گروه سياسي- مهدی خلیلی: انتخابات، فرصتی هدفمند برای برگزاری جشنواره سیاسی ملی است. بیانگر شعور سیاسی و بلوغ فکری است. برگزاری انتخابات در هرجامعه، تصویری از دموکراسی و مردمسالاری جامعه را نشان ميدهد. از سوی دیگر رهبر انقلاب امسال را سال حماسه سیاسی نامیدند و قطعا همه آنهایی که انتخاب ميکنند تا قدرت را به طور مسالمت آمیز و قانونی و دموکراتیک به فرد واجد صلاحیت واگذار کنند و همه آنهایی که قدر در دست شان بوده و دیگردر عرصه قانونی باید مطابق خواست ملت، قدرت را به افراد منتخب ملت واگذارنمایند،تاثیرگذارند.
رسانهها بخصوص رسانه ملی نیز ميتواند نقش برجسته ای داشته باشد. تلویزیون به عنوان رسانه دیداری در ایران اهمیت خاصی دارد. مخاطبان ایرانی کمتر دل به مطبوعات و نشریات بسته و خبرگزاریها و پایگاههاي خبری پدیدههاي نوین و جذابی هستند که در آغاز اطلاع رسانی خود بوده و تلویزیون ملی و شبکههاي ماهواره ای جذابتر از دیگر عناصر رسانه ای برای مردم ایران است. انتخابات، فرصتی است که ميتواند بازی برد –برد را برای همه به ارمغان بیاورد،از جمله رسانه ملی ميتوانست و ميتواند به برکت انتخابات و برگزاری جشنواره سیاسی در سال حماسه سیاسی به عنوان یکی از برندگان مطرح متاسفانه رسانه ملی در سالهاي گذشته نتوانست به انتظارات افکار عمومی پاسخ داده و رسانه به اصطلاح ملی در خوش بینانه ترین صورت ۳۰ درصد مخاطب دارد.
مردم اعتمادی به رسانه ملی نداشته و این رسانه نتوانسته و نخواسته صداقت خویش را به نمایش گذاشته وموسم انتخابات فرصتی بوده و هست که رسانه ملی بتواند اعتماد از دست رفته را جلب نماید.متاسفانه رسانه ملی باز هم بازنده شد و این رسانه قصد نداردبه تصحیح اشتباهات خویش بپردازد. برگزاری مناظره انتخابات به شکل شو و سرگرمی با سوالات عجیب و دکوری عجیب تر و زمان پخش غیر منطقی،این فرصت آشتی ملی با رسانه ملی را گرفت و رسانه ملی همچنان در دام خودخواهی گرفتار است.
واضح و مبرهن است که مناظره شکل،ساختار و کارکرد متفاوتی دارد و اینکه رسانه ملی به رغم برخی مصلحت اندیشی ها،سبکی خاص و متفاوتی را ایجاد نمود،درخور تامل و تدبر است. اما این سوال مطرح ميشود که چگونه برای آن ۲۰۰۰ ساعت وقت صرف شده و دهها کارشناس ارتباطات چنین سناریویی را تدوین کرده اند.این حق مردم ایران است که کارشناسانی که در تدوین این سناریوی هوشمندانه تلاش کرده، را بشناسند.
البته کارشناسان ارتباطات نیک ميدانند که برگزاری مناظره فنی ميبایست از خصوصیاتی چون شفاف سازی، برنامه محوری، ارتقای افزایش شناخت عمومی و رعایت اصول اخلاقی برخوردارباشد اما این مناظره به زعم اکثر کارشناسان ارتباطات فاقد درگیری و جذابیت بصری، زمان طولانی و سوالات کلی و غیر کارشناسی بود. رسانه ملی ،میلی عمل نموده و متاسفانه دست اندرکاران برنامه نه تنها عذرخواهی نکرده، بلکه این حداقل توقع مردم را به بهانههاي واهی منتسب دانسته که اکثر کسانی که ناراحتند دوست داشتند مسابقه مشت زنی ببینند! و رسانه ملی این فرصت مشت زنی را از آنان گرفته است اما مگر نه این است که این برنامه برای تنویر افکار عمومی و آگاهی ملی ساخته شده و البته کارکردان با اعتماد ویزه خود نقش سرگرم سازی را مطرح نموده و ميگوید برخی گفتند برنامه سرگرم کننده است. من این را هم برای صدا و سیما هنر میدانم. در ارکان صدا و سیما سه هدف بزرگ وجود دارد؛ اول تفریح و سرگرمی، دوم اطلاعات، خبر و آموزش و سوم ارشاد و تربیت. به نظرم یک کم لطفی است ما بخواهیم برنامهای که میتواند تاثیر خود را بگذارد بکوبیم. چرا که خستگی را بر تن دست اندرکارانی که میخواهند خدمت کنند باقی میگذاریم. این کارگردان مناظره ماهیت برنامه را به کلیت تعمیم داده و با این استدلال باید برنامه کودک نقش خبری و آموزشی داشته و اخبار نقش سرگرمی داشته و ترانه نقش تربیتی بگیرد.
واقعیت این است که هنوز اندک فرصتی برای رسانه ملی مانده است تا اندکی از اشتباهات خویش را تصحیح نماید .این حق مردم است که بدانند و بپرسند و بخواهند نه اینکه چند نفر خود را قیم فکری و فرهنگی ملت بدانند. اتفاقي كه در مناظره اول رخ داد يكسانسازي هشت كانديدا توسط مجريان و طراحان برنامه تلويزيوني بود كه به خوبي نشان داد كانديداها چندان متفاوت از هم نميانديشند. گزاره مشهوري وجود دارد كه مضمون آن اين است: (اگر ما شبيه هم فكر كنيم انگار هيچكدام فكر نميكنيم).
در این مناظره صداوسیما عالمانه و عامدانه افکار عمومی را به این سمت هدایت نمود که همه این کاندیدا شبیه هم و ما نیز مثل آنها فکر کنیم و صدا وسیما فکر ميکند که همه ایران مثل جام جم است و البته در همه برنامهها همه باید یکجور فکر کنند. صدا و سیما نمی خواهد بداند که جامعه ایرانی در حال گذار بسیار متنوع است و تنوع اقوام و نژاد وادیان و زبان فرصت است.