به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۷ - ۲۲:۰۹
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۲۷ ساعت ۱۶:۴۱
کد مطلب : ۳۳۱۷۵۱

دلهره در کوهستانی قره باغ

دلهره در کوهستانی قره باغ
گروه بین الملل: صبح روز ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۰ استپاناکرت پایتخت جمهوری خودخوانده آرتساخ در قره باغ کوهستانی با صدای انفجار بمب‌های خوشه‌ای از خواب بیدار شد. گویی آتش بازی از شب قبل زمانی که شهر تعطیلات عمومی را جشن گرفته بود ادامه داشت. در ۴۴ روز پس از آن، دست کم ۳۷۰۰ سرباز ارمنی و سربازان اهل قره باغ که بسیاری از آنان مردان جوان بودند بر اثر حمله نیرو‌های آذربایجانی که به دنبال تصرف مواضع کلیدی بودند کشته شدند. صد‌ها سرباز ارمنی امروز در اسارت جمهوری آذربایجان هستند و سرنوشت افرادی که مفقود شده اند نامشخص است.
ده‌ها هزار ارمنی آواره شدند و صد‌ها روستا تحت کنترل جمهوری آذربایجان درآمد. در واقع، قره باغ ۷۰ درصد از قلمرویی را که از سال ۱۹۹۴ میلادی تحت کنترل خود درآورده بود از دست داد و به همراه آن احساس کنترل بر آینده خود را نیز از دست داده است. این قلمرو که بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان مورد مناقشه است امروزه حدود ۱۰۰ هزار ارمنی را در خود جای داده است و توسط یک دولت به رسمیت شناخته نشده اداره می‌شود.
این "واقعیت تازه" در توافق نامه آتش بس ۱۰ نوامبر ۲۰۲۰ میلادی که توسط "نیکول پاشینیان" نخست وزیر ارمنستان، "الهام علی اف" رئیس جمهور آذربایجان و "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهور روسیه امضا شد مورد تایید قرار گرفت. بر اساس این سند، طرفین باید در مواضع اشغال شده فعلی خود باقی بمانند و جمهوری آذربایجان کنترل مناطق "منطقه حائل" اطراف قره باغ کوهستانی را در اختیار گرفت. تبادل زندانیان نیز در نظر گرفته شده بود هرچند که به طرز دردناکی کند بوده است.
قرار بود حفظ این وضعیت توسط نیرو‌های حافظ صلح روسیه تضمین شود. نزدیک به ۲۰۰۰ سرباز روس با همراهی زرهی اندک در این قلمرو مستقر شدند. امروزه این نیرو‌ها ورود به منطقه را از طریق پست‌های بازرسی در تنها جاده مستقیمی که قره باغ کوهستانی را به ارمنستان مرتبط می‌سازد کنترل می‌کنند. در نتیجه، بازدید از این قلمرو برای شهروندان خارجی از جمله گردشگران و خبرنگاران تقریبا غیرممکن شده است. این هفته، نمایندگان اپوزیسیون ارمنستان از ورود صلح بانان روس به قره باغ خودداری ورزیدند. مردم در قره باغ کوهستانی فکر می‌کردند که ورود نیرو‌های روسی وضعیت را برای چند سال آینده تثبیت می‌کند، اما در عمل ثابت شده است که ثبات زودگذر است.
چندین حادثه در ماه گذشته تاثیر مستقیمی بر زندگی مردم گذاشته اند. در ۸ مارس، در یک دوره سرد غیرمعمول خط لوله گازی که از ارمنستان به قره باغ می‌رسید پس از آسیب در منطقه تحت کنترل آذربایجان متوقف شد. قره باغ با حدود ۱۰۰ هزار نفر ساکن بدون گاز طبیعی یعنی بدون غذای گرم یا آب گرم مانده بود. در نتیجه، تمام مهدکودک ها، مدارس و دانشگاه‌ها تعطیل شدند. قیمت کالا‌های روزمره در سوپرمارکت‌ها افزایش یافته است، کمبود نان وجود دارد و شکر به سادگی از فروشگاه‌ها ناپدید شده است. اغلب اوقات برق قطع می‌شد. علاوه بر این، نیرو‌های جمهوری آذربایجان در ماه مارس به خاک قره باغ حمله کردند. در نزدیکی مرز چند روستای نزدیک به مواضع کنونی آذربایجان از جمله پاروخ، خرمورت و تغاورد سربازان آذربایجانی شروع به پخش سخنرانی‌های تهدید آمیز به زبان ارمنی کردند و از ساکنان خواستند خانه‌های خود را ترک کنند و ادعا کردند کار در باغ‌های شان غیرقانونی است.
چند روز پس از آن، نیرو‌های آذربایجانی شروع به تیراندازی کردند و اکثر مردم مجبور به ترک روستا‌های خود شدند. تپه قراقلوخ مجاور آن منطقه توسط نیرو‌های آذربایجانی تصرف شد و باعث شد تا آن به سوی استپاناکرت دید داشته باشند. در این حمله ۳ سرباز توسط پهپاد آذربایجان کشته شدند.
اندکی پس از آن، مقام‌های قره باغ از دولت ارمنستان خواستند تا در پاسخ به سیگنال‌هایی مبنی بر آمادگی آن کشور برای امتیاز دادن به آذربایجان "موضع فاجعه بار" خود را کنار بگذارد.
پاروخ و خرمورت دیگر برای سفر امن نیستند. خرمورت اکنون در واقع یک موقعیت نظامی ارمنی است. ما با دو نفر صحبت کردیم. "آلا آرزومانیان" که یک سازمان توسعه زنان را اداره می‌کند و "نایرا باغداساریان" که پیش در خرمورت زندگی می‌کرد.
"آلا آرزومانیان" می‌گوید:" من کسی را باور نمی‌کنم. انگار همه دروغ می‌گویند. اخیرا آذربایجانی‌ها از مواضع نزدیک پاروخ و خرمورت از طریق مگافون از ما خواستند خانه‌های مان را رها کنیم. با دهیار روستای خرمورت تماس تلفنی داشتیم تا وضعیت را مشخص کنیم او به ما گفت همه چیز خوب است نیازی به وحشت نیست و روستا در حال زندگی روزمره خود است. سپس تیراندازی دنبال شد. از نارنجک انداز استفاده کردند و یک غیرنظامی در حین کار در باغ اش زخمی شد".او می‌افزاید:"جالب‌ترین نکته این است که باکو به طور رسمی همه این رویداد‌ها را رد می‌کند و مسئولیت آن را نمی‌پذیرد هرچند که آذربایجانی‌ها خود شروع به پخش فیلم از طریق کانال‌های تلگرامی کرده اند. روس‌ها در پاسخ می‌گویند:"وقتی اجازه تیراندازی به ما داده نمی‌شود چه کنیم"؟ روس‌ها وضعیت فعلی را "عقب‌نشینی آینه ای" می‌خوانند (یعنی هم نیرو‌های ارمنی و هم نیرو‌های آذربایجانی باید به طور مساوی عقب نشینی کنند) این چه مفهومی دارد که فقط ما باید عقب نشینی کنیم؟ اگر می‌خواهید مناطقی را تحویل دهید فقط آن را به وضوح بگویید. ما را با اصطلاحات اختراعی فریب ندهید".
او می‌گوید:" واضح است که روسیه مشغول اوکراین است و نمی‌خواهد مشکل دیگری در قره باغ وجود داشته باشد. شاید این یک "بازی بزرگ" باشد که ما آن را درک نمی‌کنیم. با اینکه (خرمورت و پاروخ) ده کیلومتر با ما فاصله دارند خبر آوارگی را تلفنی شنیدیم. مردم شروع به پرسیدن کردند و معلوم شد که درست است. پیرمردی بود که حاضر نشد روستای خود یعنی پاروخ را رها کند، اما پسرش که نظامی است را از روستا بیرون کردند. ماندن خیلی خطرناک شده است. ما از پس گرفتن روستا‌های مان منع شده ایم. حدود ۱۵ زن تظاهراتی در ۴ آوریل در آسکران علیه "نیکول پاشینیان" نخست وزیر ارمنستان برگزار کردند تا به او بگویند که از طرف ما مذاکره نکند، زیرا ما به او رای ندادیم. بنابراین، او حق امضای اسناد را ندارد. اخیرا کارزاری برای جمع آوری امضا در حمایت از پیوستن قره باغ به روسیه آغاز شده است. بخشی از جمعیت طرفدار و برخی دیگر مخالف هستند. اگر قره باغ بخشی از روسیه شود این بدان معناست که ما باید با آذربایجانی‌ها زندگی کنیم آن وقت با یکدیگر اختلاف خواهیم داشت. من نمی‌دانم چرا ارمنستان استقلال قره باغ را در ۳۰ سال گذشته برسمیت نشناخت".
نایرا باغدارساریان می‌گوید:"پس از این که آذربایجانی‌ها شروع به تیراندازی به سمت روستای ما کردند و ما آواره شدیم به استپاناکرت رفتیم تا با خواهرم که او هم آواره و اهل شوشی است با یکدیگر زندگی کنیم. حالا باید کرایه بدهیم. حتی در طول جنگ ۴۴ روزه در سال ۲۰۲۰ میلادی نمی‌خواستم روستا را ترک کنم. در آن زمان، چون تنها زندگی می‌کردم می‌ترسیدم و وقتی می‌خوابیدم نیز می‌ترسیدم: آذربایجانی‌ها در ۵۰۰ متری خانه من بودند. من از تیراندازی آن قدر نترسیدم که زمانی که موغام (موسیقی سنتی آذربایجانی) را از طریق مگافون پخش می‌کردند دچار هراس می‌شدم. از نظر روانی روی من تاثیر می‌گذاشت. هر روز از خدا می‌خواهم که ما را به خانه بازگرداند. دام هایمان را فروختیم و آمدیم اینجا. هم اکنون آذربایجانی‌ها در قراقلوخ هستند و روستای ما در دست آن هاست. من در پاروخ به دنیا آمدم و سپس در سال ۱۹۸۴ میلادی به خرمورت نقل مکان کردم. هنوز امیدوار هستم که روزی به زیارت قبور اجدادمان و اماکن مقدس مان برویم و شمعی را روی خاچکار [سنگ یادبود ارامنه]روشن کنیم. شوهرم در جنگ دهه ۱۹۹۰ مفقود شد. من دیگر ازدواج نکردم. ما در میان برف سنگین بچه کوچک ام را در آغوش گرفتیم و به روستای شوهرم فرار کردیم. نمی‌دانم آن زمان چگونه ۸۰ کیلومتر را پیاده پیمودم. آن زمان روستای ما سوخته بود. اکنون نیز همین طور است. ما می‌توانستیم جنگ سابق را تحمل کنیم، اما جنگ اخیر شدیدتر بود. ما از هر طرف صدمه دیده ایم. من به مردم تکیه نمی‌کنم من به خدا توکل می‌کنم. من می‌خواهم به خانه بروم و در را باز کنم. دیروز برگشتم خانه تا گل‌ها را آب بدهم در تمام راه گریه می‌کردم پسرم گفت صبر کن تا برسیم خانه. باغ شکوفا می‌شود لوبیا می‌روید. مسائل اجتماعی مهم هستند، اما از اهمیت بالایی برخوردار نیستند. زمانی که گاز قطع شد شایعاتی وجود داشت مبنی بر اینکه جمهوری آذربایجان می‌تواند در ازای به رسمیت شناختن تمامیت ارضی خود از سوی ما جریان گاز را از سر بگیرد. مردم ترجیح دادند بدون گاز بمانند".
او می‌افزاید:"ساسون بارسقیان" رئیس سابق منطقه آسکران اخیرا پیشنهاد داد که برای پیوستن به فدراسیون روسیه رفراندوم برگزار کنیم که منجر به زندگی امن برای مردم قره باغ می‌شود. مردم شروع به مخالفت با این موضوع کردند و گفتند که سربازان ما خون خود را برای پیوستن به ارمنستان ریخته اند نه روسیه. با این وجود، باید بگویم که تعداد افرادی که می‌خواهند به روسیه بپیوندند کم نیستند. سوال این است که آیا روسیه قره باغ را بخشی از خود می‌بیند"؟
واقعه پاروخ بر شهرت روسیه نیز اثر منفی گذاشت: آذربایجانی‌ها در حضور روس‌ها وارد روستا شدند. علاوه بر این، تقریبا به وضوح گفته شد که روس‌ها روستا را به آذربایجانی‌ها تحویل دادند. پس از آن، دولت قره باغ از دولت ارمنستان درخواست کرد تا به عنوان ضامن امنیت مردم قره باغ عمل کند. ارمنستان هنوز پاسخ خود را ارسال نکرده است.
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها