کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

پیشنهادهایی که به آقای رئیسی داده بودم

18 آذر 1400 ساعت 0:30


گروه سیاسی: احمد زیدآبادی (فعال سیاسی و نویسنده) در كانال تلگرامی خود نوشت: پس از حضور سیدابراهیم رئیسی در ساختمان پاستور، از دفتر ایشان برای ارائۀ نظراتم با من تماس گرفته شد. دو نامه خطاب به وی نوشتم. بسیاری از دوستان خواهان رسانه‌ای کردن این نامه‌ها بودند. به نظرم فعلاً شرایط انتشار نامۀ نخست فراهم آمده باشد.
جناب آقای سیدابراهیم رئیسی
با عرض سلام
قاعدتاً این نوشته باید با تبریک تصدی پست ریاست جمهوری توسط شما آغاز شود اما اجازه دهید از این کار خودداری کنم چرا که دست تقدیر، جنابعالی را در برهۀ بی‌نهایت خطیری از تاریخ کشورمان در موقعیتی قرار داده است که کوهی از مشکلات همه جانبه بر دوش‌تان افتاده که به زودی سنگینی طاقت‌فرسای آن را احساس خواهید کرد.
از قضای روزگار تقدیر کشور نیز به عملکرد شما گره خورده است. اگر شما در حل یا کاهش یا کنترل انبوه مشکلات پیش روی جامعه موفق شوید، ایران آینده‌ای خواهد داشت و چنانچه شکست بخورید، فرصتی برای فرد دیگری در کار نیست و کشور وارد مرحله‌ای از بی‌ثابتی و هرج و مرج و ویرانی ناشی از آن خواهد شد که فقط خدا از آخر و عاقبتش آگاه است.
درست به همین دلیل، خواهان موفقیت دولت شما هستم و برای کمک به این منظور، به رغم ضیق اوقات و پرهیزم از تماس با اصحاب دولت و قدرت، ارائۀ پیشنهاداتی چند را خدمتتان پذیرفتم.
دولت شما با دو دسته مشکل روبروست. دستۀ نخست مشکلاتی که ریشۀ تاریخی دارند و حل آنها زمانبر است و دستۀ دوم مشکلاتی که به دلیل پاره‌ای کژفهمی‌ها و بدسلیقگی‌ها جانب جامعه را گرفته و با یک دستور قابل حل و فصل است. شما برای اینکه صبر و حوصلۀ مردم را برای حل مشکلات نوع نخست به دست آورید، لازم است رفع مشکلات نوع دوم را در جدول زمانبدی کوتاه مدتی در دستور کار خود قرار دهید.
به عبارت روشن‌تر، مشکلات زیربنایی و اقتصادی، اگر برنامه‌ای صحیح و کارشناسانه در کار باشد، به تدریج قابل رفع است و تمرکز بر آنها لزوماً افقی از امید در برابر جامعۀ بی‌تاب و ملتهب ما نمی‌گشاید. این جامعه در گام اول سخت نیازمند امید و افق‌گشایی است و این افق را می‌توان با تکیه بر حل مشکلات نوع دوم بدون نیاز به صرف هزینۀ مالی و غیرمالی به روی نسل مضطرب گشود.
پیش از پرداختن به این مشکلات و راه حل آنها، اما یک اقدام برای شما بی‌نهایت عاجل و از نان شب واجب‌تر است. من نمی‌دانم رئیس جمهور در ایران از چه کانال‌ها و با چه نوع نظاماتی از اخبار داخلی و منطقه‌ای و خارجی اطلاع پیدا می‌کند، اما این را می‌دانم که این نظام اطلاع رسانی در سطوح مختلف تصمیم‌گیری کشور سخت معیوب است و خبرهای ضعیف و ناموثق به عنوان اخبار دقیق و صحیح به بالا راه پیدا می‌کند و منشأ اظهارنظر و احیاناً تصمیم گیری نادرست می‌شود.
روزانه میلیون‌ها خبر در رسانه‌های جهان تولید می‌شود که مانند اخبار رسیده از پیشینیان، صحت و سقم یکسانی ندارند و اگر تیمی حرفه‌ای و با تجربه و امانتدار و صادق و بی‌طرف برای دروازه‌بانی این خبرها در اختیار نباشد، خبرهای کذب به راحتی به مسئولان منتقل می‌شود و زمینۀ تحلیل اشتباه و تصمیم غلط را فراهم می‌کند. برای مثال، رسانه‌های کشور خودمان سرشار از این نوع خبرهای بی‌اعتبار است که اعتماد به آنها موجب پاشیدن خاکستر به چشمان خود می‌شود. از این رو، ضروری‌ترین کار برای شما اصلاح و سامان دادن به دستگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری است. بدون این، هیچ امری دیگری قابل اصلاح نیست.
اضافه بر این، شما خود بهتر از من می‌دانید که تبلیغات رسانه‌ای جهانی علیه شماست. ابزار شما در این زمینه عمدتاً صدا و سیماست که نزد آن قشری که جلب اعتمادش مورد نیاز دولت شماست، اعتبار سیاسی‌اش را از دست داده و در واقع به ضد تبلیغ تبدیل شده است. نمی‌دانم تغییر و تحول مثبت در این نهاد عریض و طویل تا چه اندازه در اختیار شماست، اما اگر هم در اختیارتان باشد، اعادۀ اعتماد عمومی به این دستگاه، روندی بسیارتدریجی دارد و بنابراین، اگر شما برای خنثی‌سازی فضای منفی تبلیغاتی دست به اقدامی فوری نزنید، بازی تبلیغاتی را خواهید باخت و پس از باخت در این زمینه، دیگر با هزاران کار مفید هم نمی‌توان قد راست کرد. این دلیل دیگری بر ضرورتِ ارائۀ ابتکاراتی در جهتِ حل مشکلات دسته دومِ مذکور است. کار درست را باید در زمان درست انجام داد و زمان درست برای شما در این مورد نیز همین روزها و ماه‌های پیش روست. (ادامه دارد)
 به نظرم یکی از ضروری‌ترین کارها برای شما درخواست عفو عمومی از رهبری برای آزادسازی زندانیان است که می‌توان قاتلان و سارقان و مفسدان عمده را از شمول آن مستثنی کرد. اهمیت این مسئله در درجۀ نخست، آزادی زندانیان سیاسی و امنیتی است که بخش اعظم تبلیغات علیه دولت شما و کل نظام را یکجا خنثی می‌کند. واقعیت این است که مجموع زندانیان سیاسی و امنیتی کشور شاید به صد نفر نرسد. این صد نفر هم افرادی کم و بیش شبیه دیگر افرادی هستند که در جامعه آزاد و به صورت‌های مختلف مشغول فعالیت‌اند بدون آنکه گزندی به امنیت جامعه یا حتی نظام سیاسی وارد شود. در حقیقت، تداوم حبس این افراد جز ضرر و زیان برای کشور و ایجاد سوژه برای دستگاه‌های تبلیغاتی مخالفان هیچ عایدی دیگری ندارد. تجربۀ شخصی من می‌گوید که این نوع حبس‌ها عمدتاً زیر سر بخش‌های کوچکتر سیستم است که به دلایل مختلف، درکی از منافع عمومی کشور ندارند و خود را درگیر منازعات و کینه‌های شخصی با برخی از فعالان خاص می‌کنند. از این رو آزادی آنها بدون تردید فضای مثبت پر سر صدایی ایجاد می‌کند و در ایجاد امید در سطح بزرگی از جامعه بخصوص نیروهای سیاسی بسیار مؤثر است و هیچ نوع پیامد منفی امنیتی و غیرامنیتی هم ندارد. این اقدام می‌تواند با رفع حصر رسمی از آقای کروبی و مهندس موسوی و همسرش همراه شود. می‌دانم که شرایط حصر تسهیل شده اما لازم است آخرین بندهای آن نیز گشوده شود. در واقع دیگر هیچ توجیهی برای تداوم این حصر وجود ندارد و رفع محدودیت این افراد می‌تواند در تلطیف فضا و آرامش خاطر اصلاح‌طلبان بخصوص قشرجوانتر آنها بسیار مؤثر باشد.
موضوع دوم اینترنت است که برخی از اقشار اجتماعی نسبت به محدود کردن آن در دورۀ ریاست جمهوری شما تا سرحد وحشت نگران شده‌اند و با توجه به اقدام مجلس با هیچ زبانی نمی‌توان این وحشت را در بین آنها فرو نشاند. به نظرم لازم است به صراحت اعلام کنید که در پی فیلتر اپلی‌کیشن‌های موجود نیستید و حتی اگر یکی از انواع فیلتر شدۀ آن را رفع فیلتر کنید، بسیار هیجان‌انگیز و امیدبخش می‌شود.
مسئلۀ سوم، آزادی‌های اجتماعی و بویژه موضوع حجاب است. واقعیت این است که تبلیغات رقبای داخلی و مخالفان خارجی شما در مورد برنامه‌تان برای دیوارکشی در خیابان‌ها، نزد جماعتی از مردم به نحوی مؤثر افتاده است و برخی از تشدید اوضاع اظهار ترس و نگرانی می‌کنند. رفع این نگرانی هم آسان و بی‌هزینه است. می‌توانید مثل دوران تبلیغات انتخاباتی اعلام کنید که کارکرد "گشت ارشاد" تغییر پیدا کرده و قرار نیست مزاحم خانم‌ها شود. اگر موضعی هم علیه پیام اخطارآمیز به سرنشینان خودروها گرفته شود، در رفع تنش‌های روحی قشر بزرگی از جامعه بسیار اثرگذار است.
مسئلۀ چهارم، بحث آزادی بیان است. آنطور که من می‌فهمم کلیت نظام سیاسی، با آزادی بیان تا حدی کنار آمده و در حال حاضر هم تحمل دستگاه‌های حاکم نسبت به گذشته در برابر این موضوع بالاتر رفته است. با این همه، کسانی که در نقد اوضاع قلم می‌زنند یا سخن می‌گویند نسبت به امنیت خود هیچگونه اطمینانی ندارند. بنابراین، ضروری است که تصریح شود نظام جمهوری اسلامی اصل آزادی بیان را پذیرفته و اصحاب قلم و سخن هیچگونه نگرانی نسبت به عواقب انتقادات سیاسی خود ندارند.
مسئلۀ پنجم، شبکه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور است. این شبکه‌ها در هر حال وجود دارند و اعمال فشار علیه کارکنان آنها فقط سبب افزایش کینۀ آنان به نظام سیاسی می‌شود. سیاست اعمال فشار از طریق تهیۀ فهرست سیاه و ممنوع‌المعامله کردن کارکنان آنان کاملاً اثر عکس دارد. راه تعدیل تبلیغات آنها اجازه دادن به نیروهای حرفه‌ای و بی‌طرف داخل کشور برای مصاحبه با آنان است. در حال حاضر فقط مخالفان سرسخت نظام با این شبکه‌ها مصاحبه می‌کنند و در مقابل بسیاری از نیروهای منتقدِ معتدل و یا حتی هواداران نظام به دلیل اینکه مصاحبه با این شبکه‌ها عملاً ممنوع اعلام شده است، امکان مشارکت در بحث‌های آن شبکه‌ها را ندارند و بدین علت، بحث‌ها عموماً یک طرفه و نامتوازن پیش می‌رود. این خود در واقع سبب واگذاری زمین تبلیغات به طرف مقابل شده است که نیازمند بازنگری است.
مسئلۀ ششم، ارتباطات عمومی شماست. متأسفانه در جمهوری اسلامی گویی مسئولان صرفاً نمایندۀ طیف حزب‌اللهی جامعه و با بقیۀ مردم بیگانه‌اند. حتی آقای خاتمی و آقای روحانی هم از دیدار با نیروهای منتقد هراسناک بودند. شما می‌توانید این تابوی ضد ملی را بشکنید و با اقشار و نخبگان مختلف جامعه بدون گزینش‌های عقیدتی و سیاسی دیدار کنید تا این ماجرا به صورت امری عادی در آید و مثلاً درخواست شما برای دریافت پیشنهادات و انتقادات برخی از صاحب‌نظران به موضوعی محیرالعقول تبدیل نشود!  
در همین زمینه مساعدت به بازگشت ایرانیان خارج از کشور و بخصوص هنرپیشگان و خوانندگانی که سن آنها بالا رفته و در حسرت دیدار وطن به سر می‌برند، بسیار راهگشات.
مسئلۀ هفتم، سربازی اجباری است. سربازی در ایران به واقع به صورت معضلی لاینحل برای بسیاری از خانواده‌ها در آمده است. بیشتر مردم به سربازی به عنوان دورانی از اتلاف وقت و بیگاری و عقده‌مند شدن فرزندان خود می‌نگرند. به نظرم حل این مشکل آسان است. می‌توان سه ماهۀ آموزش را برای عموم جوانان الزامی کرد اما ادامۀ آن را به صورت داوطلبانه در آورد بدین نحو که هر کس مایل به عدم خدمت وظیفه بود مثلاً تا ده سال ماهیانه مبلغ مشخصی را به صندوق ویژه‌ای واریز کند و آنکه داوطلب بود با دریافت حقوق مکفی ماهیانه از همین منبع، عضو رسمی نیروهای مسلح شود. با این فرمول، هم نیروی انسانی نیروهای مسلح تأمین می‌شود و هم بسیاری از جوانان شغل دائمی پیدا می‌کنند. تا آنجا که من اطلاع دارم در همین چند ماه اخیر که حقوق سربازان وظیفه بالا رفته شمار جوانانی که حاضر به خدمت شده‌اند به طور چشمگیری افزایش یافته است. قاعدتاً اگر این حقوق تا حد کفایتِ زندگی بالا رود، تعداد داوطلبان حتی بیش از نیاز خواهد شد.
در حقیقت حل مشکل سربازی بدین صورت، بار گرانی را از دوش خانواده‌های دارای فرزند پسر برمی‌دارد و آنها را نسبت به روند اوضاع خوش بین می‌کند.
مسئلۀ هشتم نیز ترکیب کابینه است. محدودیت‌های شما در این مورد قابل درک است اما به نظرم به هیچوجه از وزیران فرهنگی و سیاسی دولت آقای احمدی‌نژاد در وزارتخانه‌هایی مثل علوم و ارشاد و کشور استفاده نکنید که یادآور دورانی بدخاطره‌اند.
به نظرم در وزارت کار، حفظ آقای میدری ضروری است. استفاده از وزیران سنی مذهب و زن و چند وزیر اصلاح‌طلب کارآمد هم فراجناحی بودن کابینه را به چشم می‌آورد. پیشنهاداتی که تا کنون مطرح کردم هیچ هزینه‌ای برای شما ندارد. انجامش آسان است اما حاصل بسیاری در پی دارد. علاوه بر افق گشایی و امید، فضای منفی حاکم بر جامعه را به طور چشمگیری تغییر می‌دهد. در مورد چند مسئلۀ بنیادی‌تر مانند برجام، فلسطین و اقتصاد و محیط زیست هم من پیشنهاداتی دارم که در روزهای آینده خدمتتان می‌فرستم. امیدوارم که مفید و مؤثر افتد. با احترام


کد مطلب: 309728

آدرس مطلب :
https://www.baharnews.ir/note/309728/پیشنهادهایی-آقای-رئیسی-داده-بودم

بهار نیوز
  https://www.baharnews.ir