روزنامه بهار: با اعلام رسمی نتیجه انتخابات شورای شهر تهران و پیروزی قاطع فهرست مورد تایید جریان اصلاح طلبی در این انتخابات اولین پرسشی که مطرح شد این بود که شهردار آینده تهران، این اَبَرشهر پر چالش، چه کسی خواهد بود؟ با نگاهی به اظهارنظرهای مطرح شده از سوی برخی از منتخبان مردم در دوره تازه شورای شهر تهران به نظر میآید که ظاهرا اکثریتی از اعضای فهرست امید و همینطور بزرگان جریان اصلاحطلبی بر این عقیدهاند که نباید شهردار آینده تهران از اعضای منتخب شورا باشد. استدلال بیان شده از سوی این عده در این خصوص بر مبنای میثاق نامهای استوار است که ظاهرا اعضای فهرست امید پیش از انتخابات آن را پذیرفتهاند و بر اساس آن نباید کسی به بهانه حضور در دولت، شهرداری و... از جمع اعضای شورای شهر خارج شود. در صورت آن که اعضای شورای شهر در هنگام انتخاب شهردار نیز همچنان بر همین میثاق نامه پایبند باشند میتوان شانس محسن هاشمی را برای جایگزین شدن با شهردار فعلی تهران صفر دانست، مگر آن که اعضای شورا بخواهند بر خلاف میثاق نامه عمل کرده و یا بر اساس تصمیمی اجماعی و هماهنگ با بزرگان جریان اصلاحات از میثاق نامه مورد اشاره عبور کنند.
محسن هاشمی در دوره قبل شورای شهر هم شانس خود را برای حضور در شهرداری تهران امتحان کرده بود اما به واسطه «راستگوییسم» امکان حضور او در ساختمان خیابان بهشت فراهم نیامد. در آن دوره برخی از اعضای شورای شهر که با حمایت اصلاح طلبان وارد صحن شورا شده بودند و قول همکاری کامل در انتخاب شهردار بر اساس سیاستهای جمعی این جریان سیاسی را داده بودندترجیحشان این شد که به جای محسن هاشمی، به دوازده ساله شدن حضور قالیباف در شهرداری تهران کمک کنند.در کنار محسن هاشمی که نامش برای حضور در شهرداری تهران از پیش از مشخص شدن نتایج انتخابات هم مطرح بود برخی اسامی سرشناس دیگر هم به جمع نام هایی که بر اساس گمانه زنیهای سیاسی – رسانهای و همینطور شنیدهها برای شهرداری تهران بیان میشود اضافه شد.
محسن صفایی فراهانی یکی از همین نام هاست. مدیری که شاید بیشتر مردم کوچه و بازار او را با فدراسیون فوتبال میشناسند اما با کمی کنکاش در پیشینه او میتوان به این نکته پی برد که صفایی فراهانی علاوه بر دوران موفقیت آمیز در فدراسیون فوتبال که تقریبا مورد تایید همه افراد اهل فن در این رشته ورزشی است در سایر سِمَت هایی که حضور داشته است هم کارنامهای قابل قبول و بعضا درخشان از خود به یادگار گذاشته است. صفایی فراهانی در وقایع88 هم یکی از فعالان سیاسی اصلاح طلبی بود که به واسطه بحران پس از آن انتخابات طعم تلخ دادگاههای آن روزها را چشید و حالا امروز یکی از شانسهای اصلی مدیریت کلان شهر تهران است. جدیت، نگاه تخصصی و همینطور برنامه محور صفایی فراهانی شاید بتواند شهر تهران را از وضعیتی که به آن دچار شده است نجات دهد.
عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی دولت اعتدال دیگر فردی است که نامش برای حضور در شهرداری تهران شنیده میشود، آخوندی که در چهار سال حضورش در وزارت راه و شهرسازی به واسطه مسائل تخصصی مربوط به ساختمان و بعضی موضوعات دیگر شهری که بین وزارتخانه متبوع او و شهرداری تهران همپوشانی داشت با قالیباف در چند نوبت درگیری قلمی و لفظی پیدا کرده بود به عنوان یکی از افرادی است که شانس حضور در شهرداری تهران برای اصلاح رویههای نادرستی که از آن انتقاد میکرد را دارد.آخوندی به واسطه نگاه بی تعارفی که به مسائل اقتصادی، شهری، سیاسی و. . . دارد معمولا یا موافقان سرسختی را در مقابل خود میبیند و یا موافقانی سرسخت. میتوان گفت که کسر قابل توجهی از واکنشها به اقدامات و اظهارات آخوندی حد وسط ندارد و ناشی از مخالفت صِرف و یا طرفداری است. حضور آخوندی که در کارنامه حضورش در وزارت راه و شهرسازی نشان داده است که مدیری برنامه محور است میتواند، مدیریت شهری تهران را که از عدم برنامه ریزی دقیق رنج میبرد به سامانی برساند.
دیگر نام مطرح شده برای حضور در شهرداری تهران محسن مهرعلیزاده است. از رییس سابق سازمانتربیت بدنی در دولت اصلاحات به عنوان یکی از شانسهای شهرداری مشهد هم نام برده میشود. عملکرد مهرعلیزاده در دوران حضورش در انتخابات84 و همچنین در زمان مدیریتی اش در سازمانتربیت بدنی انتقاداتی را با خود به همراه داشته است و آمدن نام او در برخی گمانه زنیها آن چنان با استقبال خوبی روبرو نشده است و مهمترین و شناخته شدهترین نامی که در روزهای اخیر شنیده میشود اسحاق جهانگیری است، معاون اول رییس جمهور روحانی که در دوران انتخابات96 بیش از گذشته در بین مردم هم شناخته شد و به محبوبیتی غیر قابل تصور هم دست پیدا کرد. در دیدار اخیر اعضای منتخب شورای شهر با لیدر جریان اصلاح طلبی کشور هم شاهد آن بودیم که رییس جمهور اسبق کشورمان خواستار برگزیده شدن فردی برای اداره امور پایتخت شد که علاوه بر تخصص و سوابق مدیریتی خوب میبایست وجهه ملی قابل توجهی نیز داشته باشد.
برخی تحلیل گران این نکته مطرح شده از جانب رییس دولت اصلاحات را به معنای چراغ سبزی برای برگزیدن جهانگیری به عنوان شهردار تهران قلمداد کرده اند. حضور جهانگیری علاوه بر ویژگیهای مثبت مدیریتی، فساد ستیزی و سابقه خوب همراهی با اهداف جریان سیاسی منتخب مردم این فایده مهم را دارد که با حضور اسحاق جهانگیری شاهد همراهی و همگامی بیش از پیش مدیریت شهری با دولت خواهیم بود. پاشنه آشیل مدیریت شهری در بیش از ده سال اخیر همین عدم هماهنگی بین شهرداری تهران و دولتها بوده است که باعث ایجاد مشکلاتی در روند اداره پایتخت شده است. حضور جهانگیری در شهرداری تهران میتواند این معضل را که عمری بیش از دوازده سال پیدا کرده را تا حدود بسیاری حل و فصل کند.