کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

گردشگری

جاسب؛ بهشت گمشده‌ استان مرکزی

9 بهمن 1400 ساعت 14:44


علی سبزمیدانی 
از تهران که به سوی استان مرکزی و شهرهای دلیجان و محلات حرکت کنید در فاصله‌ی پنج کیلومتر مانده به شهر دلیجان و درست در مقابل سد پانزده خرداد تابلویی توجه شما را به خود جلب می‌کند. "جاسب" نامی است که بر روی تابلو نوشته شده است. در مقابل سد پانزده خرداد می‌ایستم و کمی جلوتر دوربرگردان را دور زده و در مسیر جنوب به شمال جاده‌ی دلیجان به سمت سلفچگان میرانم و حدود پانصر متر که میروم به جاده‌ی اصلی جاسب می‌رسم. وارد جاده که میشوی ابتدا به مدت نزدیک به ده دقیقه (با معیار حرکت خودرو با سرعت 80 کیلومتر) در جاده‌ای هستی که دور و اطرافش فقط بیابان است, اما به یک باره در قسمت بعدی جاده این بیابان فورا جای خود را با رشته کوههای بلندی عوض می‌کند، از این جا به بعد جاده پیچ در پیچ شده که یک جاده و یک رودخانه در میان رشته کوههایی زیبا , بلند و اعجاب انگیز احاطه شده است. به جرات میتوان گفت این شکل رشته کوه را جای دیگری ندیده‌ام و واقعا ناب و منحصر است. 

دهستان زیبای "جاسب" در حدفاصل بین دوشهر "دلیجان" و "نراق" در استان مرکزی قرار دارد. منطقه‌ای نسبتا وسیع که در میان دره‌ای به بزرگی بیش از هزاران هکتار قرار گرفته که دور تا دور آن را کوههای بند و سر به فلک کشیده تشکیل میدهند. دهستان جاسب شامل هفت پارچه آبادی به نامهای بیجگان، وشتکان، وسقونقان، هرازجان، کروگان، واران و سرانجام زر است. این منطقه، منطقه‌ای کوهستانی و سردسیر است، به طوریکه حتی در گرمترین فصول سال نیز نیازی به استفاده از کولر و وسائل خنک کننده نیست. دور تا دورت را که نگاه کنی جنگلهایی انبوه که هر کدام به یکی از روستاها تعلق دارد، آدمی را مجذوب می‌کند. در دل جنگل که میروی بیشتر متوجه می‌شوی که به بهشتی سر سبز آمده‌‌ای. 

به داخل جنگل‌های جاسب که اهالی به آن "صحرا" یا "دشت" می‌گویند وارد شده و با درختان بلند و پوشیده مواجه می‌شوم، چیزی که بیش از هرچیز توجه‌ها را به خود جلب می‌کند تعداد بیشمار و فراوان درختان گردو و بادام است، اصلی‌ترین محصول این منطقه هم همین دو محصول هست. داخل جنگل‌های جاسب با برکه و چشم هایی برخورد میکنی که از آبهای زیرزمینی سرچشمه گرفته اند. از چهارپایان اهلی اما خبری نیست، یا اگر هم باشند تعدادشان کم است. می‌گویند سالها قبل در اینجا دامداری رونق زیادی داشته اما تقریبا حدود بیش از یک دهه‌ای هست که نگهداری دامها و گله‌ها رو به افول رفته و پرورش و نگهداری از دامها نسبت به گذشته بسیار کاهش یافته است. 

"واران" نام یکی از بزرگترین و شناخته شده‌ترین روستاهای جاسب است، در سالهای اخیر به شدت جمعیت ساکن آن تحلیل رفته و کاهش پیدا کرده است. اغلب ساکنان به دلیجان و تهران و سایر مناطق کوچ کرده‌اند و پدر بزرگ‌ها و مادر بزرگهایی که اینجا زندگی می‌کنند بخاطر عشق و علاقه به روستایشان ایستاده‌اند که البته زندگی آرام و دلپذیری دارند. بسیاری از خانه هایی هم که در واران وجود دارد مربوط به افراد و خانواده هایی است که اغلب ساکنان فصلی هستند و بیشتر در ایام تعطیلات و مناسبتها است که برای تفریح و استراحت به روستا می‌آیند. اما ساکنان همیشگی و دائم هم در روستا زندگی میکنند. 

همه افراد ساکن، بومی و قدیمی این منطقه هستند و یا خود و یا نهایتا پدر و مادرشان در روستاهای جاسب متولد شده اند. جاسبی‌ها گویش و لهجه‌ی جالب و شیرینی دارند، زبانشان گویشی از پارسی دری است که نام آن زبان "راجی" می‌باشد. البته ناگفته نماند که دو روستا در دهستان چاسب یعنی روستاهای "واران" و "زر" به زبان راچی صحبت میکنند، با اینکه فاصله روستاها تا یکدیگر بسیار نزدیک است اما دیگر روستاها چندان از زبان راجی سر در نمی‌آورند. البته گویش راجی نه تنها در جاسب، بلکه در شهرهای دلیجان، محلات، نراق و برخی دیگر از مناطق ایران بین مردم رواج دارد، البته گاها با تغییراتی در تلفظها و برخی واژه‌ها همراه است. 

در جاسب تعدادی امامزاده و بقاع متبرکه نیز وجود دارد، که معروفترین آن امامزاده حمزه (ع) است که بنا به روایت موجود از نوادگان حضرت علی ابن ابیطالب (ع) امام اول شیعیان می‌باشد. بارگاه مبارک آن حضرت در پایین کوهی در ورودی روستای کروگان قرار دارد. همچنین اهالی از منطقه‌ای به نام "سی جان" در بخش شمال روستای واران در دل کوه صحبت می‌کنند، روایت داستان آن اینچنین است که صده‌ها قبل حدود سی نفر که مشخص نیست از اهالی بوده‌اند یا. . به دل کوهی رفته و به داخل آن پناه برده‌اند، اما در دل کوه مبحوس شده و هرگز بیرون نیامده اند. به همین دلیل نام سی جوون (سی جوان) برای آن برگزیده شده است. این منطقه بر بلندای کوه و زیر یک دره است که در فصل بهار به مدت محدودی تبدیل به رودخانه‌ای بزرگ و پر آب شود. برخی نیز اسم منطقه را به "سی جان" تعبیر می‌کنند، اشاره به جان سی نفری که به اینجا آمده و دیگر باز نگشته‌اند و در واقع سی جان گرفته شده است. 

منطقه‌ی جاسب از شمال به روستای فردو و از جنوب به دلیجان و از شرق به شهر کهن و تاریخی نراق منتهی می‌شود در غرب آن نیز جاده و سد پانزده خرداد وجود دارد. از همه جالبتر اما تعبیر شگفت انگیز نام این منطقه است، که بر اساس تحقیقات انچام شده و گفته‌های ساکنان و اهالی اینچنین روایت شده است: بیش از نزدیک به هزار سال قبل پادشاهی به نام "جمشید جم" با سپاهش به این منطقه سفر می‌کند و چون آنجا (جاسب) را خوش آب و هوا و با صفا می‌بیند به اتفاق همراهانش در آنجا اتراق می‌کنند. چارپایان و اسب‌های زیادی همراه لشکر جمشید بوده است و به دلیل اینکه جاسب داخل دره‌ای بسیار عظیم و بزرگ قرار دارد و دور تا دور آن رشته کوههای بلند قرار دارد، منطقه‌ای مناسب برای چراء و زیر نظر داشتن راحت اسبها بوده است، چون به راحتی امکان خروج و فرار اسبها از منطقه وجود نداشته و به همین خاطر آزادانه اما تحت کنترل در منطقه میچریدند. وجود اسبهای فراوان در منطقه و زاد و ولد آنها باعث می‌شود که این منطقه به "جای اسب" معروف شود و در نهایت طی سالیان به "جاسب" ختم شده است. 

داخل جنگل یا به قول اهالی دشت یا صحرا که می‌شوی هر بخشی از اراضی مربوط به یکی از اهالی است که زمینشان محسوب شده و اغلب دارای درخت و برخی نیز در فصول گرم به کشت و کار مشغول هستند. در سالهای اخیر نیز تعدادی از زمین‌ها کنارش حصار و فنس کشی گردیده است. اهالی می‌گویند برای جلوگیری از ورود حیوانات وحشی و آسیب وارد شدن به مراتع زمین و ورود افراد غریبه به داخل زمین‌ها این کار را کرده اند. در دل دشت و جنگل‌ها ناگهان سر و صدایی به پا میشود، نگاه که می‌اندازم میبینم در فاصله‌ی حدود دویست متری‌ام گرد و خاک شدیدی به پا شده! با دقت‌تر که نگاه میکنم میبینم گله‌ای با سرعت در حال رد شدن است. خوب که نگاه میکنم گله‌ای از گرازهای وحشی است که با سرعت در حال حرکت هستند و البته آزار و آسیبی برای اهالی ندارند. در بین آنها هم همه سن و سال و سایز و‌‌اندازه‌ای وجود دارد. 

به غیر از گراز که در این منطقه جمعیتشان تا حدودی قابل توجه است، از شغال ، روباه، گرگ، تشی (جوجه تیغی) ، سمور و. . میتوان نام برد. بنا به روایت اهالی در گذشته در کوههای اطراف پلنگ نیز مشاهده شده است. همچنین وجود کفتار البته به تعداد بسیار محدود نیز در جاسب تایید شده است. حیات وحش جاسب اعجاب انگیز و منحصر به فرد است، بخاطر همین است که یک پاسگاه محیط بانی در منطقه وجود دارد و به شدت رفتارها را رصد میکند و اجازه شکار و آسیب رساندن به حیوانات را نمی‌دهند. در جاسب نمی‌توانی به شکار کردن، آن هم بصورت غیرقانونی فکر کنی چون هم اهالی به این موضوع حساس هستند و هم پاسگاه و دیدبان محیط زیست و محیط بانی بر بلندای منطقه کنترل دارند. بر بلندایی قرار می‌گیرم که تا حدودی نگاهم به چندین روستا مشرف می‌باشد، به کوهها بلند دور تا دور منطقه جاسب نگاهی می‌اندازم، نا خود آگاه احساسی از درون به من می‌گوید این منطقه با قدمت تاریخی زیاد رمز و رازهای فراوانی در دل خود دارد. 

جاسب جاذبه‌های گردشگری فراوانی دارد، یکی از آنها قبرستان تاریخی روستای واران است که در میان اهالی به مزار شهرت دارد. در این قبرستان قبرهایی قدیمی می‌بینی که به صده‌ها قبل تعلق دارند. اسامی نوشته شده روی این سنگها نیز جالب است، جالب‌تر اینکه برخی از سنگ قبرها به چند صد سال پیش تعلق داشته است. جاسب دارای دانشگاه نیز می‌باشد. دانشگاهی که در منطقه‌ای بسیار بزرگ و پهناور در نزدیکی روستاهای واران و هرازجان واقع شده که به شهرک دانشگاهی دکتر جاسبی (رئیس اسبق دانشگاه آزاد اسلامی که خود در این روستا زاده شده) می‌باشد. بعد از گشت و گذار در جاسب آماده رفتن می‌شوم، اما دلم نمی‌خواهد از این منطقه خارج شوم، براستی که همچنان شیفته گشت و گذار و بازدید از مناطق مختلف آن هستم، اما کمبود وقت این اجازه را نمی‌دهد. از واران به سمت روستای کروگان می‌روم و بعد از آن وارد جاده جاسب به نراق میشوم، اندکی بعد از پیمودن راه پشت سرم را نگاه میکنم و دورنمای منطقه را می‌بینم، به خودم می‌گویم الحق که نام "بهشت" لایق این منطقه است.

 


کد مطلب: 318142

آدرس مطلب :
https://www.baharnews.ir/report/318142/جاسب-بهشت-گمشده-استان-مرکزی

بهار نیوز
  https://www.baharnews.ir