به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۱۵ - ۱۸:۳۹
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۲۲ ساعت ۰۸:۲۳
کد مطلب : ۴۲۷۶۸۸

ما پول می‌خواهیم!

ما پول می‌خواهیم!
رضا صادقیان
حکایت قبول مسئولیت و مدیریت در کشورمان قصه پرغصه‌ای است. واقعا برخی در کشور نشسته‌اند و منتظرند تا دیگران سخنی بگویند، آنها ایرادها را ذکر کنند و یا کاری انجام شود و همین افراد و یا گروه‌های مشابه درباره آن موضع‌گیری منفی کنند.
سخنان ریاست صندوق توسعه ملی از منظر آمارهای موجود محتوی تازه‌ای به همراه ندارد. حرف‌هایی از این دست را سال‌های گذشته و حتی ماه‌های قبل‌تر از سوی اقتصادانان مطرح شده است. اما برخی از افراد و خصوصا ناآشنایان با اعداد و جدال‌گران با آمارهای جهانی نسبت به حرف‌های او واکنش منفی نشان داده‌اند. کافیست گزارش‌های مرکز آمار ایران، مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، رصدخانه مهاجرت ایرانیان، شاخص‌های اقتصادی، گزارش یکصد مسئله ایران که در سال‌های 96 تا 98 از سوی پژوهشگران منتشر شده است و آمارهای مربوط به تولید و فروش نفت و کسب درآمدهای نفت و صادرات غیر نفتی را در نظر داشته باشیم؛ در یک کلام وضعیت برای توسعه کشور و رسیدن به چشم‌اندازها مطلوب نیست.
حرف‌های مهدی غضنفری که سابقه وزارت بازرگانی و صنعت، معدن و تجارت را در دولت‌های نهم و دهم در کارنامه خود دارد و طی سال‌های گذشته از نگرش‌های غیرکارشناسی دور و نگاه کارشناسی و اقتصادمحور را با توجه به اعداد و ارقام غیرقابل انکار سرلوحه برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری قرار داده است، غریب نیست. او و سایر کارشناسان و اقتصاددانانی که درباره رشد نقدینگی، تورم، جذب سرمایه‌گذرای خارجی و کسب درآمدهای نفتی حرف می‌زنند، دغدغه امروز و فردای ایران و ایرانیان را دارند. بنابراین نه تنها نمی‌بایست با این افراد جدل کرد و یا آنان را از بیان برخی حقایق منع نمود، بلکه باید حرف‌ها را با دقت دو چندان شنید و درباره برون رفت از وضعیت امروز و جلوگیری از تبدیل شدن مسائل به بحران‌های کلان در حوزه حاکمیت اندیشه کرد.
رسیدن به رشد هشت درصدی آنطور که در برنامه هفتم توسعه آمده است و ادامه‌دار شدن مسیر رشد اقتصادی طی سال‌های آینده، نیازمند کسب درآمدهای نفتی است؛ به عبارت ساده‌تر بدون پول نمی‌شود آجر روی آجر گذاشت، حتی اگر آمارها را منتشر نکنیم و دائم درباره پیشرفت‌های دانشمندان ایران، مهندسین، تعداد مقالات منتشر شده علمی، میزان تحصیلات زنان، مدیران خدمت‌گذار و انقلابی سخنرانی کنیم و محقق نشدن برنامه‌های اجرایی را به اسم چند مدیر غیرهماهنگ با دولت جدید سند بزنیم! واقعیت اینکه می‌شود این کارها را با جدیت انجام داد، ولی راه به ناکجاآباد می‌پیمائیم و بس.
آمارهای سال 2022 درباره کسب درآمدهای حاصل از فروش نفت خام در جهان جالب توجه است. کشور عربستان سعودی 224 میلیارد دلار، امارات متحده عربی 112، عراق 82، کویت 54 و کشور عمان 32 میلیارد دلار حاصل از فروش نفت خام درآمد داشته‌اند. براساس همین آمار میزان درآمد کشور ایران بیش از 30 میلیارد دلار برآورد شده است. این مسئله را نیز در نظر داشته باشیم طی سی سال گذشته و حتی در زمان‌هایی که تحریم‌های بین‌المللی کمتر بوده است، توانسته‌ایم دو میلیون و هشتصد هزار بشکه صادرات نفت خام داشته باشیم. واقعیت آنکه نیاز امروز کشور فروش نفت بیشتر و بیشتر، سرمایه‌گذاری در حوزه میادین نفت و گاز و بازسازی صنایع بالادستی نفت است. براساس صحبت‌های وزیر نفت در سال 1401 برای احیای صنعت نفت نیازمند 300 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری هستیم که با توجه به میزان فروش نفت، نه تنها موفق به دستیابی به چشم‌انداز تعریف شده در برنامه هفتم نخواهیم شد، بلکه مشخص نیست امکان فروش نفت و کسب درآمدهای آن به صورت دائم باشد.
توسعه کشور نیازمند پول و منابع مالی کلان است. هدف‎گذاری برای رشد سالیانه هشت درصد بسیار زیبا و جذاب است، اما پرسش اینجاست با کدامین پول؟ با کدام منبع مشخص قرار است به قدرت اول منطقه و جایگاه‎های مشابه برسیم؟ فراهم کردن رفاه نسبی و توزیع درآمد بسیار گوش‌نواز است، اما با کدامین منابع مالی قرار است چنین کاری انجام شود؟ احداث ریل راه آهن، ساخت آزاد راه، استفاده از ظرفیت جوانان ایرانی و برنامه‌ریزی برای کاهش مهاجرت فارغ‌التحصیلان دانشگاهی و نوسازی ناوگان حمل و نقل جاده‌ای و فرسوده و... نیازمند پول است و بدون صادرات نفت و گاز و کسب درآمدهای دلاری نه تنها در مسیر توسعه و توانمندسازی صندوق توسعه ملی گام برنخواهیم داشت، بلکه امیدهای امروز لاجرم به ناامیدی بیشتر شهروندان منجر خواهد شد. کلام پایانی؛ لطفا با آمار، ارقام، اعداد، نمودارهای متکی به عدد و سایر آمارهای ریز و درشت لجبازی نکنید.


 
برچسب ها: صندوق توسعه ملی
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها