بازنده اصلي وضعيت موجود قاليباف است

* آقاي جليلي به لحاظ مديريتي سابقه روشن و درخشاني ندارد. ايشان صرفا مذاكره كننده پرونده هسته اي ايران بوده كه اتفاقا موفقيت خاصي هم نداشته اند. سياست تاخير و ادامه مذاكرات بسيار كسل كننده شده است. تنها دستآورد اين نوع مذاكره عكس‌هاي مشترك آقاي جليلي و خانم اشتون بوده است. ايشان هيچ طرح خاص و جديدي ارائه نداده اند كه راهگشايي خاصي با ابتكار جليلي باشد. اگر صرفا نگاه ما به سوابق ايشان باشد هيچ نقطه مثبت بزرگي نخواهيم ديد.

....در سال ۸۴ هم در حالي كه همگان منتظر راي آوردن قاليباف و لاريجاني از بين اصولگرايان بودند اما به يكباره احمدي نژادي راي آورد كه هيچكس متوجه او نبود. آقاي جليلي را هم در آخرين لحظه ها آوردند و مي‌خواهند همان شبيه سازي را نمايند. اما جليلي نه توانايي خلق گفتمان جديدي را دارد و نه مي‌تواند بر پايه همان رفتارهاي پوپوليستي احمدي نژاد راي جمع كند. اما با توجه به موضع گيري‌هاي برخي افراد در طيف اصولگرايان و حتي برخي كانديداها كه صحبت از اجماع بر روي جليلي كرده اند مي‌توان گفت كه جليلي كانديدايي ويژه است.

...با توجه به اينكه اشاره شد آقاي جليلي كانديداي مورد حمايت بخشي از حاكميت است و عده اي كه در حول مراكز قدرت فعاليت دارند از ايشان حمايت مي‌كنند، بنابراين چندان دور از ذهن و بعيد نيست كه لنكراني را با توجيهاتي كنار گذاشته و از جليلي حمايت نمايند.
...به نظر مي‌رسيد كه آقاي جليلي قرار نبود وارد رقابت انتخاباتي بشوند. البته در گذشته اشاراتي بود اما جدي نبود. ايشان در دقايق پاياني با اشارات و توصيه‌هايي به عرصه انتخابات آمدند.
...{منظورتان به علت حضور آقاي هاشمي‌است؟}
احتمالا همين طور است. به نظر مي‌رسد در نهايت جليلي يكي از معدود كساني است كه در رقابت اصلي حضور خواهد داشت.

....آقاي قاليباف نشان داده است در مسئوليت‌هايش به صورت نسبي كارايي و درايت داشته است. اما بستگي به اين دارد كه آقاي قاليباف چقدر به ميزان راي آوردن خود اطمينان داشته باشد. با اين حال بازنده اصلي وضعيت موجود قاليباف است. آقاي قاليباف در سال ۸۴ هم در چنين وضعيتي قرار گرفتند و از رقابت نمودن با كانديداهاي ديگر انصراف ندادند و شكست سنگيني را هم متحمل شدند. در حال حاضر چه قاليباف بماند و راي نياورد و چه به نفع جليلي يا هر شخص ديگري كنار برود بايد بگوييم عمر حيات سياسي وي به پايان مي‌رسد.

...افرادي كه گمنام هستند در اين انتخابات شانسي براي موفقيت ندارند و مسلما اتفاق سال ۸۴ تكرار نمي‌شود. آقاي هاشمي‌در گذشته انتخاب‌هايي داشتند كه نه به نفع خودشان بود و نه به سود منافع ملي. اكنون ايشان در اين سن و با اين ميزان از تجربه مي‌خواهند اقداماتي كنند تا خاطره اشتباهات گذشته را پاك نمايند.

...گروه‌هاي مختلف اصلاح طلب و در راس آن آقاي خاتمي‌از ايشان حمايت مي‌كنند و آقاي هاشمي‌هم خط مشي اصلاح طلبان را پسنديده و در راستاي آن حركت مي‌كنند.

...بستگي دارد كه آقاي خاتمي‌تا چه ميزان وارد ميدان شود و از هاشمي‌حمايت مي‌كند. اگر فرض را بر اين بگذاريم كه آقاي خاتمي‌تمام‌قد از هاشمي‌دفاع كند به مانند اين است كه خود آقاي خاتمي‌كانديدا شده و به سود آقاي هاشمي‌انصراف داده اند. در اين صورت وضعيت آقاي هاشمي‌بسيار خوب خواهد بود.

...مشايي سه استراتژي دارد. اول همان توزيع پول بين طبقات فرو دست جامعه بوده كه در اين چند سال دولت پيگيري كرده است. مورد دوم جذب طبقه متوسط بوده كه با شعارهاي ملي گرايانه و ايران باستان به دنبال آن هستند و آنچه برايشان اهميت دارد نه خود اين شعارها بلكه واكنش‌هاي منفي است كه اصولگرايان و به خصوص روحانيون به آن نشان مي‌دهند كه از اين واكنشها استفاده هم كرده‌اند. اما در جذب طبقه متوسط كارهايي انجام داده اند كه فاقد عقلانيت بوده است. كسي كه به‌دنبال جذب طبقه متوسط است نبايد تمام نيروي خود را بر دفاع از مرتضوي متمركز كند تا نمك بر روي زخم آنان بپاشد. سومين مورد هم به حاشيه راندن روحانيت است. آنها مي‌خواهند با ژست اينكه ما در مقابل طبقه حاكم ايستاده و آماج حملات آنان هستيم براي خود راي جمع كنند.

... انتخاب و رقابت اصلي بين هاشمي‌و مشايي و جليلي است. البته تا پيش از اين تصور بنده اين بود كه كانديداي قدرتمند اصولگرايان قاليباف است اما با توجه به اتفاقات يكي دو روز اخير اين جريان به سمت جليلي رفته و خواهد رفت.

...در مجموع با توجه به اين افرادي كه مطرح شده اند براي جلوگيري از راي شكني به سود كساني كنار مي‌رود. اينكه چه كسي و چه گروهي راي مي‌آورد بسته به توانايي كمپين انتخاباتي هر كانديدا تا چه ميزان مي‌تواند مردم را بسيج كند. اما من بعيد مي‌دانم در شرايط برابر و عادلانه در صندوق كانديداي اصولگرايان راي بياورد و برنده انتخابات از بين دولت و اصلاح طلبان مشخص مي‌شود.