گروه جامعه: آیا تا حالا به این موضوع فکر کردهاید که حیوانات میتوانند باعث شکوفایی عشق شوند؟ این اتفاقی است که برای کلر و مارک رخ داده است. این زوج نابینا وقتی با هم آشنا شدند که سگهای راهنمای آنها به همدیگر علاقهمند شدند. اتفاقی که باعث شد تا آنها با هم صمیمی شده و در نهایت ازدواج کنند.
برخی آدمها که حیوان خانگی دارند وقتی تصمیم میگیرند با هم ازدواج کنند و زندگی مشترک تشکیل بدهند، نگران میشوند که بعد از ازدواج حیوانات آنها چگونه با هم کنار میآیند. اما داستان برای کلر جانسون 50 ساله و مارک گافی 51 ساله به گونه دیگری رقم خورد. کلر و مارک هر دو نابینا هستند و به همین دلیل سگ راهنما دارند. داستان عشق آنها هم زمانی آغاز شد که سگ هایشان به هم علاقهمند و نزدیک شدند. اتفاقی که باعث شد تا این دو نفر هم به یکدیگر نزدیک بشوند. کلر و مارک نخستین بار در انگلستان و در دورهای دو هفتهای برای آموزش سگهای راهنما با همدیگر ملاقات کردند. در همان جلسه، سگهای آنها با همدیگر صمیمی شدند و همین باعث شد تا آنها با هم صحبت کنند.
روایت زوج نابینایی که عشق شان را مدیون سگهای راهنما هستند عشقی که از دل تاریکی جان گرفت
چند ماه پس از این دیدار، کلر و مارک به یکدیگر علاقهمند شدند و عشق در وجودشان جوانه زد. مدتی بعد آنها با یکدیگر ازدواج کردند. روی کیک عروسیشان عکس استخوان و پنجه سگ چاپ شده بود. مارک گافی به خبرنگار خبرگزاری تودی میگوید: «آن روز باورنکردنی بود. آن روز سگهای ما عاشق همدیگر شده و باعث شدند تا من و کلر در انتهای روز به یکدیگر نزدیک شویم و عشق را تجربه کنیم.» این زوج در دورهای دو هفتهای شرکت کرده بودند تا راحتتر بتوانند با سگهای راهنمایشان کنار بیایند و زندگی راحت تری را با وجود معلولیت سپری کنند. این دوره آن قدر پرهیجان و انرژی زا بود که هیچکدام فکر نمیکردند آخرش به عشق ختم شود.
بعد از پایان دوره و آماده شدن سگ هایشان برای راهنمایی، این زوج در دیدارهایی تلاش کردند تا با خلق و خوی یکدیگر بیشتر آشنا شوند. کلر جانسون با یادآوری آن روزها میگوید: «یادم میآید نخستین بار که با هم ناهار خوردیم 1 ساعت طول کشید. اما تا جایی که یادم میآید طولانیترین ناهارمان بیش از 3 ساعت و 40 دقیقه طول کشید. تا حالا دیده اید وعده ناهاری این قدر طولانی شود؟ عشق هر اتفاقی را ممکن میکند.» و بعد، یک شب و در رستورانی هندی، مارک از کلر خواستگاری کرد. «یادم میآید گفتم: اگر اجازه بدهی، میخواهم زندگی ات را شادتر کنم.» از آن شب، همه چیز برای این زوج جذابتر شد.
اما خواستگاری رسمی در برنامه «من و سگ راهنمایم» در شبکه ITV تلویزیون بریتانیا انجام شد. اتفاقی که لبخند را روی لب آدمهای زیادی نشاند و چشمهای زیادی را خیس کرد. مارک میگوید: «میدانید چه گفتم؟ آیا افتخار میدهی همسر من بشوی؟» کلر جانسون جواب داد: «آره، یادم است که همین جمله را گفت. من هم قبل از اینکه نظرش تغییر کند، جواب مثبت دادم.» این حرف باعث شد تا هر دو نفر صدای خندهشان بلند شود. از آن روز، این زوج عاشقانه کنار هم زندگی میکنند.