گروه سیاسی
با گذشت بیش از بیست روز از اعلام رسمی ورود ویروس کرونا به ایران حالا دیگر میتوان ارزیابی دقیقتری را نسبت به نحوه مواجهه ساختار مدیریتی کشور با این بیماری همهگیر که حداقل در سالهای اخیر بی سابقه بوده است مورد بررسی قرار داد.
بنا بر تصمیم اتخاذ شده از سوی مسئولان ارشد کشور تا امروز مسئولیت مستقیم تصمیمگیری در خصوص مقابله با این پدیده با ستاد ملی مقابله با کرونا بوده که بر اساس تصمیم رییس دولت، وزیر بهداشت بر کرسی ریاست آن تکیه زده است. شاید بتوان گفت که ریشه مشکلات پدید آمده در این سه هفته را باید در همین گام نخست نادرست پیدا کرد. با نگاهی به سایر کشورها شاهد هستیم که فرمانده عملیات مقابله با کرونا افرادی در سطح رییسجمهور، نخستوزیر و یا معاول اول هستند اما در کشور ما این مسئولیت به عضوی از کابینه سپرده شده است که تا پیش از این تنها وظایف مرتبط با وزارت بهداشت و درمان را بر عهده داشته است و امروز میباید تصمیماتی فرابخشی را اتخاذ و پدیدهای چند وجهی را مدیریت کند. در این جا بحث بر سر شخصیت حقیقی رییس ستاد مقابله با کرونا نیست، بلکه سخن از جایگاه حقوقی است که نسبتی با وظایف یک عضو کابینه پیدا نمیکند. به عنوان مثال میتوان به موضوعاتی از قبیل توزیع اقلام بهداشتی همچون ماسک و یا مسدودسازی مسیرهای جادهای برای جلوگیری از ورود مسافران به استانهای شمالی و یا موضوع قرنطینه و... توجه نشان داد تا مشاهده کرد که یک وزیر هر چقدر هم توانمند باشد، نخواهد توانست همه این مسائل که اساسا با یکدیگر هم متفاوت هستند را به سرانجام مطلوبی برساند.
مشکل بعدی که در خصوص نحوه مقابله ساختار مدیریتی کشور با ویروس کرونا شاهد هستیم شکل مواجههای است که دستگاههای مختلف با تصمیمات اتخاذ شده از سوی ستاد ملی مقابله با کرونا از خود نشان میدهند. این دستگاهها دیگر لزوما و تنها مراکزی خارج از قوه مجریه نیستند و حتی از درون دولت نیز صداهای ناسازگاری شنیده میشود و گاهی شاهد هستیم در کمتر از یک ساعت دو اطلاعیه و یا اظهارنظر متناقض از سوی مراکز دولتی صادر میشود و جالبتر آن که همه نیز مدعی هستند که تصمیمات اعلام شده از سوی آنان مطابق با مصوبات ستاد کرونا است! این ناهماهنگیها در نهایت وضعیتی را ایجاد کرده است که نوعی سردرگمی مدیریتی را در سطوح ملی و استانی شاهد هستیم.
عادیسازی شرایطی که کاملا غیرعادی و بحرانی است سومین ایراد وارد بر عملکرد ساختار مدیریتی کشور در مقابله با کرونا است. همانقدر که وزیر بهداشت و همکاران او بر خطرناک بودن شرایط تاکید دارند، برخی دیگر، از رییس دولت تا صداوسیما در تلاش هستند تا شرایط را عادی و معمولی نشان دهند. این سیاست متناقض علاوه بر آن که سبب سردرگمی جامعه میشود مبنای تصمیمات نادرست و خطرآفرین هم شده است که نتیجه آن سختتر و پیچیدهتر شدن راه عبور از این بحران است. به طور خلاصه میتوان گفت که آنچه شاهد هستیم علاوه بر هجوم ویروس کرونا به سلامت مردم، تهاجم کرونا به ساختار مدیریتی کشور و کرونایی شدن مدیران است. علت اصلی و ریشهای تعمیق بحران اخیر همین موضوع است و اگر راهی برای عبور از کرونا باشد ابتدا باید کرونایی شدن مدیریت در کشور درمان شود!