبادی در یادداشتی نوشت: به همان اندازه که طرف‌های غیر ایرانی برجام برای ازسرگیریِ سریعِ مذاکرات وین بی‌تابی نشان می‌دهند، طرف ایرانی نسبت به این مسئله خونسردی و بی‌تفاوتی در پیش گرفته است. 
از نگاه کشورهای 5+ 1 ازسرگیری سریع مذاکرات وین از آن جهت ضروری است که سرعت توسعۀ برنامۀ اتمی جمهوری اسلامی، به زودی احیای برجام را بی‌معنی و بی‌اثر خواهد کرد.
از نگاه جمهوری اسلامی اما تعلیق مذاکرات، فرصتی برای پیشبرد برنامۀ هسته‌ای است تا اعضای برجام را در مقابل "عمل انجام شده" قرار دهد و در پشت میز مذاکره با دستی پرتر از قبل، امتیازات تازه‌ای را طلب کند.
در این میان اما دولت اسرائیل که ابزارهای فشار خود علیه دولت جوبایدن و دیگر اعضای 5+1 را برای رها کردن موضوع برجام در شرایط حاضر کُند می‌بینید، به طور علنی اعلام کرده است که در این مورد، چشم امیدش به محافلی در تهران است تا با در پیش گرفتن روشی سخت و انعطاف‌ناپذیر در مذاکرات، خودشان اسباب نابودی برجام را "یک بار و برای همیشه" فراهم کنند.
بنابراین، بر سرِ سرنوشت برجام، سه خط  متفاوت در سه جهت مختلف در جریان است، خطوطی که بعضاً در هم می‌پیچند و خواسته یا ناخواسته یکدیگر را تضعیف یا تقویت می‌کنند.
در حال حاضر بین سه کشور اروپایی عضو برجام و دولت آمریکا، در بارۀ دستور کار مذاکره با ایران و ابعاد توافق نهایی احتمالی، وحدت نظر وجود دارد. این چهار کشور خواهان احیای برجام با تغییراتی در مفاد آن بخصوص تعویق زمانِ "بندهای غروب" آن هستند و در عین حال مایلند مذاکره در بارۀ نظم خاورمیانه به نحوی به برجام پیوند یابد.
روسیه و چین عمدتاً بر احیای برجام در همان صورت نخست آن، اصرار می‌ورزند و در بارۀ جزئیات ماجرا، گویی به عمد لحنی ابهام‌آمیز در پیش گرفته‌اند تا امکان میانجیگیری بین دو طرف را در سخت‌ترین مراحل مذاکره برای خود حفظ کنند.
در مقابل، طرف ایرانی در مورد سرنوشت برجام به شیوه‌ای کم و بیش دوپهلو و مبهم سخن می‌گوید. تاکنون ابراهیم رئیسی و اعضای دولت او، اصلِ احیای برجام را پذیرفته‌اند اما در مورد مزایای ناشی از آن بخصوص ابعاد لغو تحریم‌های اقتصادی آمریکا شروطی را به صورت کلی مطرح می‌کنند.
دولت رئیسی به عنوان برآیند جناح "اصولگرا" و اصطلاحاً "انقلابی" که طیفی از موافقان نسبی تا منتقدان و مخالفان سرسخت برجام را در برمی‌گیرد، خواهان توافقی است که هم رضایت نیروهای هوادار این جناح را تا اندازه‌ای فراهم کند و هم زبانِ حامیان پر و پا قرص برجام در جناح مقابل را بر سر خود تیز نکند. ( البته زبانِ حامیان جناح مقابل چه توافقی صورت گیرد و چه نگیرد در هر حال تیز خواهد شد!)
از این رو، دولت رئیسی در مورد برجام، وضعیت دشوار و تقریباً بلاتکلیفی دارد. انتخاب علی باقری به عنوان معاون سیاسی وزارت خارجه که قاعدتاً مسئول مذاکره با اعضای 5+1 خواهد شد، به نظرم نوعی تلاش برای غلبه بر این دشواری و بلاتکلیفی است.
باقری به عنوان یکی از مخالفان سرسخت برجام شهرت دارد. از این رو، انتخاب او برای پیشبرد مذاکرات در نگاه نخست نقضِ غرض است؛ اما از زاویه‌ای دیگر انتخاب او ممکن است خالی از هوشمندی هم نباشد.
قاعدتاً هر توافقی که علی باقری در مورد برجام امضا کند، مورد نقد و نفیِ طیف تندروتر اصولگرایان قرار نخواهد گرفت زیرا نمایندۀ خودِ آنها آن را به امضا رسانده است. از طرفی با توجه به سابقۀ مذاکرات نافرجام و فرسایشی سعید جلیلی که به عنوان مذاکره‌کننده‌ای ناکارآمد و ناآشنا به اصول مذاکره در افکار عمومی اکثریت ایرانیان جا افتاده است، علی باقری نمی‌تواند و شاید حتی نمی‌خواهد پا جا پای او بگذارد و با دست خالی از وین برگردد. اگر او پس از هر دور مذاکره، با دست خالی از وین برگردد، ضربۀ سیاسی جبران‌ناپذیری به دولت رئیسی و مجموعۀ اصولگرایان وارد خواهد شد زیرا در آن صورت، افکار عمومی به این نتیجۀ قطعی خواهد رسید که اصولگرایان اساساً توان مذاکره و دستیابی به توافق را ندارند و اگر قرار به مذاکره و توافق باشد فقط افرادی مانند محمد جواد ظریف توان به سرانجام رساندن آن را دارند.
در هر صورت، سرنوشت برجام مانند سکه‌ای که به هوا پرت شده باشد، در حال چرخش است و هنوز نمی‌توان با ضرس قاطع گفت که با کدام رویش به زمین خواهد نشست. آنچه در این میان بخصوص پیش‌بینی را مشکل می‌کند همان برنامۀ دولت اسرائیل است که می‌کوشد برجام را به دست خود ایرانی‌ها نابود کند. بدبختانه آنها در این نوع امور، بسیار پیچیده عمل می‌کنند و همانطور که به مراکز هسته‌ای کشور نفوذ کرده بودند ممکن است با ظاهری اصطلاحاً "سوپرانقلابی"، در مراکز تحلیلی هم  برای کمک به اشتباه محاسبۀ تصمیم‌گیران نفوذ کنند.
برچسب ها: برجام
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها