به روز شده در ۱۴۰۴/۰۳/۰۱ - ۲۳:۳۱
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۰ ساعت ۰۸:۲۳
کد مطلب : ۵۲۷۷۵۳

وقتی نفس‌های یک شهر تبدیل به دود می‌شود

وقتی نفس‌های یک شهر تبدیل به دود می‌شود
دکتر اسماعیل خلفازاده
انفجار بندر رجایی در بندرعباس، مانند هر فاجعه‌ای که جان می‌گیرد و زخم می‌زند، نه فقط یک خبر خنثی در صفحه حوادث، که تکانه‌ای از درد، ترس و خشم بود. این حادثه، فراتر از آمار کشته‌ها و زخمی‌ها، روح جمعی جامعه را لرزاند؛ جامعه‌ای که این سال‌ها با انفجارها، سقوط هواپیماها و فجایع انسانی عجین شده است. در سکوت جمعی رسانه‌ها، دردمان دوچندان می شود.
۱. ترسِ بی‌اعتمادی: باز هم یک انفجار، باز هم همان سوال‌ها...  
اولین واکنش عاطفی به چنین حوادثی، ترسِ ناشی از بی‌پاسخی است. مردم با دیدن دود سیاه و صدای انفجار، نه فقط وحشت لحظه‌ای، که خاطره تلخ حوادث مشابه (مثل انفجارهای صنعتی در گذشته یا سوانح حمل‌ونقل) را تجربه می‌کنند. سوال‌هایی که بی‌جواب می‌مانند:  
-چرا باز هم استانداردهای ایمنی رعایت نشد؟  
-آیا خانواده قربانیان به عدالت می‌رسند، یا مثل همیشه در پیچ‌وخم بوروکراسی گم می‌شوند؟  
  ۲. خشمِ انباشته: از بی‌تفاوتی تا شایعه‌پراکنی  
در فضای کم‌شفافیت رسانه‌ای، خشم به دو شکل خود را نشان می‌دهد:  
- خشم علیه سیستم: برخی باور دارند که حوادثی مثل این، نتیجه مدیریت ناکارآمد و نظارت ناپایدار است.  
- خشم علیه شایعات: در غیاب اطلاع‌رسانی سریع و شفاف، دامنه گمانه‌زنی‌ها (از خرابکاری تا اختلالات فنی) گسترده می‌شود و بر اضطراب جمعی می‌افزاید.  
  ۳. اندوهِ قربانیان: وقتی زندگی "آمار" می‌شود  
پشت هر کشته، داستانی از آرزوهای ناتمام وجود دارد. کارگرانی که برای نان روزانه به بندر رفتند و برنگشتند، خانواده‌هایی که یک‌شبه عزادار شدند. اینجا است که سکوت رسانه‌های رسمی درد را عمیق‌تر می‌کند:  
- چرا تصاویر قربانیان نشان داده نمی‌شود؟ مگر مرگ آن‌ها واقعی نیست؟  
- آیا کسی پاسخگو خواهد بود، یا این حادثه هم در لیست بلند بالای 'سوانح صنعتی' دفن می‌شود؟  
۴. امیدِ مقاوم: همبستگی در بحران  
با وجود تمام تاریکی‌ها، نورهای کوچکی از همدلی دیده می‌شود:  
- مردم محلی که برای اهدای خون به بیمارستان‌ها هجوم آوردند.  
- داوطلبانی که به خانواده‌های قربانیان کمک روانی یا مالی می‌کنند.  
این رفتارها نشان می‌دهد که در مواجهه با فاجعه، انسانیت هنوز زنده است.  
جمع‌بندی: فاجعه‌ای که تکرار می‌شود، تا زمانی که...  
این انفجار، مثل بسیاری حوادث مشابه، تلفیقی از درد انسانی و بی‌مسئولیتی سیستماتیک است. تا زمانی که شفافیت، پاسخگویی و فرهنگ ایمنی به اولویت تبدیل نشود، این چرخه ادامه خواهد داشت. جامعه نه فقط به تسلیت‌های رسمی، که به اقدام عینی نیاز دارد:  
- تحقیقات مستقل و انتشار نتایج (نه گزارش‌های کلیشه‌ای).  
- جبران خسارت واقعی به خانواده‌ها (نه کمک‌های نمادین).  
- پیشگیری از تکرار با بازرسی‌های جدی (نه شعارهای ایمنی پس از فاجعه).  
امشب باران می‌بارد. بندرعباس بوی سوختگی می‌دهد. خانواده‌ای جایی گریه می‌کنند. و من اینجا پشت میز تحریرم، با این سوال بی‌جواب:  
چرا باید هر بار از نو سوگوار شویم تا شاید کسی به فکر پیشگیری بیفتد؟
پربيننده ترين مطالب و خبرها