به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۷ - ۱۴:۵۹
 
۱۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ ساعت ۱۷:۳۹
کد مطلب : ۹۹۲۳۹

سياست‌‌حذف رقيب‌ از صحنه ‌كهنه‌شده است

گروه سیاسی: سهيلا جلودارزاده از محدود چهره‌هاي اصلاح‌طلب است كه صلاحيت وي براي حضور در دهمين دوره انتخابات مجلس تاييد شده است
سياست‌‌حذف رقيب‌ از صحنه ‌كهنه‌شده است
جلودارزاده كه سابقه نمايندگي مجلس در دوره‌هاي پنجم، ششم و هفتم مجلس  را نيز در كارنامه دارد درباره رد صلاحيت گسترده اصلاح‌طلبان عنوان مي‌كند: «رد صلاحيت‌هاي اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس براي بنده دور از انتظار نبود و من پيش‌بيني چنين روزهايي را مي‌كردم. اين در حالي است كه بزرگان جريان اصلاحات نيز چنين شرايطي را پيش‌بيني مي‌كردند كه ممكن است بسياري از چهره‌هاي مطرح اصلاح‌طلب فرصت حضور در انتخابات را نداشته باشند». در ادامه متن گفت‌وگوي سهيلا جلودارزاده مشاور بانوان وزارت صنعت و معدن و رئيس اتحاديه زنان كارگر را با «آرمان» را می‌خوانید:

ارزيابي شما از ردصلاحيت گروهي از اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس شوراي اسلامي چيست؟

جريان اصلاحات به عنوان جرياني كه از پايگاه اجتماعي بالايي در بين اقشار مختلف جامعه برخوردار بوده همواره به دنبال خدمت به مردم و نمايندگي مطالبات آنها در پازل قدرت بوده است. بسياري از شخصيت‌هاي اصلاح‌طلب كه در انتخابات مجلس دهم ثبت نام كرده بودند افرادي بودند كه سر سفره انقلاب بزرگ شده‌اند و در گذشته منشأ خدمات زيادي براي كشور و مردم بوده‌اند. تجربه تاريخي نشان داده كه برخي از مواضع به صورت جرياني اتخاذ شده است. البته رد صلاحيت گروهي از اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس براي بنده دور از انتظار نبود و من پيش‌بيني چنين روزهايي را مي‌كردم. اين در حالي است كه بزرگان جريان اصلاحات نيز چنين شرايطي را پيش‌بيني مي‌كردند كه ممكن است بسياري از چهره‌هاي مطرح اصلاح‌طلب فرصت حضور در انتخابات را نداشته باشند. بسياري از افرادي كه صلاحيتشان احراز نشده است در مجلس نهم حضور فعال داشته‌اند. بايد اجازه داد مردم سره را از ناسره جدا كنند و به افراد متعهد و دلسوز به جاي افراد نالايق رأي بدهند. تجربه نشان داده هر زمان مردم با آزادي و با اختيار كامل رأي داده‌اند بهترين‌ها را انتخاب كرده‌اند.

در شرايط كنوني جريان اصلاحات بايد چه استراتژي‌ای را در دستور كار خود قرار بدهد؟

به نظر من كساني كه سياست حذف رقيب را دنبال مي‌كنند كه البته ديگر كهنه و نخ نما شده است بايد بيش از پيش فرمايشات رهبرمعظم انقلاب را سرلوحه كار خود قرار بدهند و اجازه ندهند فضاي انتخابات به سمت تك‌قطبي شدن پيش برود. با اين وجود جريان اصلاحات براي چنين وضعيتي پيش‌بيني‌هاي لازم را انجام داده بود و به همين دليل در شرايط كنوني تلاش مي‌كند از لايه‌هاي دوم و سوم خود در انتخابات استفاده كند. يكي از دلايل اصلي ثبت نام گسترده اصلاح‌طلبان در انتخابات اين بود كه در صورتي كه چهره‌هاي اصلي جريان اصلاحات با موانع نهادهاي نظارتي روبه‌رو شوند لايه‌هاي دوم و سوم اين جريان بتوانند جاي آنها را بگيرند. اين مساله ممكن است غناي مجلس آينده را كاهش بدهد اما سبب خواهد شد جريان اصلاحات همچنان در صحنه تصميم‌گيري كشور و به ويژه مجلس شوراي اسلامي حضور فعال داشته باشد. به همين دليل بنده توصيه مي‌كنم اصلاح‌طلبان در شرايط كنوني صحنه را خالي نكنند.

بسته شدن ليست انتخاباتي اصلاح‌طلبان در شرايط كنوني به چه صورت خواهد بود؟

ليست‌هاي انتخاباتي همواره داراي شرايط خاص خود بوده و شخصيت‌هاي سياسي بايد اين مساله را بپذيرند كه در اين زمينه محدوديت‌هايي وجود دارد. با اين وجود شوراي سياست‌گذاري جريان اصلاحات شاخص‌هايي را براي اين مساله در نظر گرفته و به نظر نمي‌رسد در اين زمينه مشكل خاصي وجود داشته باشد.

به نظر شما ممكن است شرايطي به وجود بيايد كه نيازمند كدخدامنشي بزرگان جريان اصلاحات باشد؟

به نظر من در شرايط كنوني همه شخصيت‌هاي اصلاح‌طلب بايد نوعي روحيه ايثار و فداكاري را در خود به وجود بياورند و كدخدامنشانه به مسير پيش رو بينديشند. با اين وجود رئيس دولت اصلاحات به دليل كاريزماي خاصي كه در اين جريان دارد همواره نقطه اطمينان اصلاح‌طلبان بوده و اگر لازم باشد در شرايط كنوني نيز از تدبير و عقلانيت خود استفاده خواهد كرد.

برنامه زنان جريان اصلاحات براي انتخابات آينده مجلس چيست؟ آيا برنامه‌ريزي خاصي براي حضور پرقدرت زنان اصلاح‌طلب در مجلس دهم صورت گرفته است؟

من فكر مي‌كنم زنان اصلاح‌طلب براي ورود به انتخابات مجلس امكانات محدودي دارند و كار سختي براي رقابت‌هاي انتخاباتي پيش رو خواهند داشت. با اين وجود جايگاه زنان اصلاح‌طلب در بين مردم جايگاه قابل قبولي است و زنان اصلاح‌طلب نيز همواره و در بزنگاه‌هاي سياسي نشان داده‌اند كه تمام تلاش خود را براي نمايندگي مطالبات جامعه و به ويژه مطالبات زنان انجام خواهند داد. نمايندگان مجلس بايد تلاش كنند الگوهاي رفتاري و اخلاقي زنان جامعه را به سمت الگوهاي داخلي معطوف كنند و تلاش كنند در زنان خودباوري و اعتماد به نفس به وجود بياورند. در شرايط فعلي يكي از دغدغه‌هاي زنان حضور در ليست‌هاي انتخاباتي اصلاح‌طلبان است. جريان اصلاح‌طلبي با استفاده از تجربيات گذشته خود در انتخابات گذشته به خوبي به اين نكته آگاهي دارد كه رمز موفقيت اين جريان در انتخابات آينده وحدت و هماهنگي تمامي طيف‌هاي اصلاح‌طلبي است. به همين دليل تمام تلاش اصلاح‌طلبان اين است كه در تمامي استان‌هاي كشور با يك ليست وارد کارزار انتخاباتي شوند. در صورت تحقق اين مساله مي‌توان به پيروزي اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس و هموار‌تر شدن مسير حركت دولت تدبير و اميد اميدوار بود. به نظر من عملكرد نمايندگان زن در مجلس نهم متناسب با شرايط جهاني و مطالبات زنان جامعه نبوده است. رويكردي كه زنان مجلس نهم از چهار سال گذشته در پيش گرفته‌اند به هيچ عنوان رويكرد جديد و مدرني نبوده و با مطالبات جديد زنان جامعه همخواني نداشته است. براي پاسخگويي به مطالبات جديد زنان بايد تحولات جهاني و بين‌المللي را رصد كرد و بر مبناي آن تحليل و تصميم‌گيري كرد. نمي‌توان در عصر ارتباطات و تكنولوژي از روش‌هاي سنتي براي حل مشكلات زنان استفاده كرد. بسياري از بانوان جامعه مشكلات خود را با ما درميان مي‌گذارند و ما متوجه مي‌شويم به چه ميزان مشكلات بانوان جامعه عميق و سخت شده است. بنده برخي اوقات از فاصله بين نسل‌ها و منفي‌نگري كه در دختران جامعه به وجود آمده نگران مي‌شوم. مسئولان جامعه بايد هرچه سريع‌تر براي مشكلات زنان و دختران جامعه راه‌حل مناسب پيدا كنند. در شرايط كنوني درك وضعيت زنان جامعه بسيار دشوار شده و كمتر شخص يا سازماني به صورت علمي درباره مشكلات زنان در جامعه نظرسنجي انجام مي‌دهد. مسائل زنان با تغافل و بي‌توجهي حل نمي‌شود. به همين دليل نمايندگان زن بايد در مجلس حضور داشته باشند و بر فضاي مجلس و تصميم‌گيري كلان كشور تاثيرگذار باشند. به نظر من در تمام كميسيون‌هاي مجلس حداقل بايد دو نماينده زن وجود داشته باشد تا بتوانند در مسائل مهم كشور حضور موثر داشته باشند.

شما توقع داريد چه تعداد از زنان در ليست انتخاباتي اصلاح‌طلبان حضور داشته باشند؟

به نظر من30درصد ليست اصلاح‌طلبان بايد از زنان تشكيل شود كه در تهران در حدود 9 كانديد خواهد بود. به نظر من حضور پررنگ زنان در ليست‌هاي انتخاباتي الزامي است.

اگر زنان به تعداد كافي وارد مجلس آينده شدند كدام يك از مطالبات مهم بانوان جامعه را پيگيري خواهند كرد؟

مشكلات زنان جامعه ما ريشه در نوع تفكر اجتماعي و حتي سياسي جامعه دارد. بسياري از موانع فعاليت زنان در عرصه اجتماعي به برداشت غلط و قرائت سليقه‌اي از سنت‌هاي گذشته مربوط مي‌شود. افزايش آمار دختران تحصيلكرده عامل مهمي در مشاركت مدني زنان جامعه به شمار مي‌رود اما همه مسائل در اختيار زنان نيست و ريشه در جاي ديگري دارد. متاسفانه در برخي مقاطع براي سرپوش گذاشتن بر برخي نابساماني‌ها مساله زنان به ابزاري در پیشبرد اهداف برخی سیاستمداران تبديل مي‌شوند. بسياري از فسادهاي اقتصادي تاثير مستقيم بر ميزان بيكاري در جامعه دارد. بيكاري نيز عامل بسياري از فسادهاي اجتماعي و اخلاقي ديگر است. در نتيجه عامل بسياري از فسادهاي اخلاقي و اجتماعي فسادهاي اقتصادي است. به همين دليل مفسدان اقتصادي بايد به اشد مجازات تنبيه شوند تا جلوی بسياري از نابساماني‌هاي اجتماعي گرفته شود. استفاده ابزاري از زنان در اغلب جوامع به شكل‌هاي مختلف وجود دارد. در ايران اين مساله در مقاطع انتخاباتي اتفاق مي‌افتد. اغلب كانديدها در دوران رقابت‌هاي انتخابي از شعارهايي استفاده مي‌كنند كه مورد درخواست زنان است. هدف اين عده نيز بسيج كردن زنان و در نهايت اخذ آراي آنان به سود خود است. اين در حالي است كه پس از پايان رقابت‌هاي انتخاباتي مساله زنان به فراموشي سپرده مي‌شود و زنان جامعه براي تحقق كوچك‌ترين مطالبات خود نيز با موانع متعددي روبه‌رو مي‌شوند و مورد حمايت کمتر مسئولي قرار مي‌گيرند. در شرايط فعلي مهم‌ترين مطالبه زنان جامعه اشتغال است. با افزايش تحصيلكردگان دختر در جامعه وضعيت اشتغال زنان به هيچ عنوان رضايت‌بخش نيست و زنان در مشاغلي به كار گرفته مي‌شوند كه هيچ سنخيتي با تخصص آنها ندارد. مطالبه ديگر زنان حق آزادي و برابري در جايگاه اجتماعي و امكان فعاليت خلاقانه و آزادانه در زمينه‌هاي مختلف است. اين مساله يك مطالبه تاريخي است كه در برخي از دولت‌ها جدي گرفته مي‌شود و برخي از دولت‌ها توجه چنداني به آن نمي‌كنند. مسئولان دولتي بايد براي ارتقاي جايگاه زنان در عرصه‌هاي گوناگون برنامه‌هاي علمي و آينده‌نگرانه داشته باشند. در شرايط كنوني بسياري از زنان جامعه به دليل برخي قوانين دست و پاگير و سليقه‌اي نمي‌توانند توانايي‌هاي خود را بروز بدهند. عدم امكان بروز توانايي‌ها فشار مضاعفي به زنان جامعه وارد مي‌كند و آثار خود را در محيط خانواده و تربيت فرزندان نشان مي‌دهد. مساله مهم ديگر اينكه بسياري از مشكلات زنان به دليل ساختار جامعه ايراني در لايه‌هاي زيرين جامعه پنهان شده است و به دلايل تاريخي و فرهنگي اجازه بروز پيدا نمي‌كند. بهترين محل براي بروز اين مشكلات نيز نهادهاي زن‌محور با رويكرد آسيب‌شناسانه است. در نتيجه دولت و مجلس بايد نهادهاي زن‌محور را تقويت كند و آنها را افزايش بدهد.

چه اتفاقي در فضاي سياسي كشور رخ داده كه اعتدالگرايان نقش محوري در فضاي انتخاباتي پيدا كرده‌اند و مرزبندي‌هاي سياسي تا حدود زيادي كمرنگ شده است؟آيا افراط و تفريط دولت‌هاي گذشته و به ويژه دولت محمود احمدي‌نژاد ما را به اين نقطه رسانده است يا اينكه گفتمان اعتدالي كه آقاي روحاني منادي آن بوده است محقق شده و جريان‌هاي سياسي تلاش مي‌كنند مسير ايشان را ادامه بدهند؟

مردم ايران همواره نشان داده‌اند از افراط و تفريط بيزارند و تعادل و عقلانيت را مي‌پسندند. مردم ايران به همان اندازه كه به «اعتدال» علاقه‌مند هستند خواستار «اصلاح» و «اصلاح‌گري» نيز هستند. جريان اصلاحات نيز همواره تلاش كرده با گفتمان‌سازي و تاكيد بر خرد جمعي، شرايط را براي اصلاح‌گري در جامعه مهيا كند. جامعه ما در شرايط كنوني بيش از هر چيز به همكاري، تعامل و خرد جمعي نياز دارد. در شرايط كنوني بحران بيكاري، اشتغال، ازدواج جوانان و فساد اقتصادي، آسيب‌هاي جدي به خانواده‌هاي ايراني وارد كرده و تصميم‌گيري را براي مسئولان سخت كرده است. در نتيجه در شرايط كنوني تخريب و جو‌سازي سياسي عليه رقيب نوعي حركت در خلاف جهت منافع ملي تلقي خواهد شد. همه جريان‌هاي سياسي بايد اعتدال و عقلانيت را سرلوحه كار خود قرار بدهند و با همكاري و تشريك مساعي مشكلات مردم را برطرف كنند. در دولت گذشته عده‌اي با خودسري و بدون داشتن علم و آگاهي كافي كشور را جولانگاه تندروی خود پنداشتند و سبب مشكلات بزرگ داخلي و خارجي براي مردم شدند. تندروها به اندازه‌اي بر مواضع غيراصولي خود پافشاري كردند كه تحريم‌هاي بزرگي عليه ايران شكل گرفت و مشكلات مردم روزبه‌روز بيشتر شد.

مرز بين جريان اصلاحات و جريان اعتدالگرا كجاست؟

اصلاحات داراي يك گفتمان و پيشينه تاريخي است؛ در حالي كه اعتدال يك روش و مشي سياسي است كه در مقطع كنوني در جامعه مورد استفاده قرار مي‌گيرد. مشي و روش اعتدالي در گفتمان اصلاحات مستتر است و اين دو جدا از هم نيستند. اصلاح‌طلبان همواره با مشي اعتدالي با مسائل برخورد كرده‌اند و هيچ‌گاه از دايره عقلانيت و منطق فاصله نگرفته‌اند. مسير حركت جريان اصلاحات همواره از شاهراه اعتدال و عقلانيت بوده و اين جريان مسير ديگري را براي خود هدف‌گذاري نكرده است. اصلاحات يك تفكر و ايده است اما زماني كه بروز عملي و عيني پيدا مي‌كند به اصلاح‌گري تبديل مي شود و به ساماندهي امور مي‌پردازد. در مقطع كنوني نيز جامعه نيازمند تبديل شدن تفكر اصلاح‌طلبي به اصلاح‌گري و تدبير است.

اگر اعتدالگرايان نيز مانند اصلاح‌طلبان ليست مستقل انتخاباتي ارائه كنند سبب چنددستگي در فضاي انتخابات نخواهد شد؟

اصلاح‌طلبان همواره به دنبال تكثر در فضاي سياسي بوده‌اند و حضور مستقل جريان اعتدالگرا نمي‌تواند باعث خلل در رويكرد انتخاباتي اصلاح‌طلبان شود. با اين وجود به دليل اهميت بسيار بالاي مجلس دهم اگر اصلاح‌طلبان و اعتدالگرايان به يك ليست مشترك دست پيدا كنند شانس موفقيت هر دو جريان بيشتر خواهد شد. در شرايط كنوني فضاي سياسي كشور نيازمند ايثار و فداكاري است. جريان‌هاي سياسي بايد ايثار و فداكاري آقاي عارف در انتخابات رياست‌جمهوري را سرلوحه كار خود قرار بدهند و با خرد جمعي و تشريك مساعي در انتخابات حضور پيدا كنند. افراط و تفريط‌هاي گذشته سبب شده كه در شرايط كنوني جريان‌هاي سياسي و تصميم‌گيرندگان جامعه فرصت هيچ‌گونه اشتباه و آزمون و خطا نداشته باشند.

علي لاريجاني به صراحت عنوان كرد كه به صورت مستقل در انتخابات شركت كرده است. «نه» بزرگ وي به ائتلاف اصولگرايان چه پيامدهايي براي وي و همچنين اصولگرايان به همراه خواهد داشت؟

علي لاريجاني از جمله چهره‌هاي اصولگرايي است كه به خوبي طعم تلخ تندروي را چشيده است. به همين دليل از جمله پيشگامان اين جريان بوده كه مسير خود را تغيير داده و خط خود را از تندروها جدا كرده است. به نظر من اين از اتفاقات مثبت و مباركي است كه در فضاي سياسي كشور رخ داده و بقيه چهره‌هاي اصولگرا نيز بايد به تبعيت از آقاي لاريجاني خط خود را از تندروها جدا كنند و رويكرد عقلاني و منطقي در پيش بگيرند تا در نهايت منافع ملي حفظ شده و مشكلات مردم كمتر شود. بنده اميدوارم بقيه چهره‌هاي معتدل اصولگرايي نيز خود را از مخمصه تندروها نجات دهند و با يك رويكرد عقلاني در فضاي انتخابات حاضر شوند.

نظر شما درباره حضور آقاي عارف در انتخابات مجلس شوراي اسلامي چيست؟آيا ايشان به كانون اجماع اصلاح‌طلبان تبديل خواهند شد؟

حضور آقاي عارف در انتخابات را بايد در چارچوب گفتمان اصلاحات تحليل كرد. پس از پيروزي آقاي روحاني در انتخابات رياست‌جمهوري جريان اصلاحات به يك بالندگي و بلوغ فكري و جرياني رسيده است. به همين دليل در طول دو سال گذشته در انديشه تدوين استراتژي مناسب و عقلاني براي آينده كشور بود. اصلاح‌طلبان به دليل اهميت انتخابات مجلس و خبرگان تلاش كردند با تمام قوا و با برنامه‌ريزي مناسب وارد رقابت‌هاي انتخاباتي شوند. آقاي عارف نيز كه يكي از چهره‌هاي تاثيرگذار جريان اصلاحات است با توجه به مقتضيات زمان تلاش كرد همراه با ديگر چهره‌هاي اصلاح‌طلب در انتخابات مجلس ثبت‌نام كند. سابقه آقاي عارف در عرصه‌هاي مختلف و همچنين محبوبيت زيادي كه پس از كناره‌گيري در انتخابات رياست‌جمهوري در بين مردم پيدا كردند سبب شده كه ايشان به نقطه اجماع اصلاح‌طلبان براي انتخابات مجلس تبديل شوند. در نتيجه حضور ايشان در مجلس آينده اتفاق خوشايند و مباركي خواهد بود و بايد اين حضور را به فال نيك گرفت.

موفقيت دولت آقاي روحاني در مساله برجام چه تاثيري بر فضاي انتخابات مجلس به سود اصلاح‌طلبان به عنوان جريان حامي آقاي روحاني خواهد گذاشت؟

اصلاح‌طلبان در انتخابات رياست‌جمهوري سال92 با تصميمي مسئولانه و مدبرانه از آقاي روحاني حمايت كردند. اين وضعيت در شرايط كنوني نيز وجود دارد و اصلاح‌طلبان تا زماني كه آقاي روحاني براي برطرف كردن مشكلات داخلي و خارجي تلاش كند از ايشان حمايت خواهند كرد. اصلاح‌طلبان و آقاي روحاني بايد با عملكرد مثبت و دورانديشانه خود از بازگشت كشور به وضعيت گذشته جلوگيري كنند. اصلاح‌طلبان يك اتحاد و ائتلاف نانوشته با دولت تدبير و اميد براي حل مشكلات مردم داشته‌اند و تا زماني كه اين هدف وجود داشته باشد اين اتحاد و ائتلاف باقي خواهد ماند. اصلاح‌طلبان هيچ‌گاه از دولت آقاي روحاني سهم‌خواهي نكردند و براي انتخابات مجلس نيز هيچ توقع اضافي از آقاي روحاني نخواهند داشت. در نتيجه اصلاح‌طلبان هيچ بده وبستان انتخاباتي با دولت آقاي روحاني نخواهند داشت. به نظر من پرونده سال92با انتخابات سال94 تكميل خواهد شد. اگر اصلاح‌طلبان عجله و طمع كنند و از آقاي روحاني مطالبات بيجا و غيرممكن داشته باشند آسيب زيادي به همه و از جمله آينده جريان اصلاحات خواهد رسيد. در شرايط كنوني اصلاح‌طلبان به يك انسجام نهايي رسيده‌اند كه اميدواريم اين انسجام تا آخرين روز انتخابات باقي بماند. بی‌شك محور نگاه اصلاح‌طلبان براي حضور در انتخابات مجلس دهم همكاري، گذشت، فداكاري و در نظر گرفتن منافع ملي است. در شرايط كنوني يك هدف و احساس مسئوليت مشترك در ميان اصلاح‌طلبان به وجود آمده است. امروز دامنه برنامه‌ريزي جريان اصلاحات بسيار گسترده است. انتخابات 92 تجربه خوبي براي اصلاح‌‌‌طلبان بود كه منافع ملي بر منافع جناحي و منافع جناحي بر منافع فردي ترجيح داده شد تا با رسيدن به وحدت يك سخن مشترك در ميان اصلاح‌طلبان گفته شود. متاسفانه برخي جريان‌هاي سياسي تلاش مي‌كنند انسجام اصلاح‌طلبان را با مشكل مواجه كنند تا با اين روش خودشان پيروز قطعي انتخابات باشند. پراكندگي‌ای كه در ميان اصولگرايان وجود دارد امكان انسجام آنها را به حداقل رسانده است، به همين دليل در تلاشند تا براي رقباي خود چنين شرايطي را به وجود بياورند. با اين وجود ارزيابي بنده اين است كه انسجام دروني اصلاح‌طلبان در سال‌هاي اخير تقويت شده است.