به روز شده در ۱۴۰۴/۰۳/۰۱ - ۲۳:۳۱
 
۲
تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۰۹ ساعت ۲۰:۲۸
کد مطلب : ۵۲۷۷۵۴
مردم و فاجعه‌ی بندر

دیگر اعتمادی نمانده است!

دیگر اعتمادی نمانده است!
🖋 محمدحسین روانبخش
گشت و گذاری ساده در شبکه‌ها و گروه‌های مجازی نشان می‌دهد در چند روزی که از فاجعه‌ی ویرانگر بندر شهید رجایی گذشته، مردم نه تنها منتظر اعلام رسمی علت حادثه نیستند، بلکه مسائلی را باور و نقل می‌کنند که کاملا مخالف آن چیزی است که از سوی حکومت بیان می‌شود. همین طور اخبار و تحلیل‌های رسانه‌هایی بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد و نقل می‌شود که فاصله‌ای معنادار با رسانه‌های رسمی یا دولتی دارد، و اگر توضیحی هم از سوی مقامی وایرال می‌شود به خاطر آن است که می‌تواند نشانه‌ای باشد برخلاف آنچه رسما اعلام می‌شود! 
 همه‌ی این‌ها نشانه‌هایی است از بی‌اعتمادی حادی که وجود دارد؛ کمتر کسی گوش به بیانیه‌های رسمی دارد، و شبکه‌های صدا و سیما به عنوان فراگیرترین و اصلی‌ترین رسانه‌ی داخلی هیچ اعتباری ندارد و چه در خبررسانی، چه جهت‌دهی افکار عمومی و چه تاثیرگذاری تحلیلی حرفی برای گفتن ندارد! گاهی هم اگر بخشی از فعالیت این مجموعه‌ی بی‌در و پیکر مورد توجه قرار می‌گیرد برای تمسخر گاف‌هایی است که دارد.
  شاید در میان مسئولان و متولیان امور مملکت کسی باشد که فارغ از آمارسازی‌ها و دلخوش‌کنک‌های فریبنده، بپرسد که چرا چنین بی‌اعتمادی وسیعی شکل گرفته و چطور در یک چنین فاجعه‌ی بزرگی، افکار عمومی اطلاع‌رسانی را از جاهای دیگر جز متولیان و رسانه‌های رسمی می‌جوید؟! پاسخ آیا جز این است که در طول این سال‌ها و در وقایع مختلف چنان عمل شده که آبرو و اعتباری باقی نمانده است.
  برای یادآوری نمونه‌های زیادی وجود دارد اما به عنوان مشتی نمونه‌ی خروار بد نیست نگاهی داشته باشیم به واقعه‌ی سقوط هلی‌کوپتر حاوی رئیس دولت سابق که به سالگرد آن نزدیکیم. در آن حادثه گاف‌های خبری عجیب و غریبی وجود داشت که هر کدام‌شان کافی بود تا اعتماد و اطمینانی برای هر عاقلی باقی نگذارد. داستانی که علی‌رغم این‌که واقعیت تقریبا مشخص بود، عنوان «فرود سخت» را برایش برگزیدند و با انتشار خبرهای نادرستی ادامه یافت که اوج آن، این بود که معاون اجرایی وقت رئیس‌جمهور هفت ساعت پس از سقوط و  در حالی که همه چیز تمام شده بود، اعلام کرد که « از نقاط امیدوارکننده وقوع سانحه برای بالگرد رئیس جمهوری این است با یکی از سرنشینان هلیکوپتر و یکی از کادر پرواز ارتباط برقرار شده است که نشان می‌دهد میزان سختی حادثه بالا نبوده است»! 
 این افتضاح - که مربوط به رئیس‌جمهور خودی بود و نه غیرخودی‌ها یا مردم عادی مظلوم - هرگز توضیح داده نشد و هیچ کس هم متوجه نبود که چقدر احمقانه ته‌مانده اعتبارشان برای خودی‌های‌شان را هم می‌بازند! اعتبار اصلی‌شان نزد عموم مردم در وقایعی چون فاجعه‌ی سقوط هواپیمای اوکراینی از دست رفته بود و چیزی از آن باقی نمانده بود... 
 حالا دیگر وقتی فاجعه‌ای به بزرگی بندر شهید رجایی رخ می‌دهد دیگر اعتبار و اعتمادی باقی نمانده است؛ و حتی خودی‌های‌شان هم کاری به نظرات رسمی اعلام شده ندارند و حرف‌های مختلف می‌گویند؛ و اگر جز این بود تعجب داشت. 
 حالا که حرف به این‌جا رسید دلم نمی‌آید این حرف آخر را هم نگویم: این‌که این فاجعه بر اثر هر عاملی شکل گرفته باشد، چه خرابکاری، چه بی‌احتیاطی و یا هر چه از این دست... و هر جوری هم که اعلام با توجیه شود، فرقی در این نمی‌کند که این فاجعه اوج بی‌عرضگی، ناتوانی و بی‌کفایتی است و ننگی است که قابل جمع کردن نیست. 
 

یوسف
Iran, Islamic Republic of
۱۴۰۴/۰۲/۱۰ ۰۸:۰۶
ادم خوشحال می شه که این مقاله های خبری نادر رو پیدا می کنه. (450752)
پربيننده ترين مطالب و خبرها