گروه ورزشی: رییس سازمان خصوصی سازی امشب مهمان برنامه شبهای فوتبالی بود .
حسین قربانزاده که در هفتههای گذشته زیر ذرهبین آن دسته از هواداران فوتبال که به دنبال اخبار عرضه سهام دو باشگاه استقلال و پرسپولیس بودهاند قرار داشته در این برنامه نسبت به نحوه خصوصی کردن دو باشگاه و فرایند عرضه سهام توضیحات کاملی ارائه کرد.
ظاهرا اینبار عزم دولت برای واگذاری جزم است و این مسئله با مشارکت مردم و دقت نظر این سازمان صورت خواهد گرفت.
آنچه میخوانید متن کامل صحبتهای قربانزاده در همین باره است:
*واگذاری با دقت
مطابق قانون سیاست اصل 44، هر شرکتی که دولت دارد و حاکمیتی نیست، باید بار مالی و مدیریتی دولت سبک شود و واگذار بشود؛ طبیعتاً سازمان ما هم سازمان خصوصیسازی است و قاعدتاً باید واگذار به بخش خصوصی شود. نکته اینجاست که بخش خصوصی که ما درباره آن صحبت میکنیم، حتما باید بخش خصوصی باشد که دارای اهلیت باشد برای شرکتهای دولتی و این اتفاق به ویژه در مورد بنگاهها و شرکتهایی که یا سبقه زیادی دارند یا مشکلات متعدد دارند که موضوعات فرهنگی، اجتماعی، امنیتی و ... به آنها پیوند میخورد، حتما باید این دقت نظر در مورد آنها صورت بگیرد که در مورد این شرکتها و بنگاهها به نحو شایستهای این واگذاری صورت بگیرد.
*هدف ، حکمرانی بهتر
باید این باشگاهها حکمرانی شایستهتری پیدا کنند، یعنی باید وضعیتشان از آنچه الان هست به یک بهرهوری و کارایی و عملکرد مطلوب ورزشی برسد؛ این به چه شیوهای محقق میشود؟ باید در این فرآیند ما آن را پیگیری کنیم. با وضعیت فعلی که در اختیار 100 درصد دولت است و وزارت ورزش، قاعدتاً به دلایل مختلف مشکلات و مدیریتی و مشکلاتی که دولت در عرصه مدیریت بنگاهها به ویژه این دو باشگاه دارد، اینها باید مسیر واگذاری از سمت دولتشان اتفاق بیفتد اما اینکه آن سمت به چه شیوهای، من هر زمان فرصت بود میگویم که به چه شیوهای باید باشد.
350* میلیارد درآمد برای هر باشگاه
در ترکیب سهامداریشان حتما باید مردم مشارکت کنند، یعنی باید بخشی از این سهام در اختیار مردم قرار بگیرد؛ در مرحله اول، مردم 10 درصد مشارکت میکنند. در مورد سهام تدریجی و خرد اینگونه نیست، همه عرضه اولیهها در مورد شرکتهای بزرگ این است که یک سقف مشخصی دارد که هر کسی میتواند یک میزانی خریداری کند، اینجا مردم میآیند و براساس سقفی که وجود دارد (خرید میکنند) چون عددی که قرار است در این مرحله به مردم واگذار شود، عددش مشخص است، رقم چیزی که حدود 300 تا 350 میلیارد تومان برای هر باشگاه است.
*در حال اصلاح ساختار
این 300 تا 350 میلیارد تومان هر تعدادی که سفارش برای خرید بگذارند، این تقسیم بر تعداد میشود؛ پس بنابراین سقفی وجود دارد و هر کسی در این مرحله یک سقف محدودی را میتواند خریداری کند ولی به اندازه سهم خودش، مالک و سهامدار میشود؛ هنوز تعداد سهام مشخص نشده، ما مراحلی است که داریم میگویم، فعلاً اصلاح ساختار صورت گرفته، اساسنامه این شرکتها اصلاح شده، استقلال سهامی خاص بوده و تبدیل به سهامی عام شده است، پرسپولیس در اساسنامهاش سهامی عام بوده و تجدید ارزیابی صورت گرفته و این تجدید ارزیابی یعنی سرمایه ثبتیشان در واقع با تجدید ارزیابی افزوده شده است.
برای هوادار، یک پک جداگانه پیشبینی شده که میشود 5 درصد از هر باشگاه. 10 درصد را هر کسی میتواند خریداری کند ولی 5 درصد برای همه دستاندرکاران این دو باشگاه از جمله پیشکسوتان، بازیکنان، هواداران و کادرفنیشان در طول تاریخ که پیشنهاد ماست و هفته آینده میرود که در هیات واگذاری مصوب شود.
*چرا به پیشکسوتان سهم میدهیم؟
ما حتما باید بلوکهای مدیریتی را عرضه کنیم و شرکتها و مجموعههایی که بتوانند پشتیبانی مالی داشته باشند از این باشگاه و آنها را از این شرایط خارج کنند، ولی چون بالاخره بازیکن، پیشکسوت، کادرفنی و هوادار حق نسق در این باشگاه دارند، حتما باید آنها مالک حتی به میزان حداقلی هم که شده در باشگاه سهام داشته باشند.
*ریالی از این پول به دولت نمیرسد
نکتهای که مردم نسبت به بورس، نسبت به اینکه دولت تامین مالی میکند و نسبت به این اتفاقاتی که در بازار سرمایه رخ داده نگرانند، تصورشان این است که دولت از این دو باشگاه هم میخواهد پول در بیاورد در حالیکه اتفاقاً این مدلی که انتخاب شده است، پول در باشگاه میماند، یعنی هر چه که تا ریال آخر مردم اینجا در افزایش سرمایه مشارکت میکنند، همه چیز شفاف در خود باشگاه میماند و ریالی از این پول به خزانهی دولت واریز نمیشود.
*هوادار کیست؟ پیشکسوت چطور؟
کی هوادار را تعیین میکند؟ باشگاهها با کارت هواداری و تشخیصی که باشگاهها میدهند چون ما که سازمان خصوصیسازی هستیم و وزارت اقتصاد که این اشراف را نداریم؛ حتماً باید کسانی که رسمی هواداریشان در باشگاه ثبت شده باشد، آنها در واقع این اجازه را دارند. 5 درصد هم دوباره باشگاهها کسانی که قرارداد مکتوب دارند، اعم از بازیکن، پیشکسوتی که بازی کرده، کادرفنی که در طول این مدت در تیم فنی دو باشگاه بوده، سرمربیان و همه اینها قابلیت اینکه از 5 درصد مجزا سهامدار باشند نیز وجود دارد که این میشود 20 درصد.
*اهلیت نباشد نمیفروشیم
بعد از این در 6 ماه آینده تا مرداد یا شهریور 1401 مذاکراتی را ما شروع کردهایم طبیعتا با سهامدار عمده و شرکتهایی که میتوانند در مزایده بیایند و اهلیتشان تایید شود؛ ما حتما نگرانیم نسبت به اینکه در مزایدهای یک شخص حقیقی یا شرکتی بیاید و این دو باشگاه را خریداری کند و بعد از مدتی به دلیل مشکلات و حاشیهها به این نتیجه برسد که من اصلا چرا باشگاهداری کنم؟ من یک شرکتی مثلا صنایع غذایی دارم، حالا میبینم مشکلاتش زیاد است، میخواهم منحل کنم. ملک من است و دولت آن را به فروخته، میخواهم بروم کار دیگری را انجام بدهم. با این دو باشگاه که نمیشود این کار را کرد، پس باید حتما اهلیت کسی که استمرار حیات این دو باشگاه را تضمین میکند، تعیین و تایید شود.
*شفافیت در انتظار نحوه اداره دو باشگاه
تاکید کنم دوستانی که در فضای مجازی و هوادارانی که نگرانند و اعلام میکنند که آقا این (تیمها) به خصولتیها و نهادهای عمومی (واگذار میشود)، ببینید آنچیزی که اهمیت دارد اینکه شرکتی بیاید و این بنگاه را از این وضعیت نجات بدهد؛ یعنی انضباطی مالی داشته باشد، شفافیت عملکردی داشته باشد، یعنی قوانین حاکمیت شرکتی را رعایت کند. اساساً جز این نمیتواند ثبت شود و در فرابورس درج شود.
این اتفاق یعنی اینکه آن شرکت باید سروسامان بدهد، دیگر یک بازیکن خارجی که معلوم نیست تعهد میآید یک میلیون یورو باید یک باشگاهی جریمه بدهد یا یک سرمربی یا حتی نمیدانم یک کارگزار و یا اسپانسری؛ این قراردادها همگی میآیند زیر ذرهبین چشم مردم و فعالان ورزش و فعالان بازار سرمایه.
مبدا تحول در حکمرانی این دو باشگاه، شفافیت است، یعنی بعد از این مرحله به لطف خدا که این اتفاق بیفتد و در سازمان بورس ثبت شود و در بازار پایه فرابورس نماد این دو باشگاه درج شود، از آن به بعد دیگر هوادار به لحظه رویدادهای عمدهای که در این باشگاه اتفاق میافتد را رصد میکند.
*جلسات در غیاب فدراسیون
متاسفانه مقداری بیمهری از فدراسیون فوتبال دیدیم، ما آقای عزیزیخادم را دعوت کردیم و زمان گذاشتیم و ایشان پذیرفت که با دو مدیرعامل زمانی (جلسه بگذاریم) چون مناسباتی این دو باشگاه با فدراسیون فوتبال دارند، ولی متاسفانه ایشان حضور پیدا نکرد و متاسفانه در این تعاملی که باید اتفاق بیفتد، فدراسیون فوتبال تا الان با ما این همکاری را تا الان نداشته. البته وزارت ورزش به صورت کامل در واقع همکاری داشته؛ سازمان بورس، شرکت فرابورس، سازمان مالیات، سازمان حسابرسی، مجموعههای وزارت اقتصاد و ...
هیات واگذاری براساس قانون اجرای سیاست اصل 44 باید نحوه واگذاری و قیمت را مصوب کند که شنبه ارزشگذاری این دو باشگاه انجام شد.
*ماجرای ارزشگذاری و اختلاف اعداد
اولینبار است که یک باشگاه فوتبالی دارد به این شکل ارزشگذاری میشود.
کارشناس رسمی دادگستری باید برود داراییهای باشگاهها را ببیند، داراییهای ثابتی که دارند؛ بدهی هم دارند، بخشی از صورتهای مالی در ترازنامه داراییهاست و بخشی از آن هم بدهیهاست و برآیند آنها بعلاوه ارزش دارایی نامشهود آنها که برندشان است و خود برند، معیارهایی دارد که ارزشگذاری برند براساس معیارهایی انجام میشود، جمع اینها میشود آن ارزش کل باشگاه استقلال و پرسپولیس که عرض کردم شنبهی گذشته کارشناسان دادگستری که یک تیم هستند و بین 5 تا 7 نفر هستند، کارشناسان مربوط به داراییهای ثابت، کارشناسان وسایل نقلیه، کارشناس برند و ... که اینها مجموعشان در جلسات متعددی (انجام شد). ضمن آنکه این کار سه بار در سالیان گذشته انجام شده، یکبار در سال 94، یکبار در سال 98 و یکبار در سال 99 انجام شده و اینبار در سال 1400 رفته و مصوب شده است، چون دو بار اخیر به تصویب هیات واگذاری نرسیده بود ولی اینبار آمد و به تصویب هیات واگذاری رسید.
*سرمایه ثبتی استقلال بیش از پرسپولیس
هیچ نگرانی که نسبت به اختلاف (نباید وجود داشته باشد)، سرمایه ثبتی استقلال بیشتر از پرسپولیس است، آنهم مبنای مشارکت مردم در افزایش سرمایه و آن اتفاقی که میخواهد آن روز پذیرهنویسی با مشارکت مردم بیفتد، است. سرمایه ثبتی استقلال 719 میلیارد تومان است و سرمایه ثبتی پرسپولیس 701 میلیارد تومان است، براساس همین سرمایه ثبتی هم آن مشارکت در افزایش سرمایه صورت میگیرد، 50 درصد این میزان که میشود 350 میلیارد تومان حدوداً مردم در افزایش سرمایه باشگاه استقلال و پرسپولیس مشارکت میکنند.
*همه پارامترهای ارزشگذاری ؛ ارزش برند به میزان درآمدی است که ساخته
ارزشگذاری اینجا چه تاثیری دارد؟ آن رقم و عددی که مبلغ هر سهم است، مبنای این ارزشگذاری میشود؛ ارزشگذاری هم باید مبناش آنچیزی باشد که کارشناس دادگستری میرود و ارزیابی میکند، تفاوت این دو باشگاه هم بیشتر ناشی از ارزشگذاری بخش برند است چون در بخش داراییها خیلی تفاوت ندارند البته تفاوتهایی هست. عوامل مختلفی دخیل است، کسی نمیتواند بگوید صرف اینکه مثلا رنکینگ فیفا من 99 هستم و آن صد و خوردهای است یا کسی مثلا بگوید که من 5 قهرمانی لیگ دارم و آنطرف 2 قهرمانی آسیا دارم، هیچکدام از اینها فینفسه بخواهیم بگوییم که این پارامتر باید پس برند را تغییر بدهد، نیست.
برند ارزشی دارد که باید ببینیم چقدر از این برند، درآمدزایی ایجاد میشود، در گذشته چقدر در این باشگاهها درآمدزایی شده و ضریبی از آن نسبت به آینده تسری پیدا کند که براساس ضریب درآمدی که از این برند به دست آمده، در سال 1401 و به همین نسبت در سالیان آینده که 5 سال متوالی را در نظر میگیرند و با نرخی تنظیم میکنند، یک عددی به دست میآید.
*مدارک ارزشگذاری منتشر میشود
پارامترهای برند بسیار گسترده است و اینگونه نیست که با یک عنوان ساده قهرمانی بگوییم که عددی تعیین شده است؛ حدود 300-400 فقط گزارش کارشناسی برند این باشگاههاست؛ روش ارزشگذاری، طبقهبندی داراییها، شیوه ارزشگذاری و مبانی ارزشگذاری برند را ما داریم در این ایام که تقریبا میشود گفت تا همین امروز که ما جلسه داشتیم در سازمان خصوصیسازی با دوستان فرابورس، با دوستان سازمان بورس و ... نهایی کردیم و کارشناسان رسمی، این جزئیات در یک فایلی در سایت سازمان خصوصیسازی بعد از تعطیلات عرضه میشود و همه عزیزان میتوانند ببیند و به صورت شفاف در دسترس همه ارزشگذاری انجام شده قرار میگیرد.
*قیمت واقعی در بازار کشف میشود
نباید نگرانی خاصی از این اختلاف ارزشگذاری ایجاد شود. ضمن اینکه استقلال هم من میدانم که دارند تلاش میکنند و وزارت محترم ورزش و جوانان. آن نکتهای که درباره فدراسیون فوتبال گفتم، وزارت ورزش برعهده گرفته که زودتر این در واقع موضوع را حل کند و این اختلاف هم برطرف شود؛ البته حتما بلافاصله بعد از پذیرهنویسی که نماد باز میشود، دیگر قیمت آنچیزی است که در بازار کشف میشود، یعنی قیمت دیگر بر مبنای عرضه و تقاضا برای هر سهم تعیین میشود، قرار نیست یک ارزشگذاری شود و اللابد یک قیمتی روی سهمی بماند، پس این صرفاً ارزش روز خالص داراییهای هر کدام از این دو باشگاه است که روز پذیرهنویسی عرضه میشود.
*مردم مطالبه کنند
هر تحول مثبتی تا مردم مطالبه نکنند، اتفاق نمیافتد. اینکه من اینجا حضور پیدا کردم برای این است که تشریح کنیم چه اتفاقی میخواهد بیفتد تا این حمایت از سوی مطالبه هواداری وجود داشته باشد و بدانند.این حمایت باید از سوی مردم و هوادار صورت بگیرد.