به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۷ - ۲۲:۰۹
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۲۰ ساعت ۱۷:۲۳
کد مطلب : ۲۴۰۲۳۴

چهارچوب فهم

چهارچوب فهم
رضا صادقیان
رویدادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی براساس نگاه تحلیل‌گران برای مخاطبان به فهم درآورده می‌شوند. هر کدام از پژوهشگران، نویسندگان و تحلیل‌گران با توجه به عینکی که روی چشم می‌گذارند، رویدادها را فهم و همان فهم را برای مخاطبان به تصویر می‌کشند.
طی روزهای گذشته تحلیل‌های پرشماری درباره فواید و زیان‌های احتمالی که با انتخاب ترامپ و بایدن در حوزه سیاست خارجی کشورهای خاورمیانه، سیاست‌های جهانی و خصوصا ایران رخ خواهد داد منتشر شده است. اینکه ترامپ نسبت به بایدن برای ایران بهتر است و یا مذاکره با جمهوری‌خواهان راحت‌تر از دمکرات‌ها می‌توان به نتیجه مشخصی رسید و... از سویی دیگر بخشی از تحلیل‌گران که سابقه اصول‌گرایی آنان هویداست به جای دقت کردن به رویکرده‌های آینده رییس دولت آمریکا تمرکز خود را به آشوب‌های خیابانی پس از انتخابات، به راه افتادن جنگ خیابانی توسط طرفداران ترامپ و بی‌معنا شدن صندوق رای را پررنگ کرده‌اند. همه این موارد حکایت از آن دارد که هر دو طیف و سایر تصویرهای ارایه شده توسط تحلیل‌گران داخلی دقیقا بوسیله چارچوب فهم آنان جلوه‌گر می‌شود.
به عنوان مثال؛ چهره‌های نزدیک به دولت نهم و دهم سابقه تجاری و معامله‌گری ترامپ را برجسته کرده و از رهگذر همین پیش فرض‌ها باور به آن داشتند که بهتر از هر زمانی می‌توان اقدام به توافق کرد. چرا که تجربه مذاکره با افرادی که پیشه بازرگانی دارند، نشان از آن دارد که ساده‌تر به نتیجه دلخواه منجر خواهد شد. همچنین برخی از تحلیل‌گران که فهم خود از رویدادها را براساس رویکردهای امنیتی صورت‌بندی می‌کنند، به این نتیجه رسیده‌اند که آمریکای پس از ترامپ به دلیل شکل‌گیری شکاف‌های اجتماعی و رها شدن گروه‌های نژادپرست و نپذیرفتن نتیجه انتخابات آتش اختلافات را روشن کرده و تمام ایالت‌ها دستخوش ناآرامی و ستیز خواهد شد، این افراد بروز هر ناآرامی را به تحلیل خود مربوط می‌دانند. بنابراین این افراد خرید سلاح توسط شهروندان آمریکایی را به عنوان سند مدعای خویش ذکر می‌کنند. از همین‌رو درگیری طرفداران کاندیدای ریاست جمهوری در خیابان‌های آمریکا را به عنوان ناامنی فراگیر نشان می‌دهند. به عبارتی روشن‌تر، در میان هر دو طیف تحلیل می‌توان شواهدی برای آن یافت، ولی اینکه دقیقا چنین تصویری به واقعیت پیوند خواهد خورد یا خیر، محل مناقشه است. چرا که تا امروز فرضیه نخست به دلیل انتخاب نشدن ترامپ ابطال شده و دیگر آنکه با اعلام نتیجه انتخابات و برهم نخوردن نظم عمومی در ایالات‌های مختلف نمی‌توان با اطمینان کامل از آشوب‌ها و ستیز در شهرها نام برد.
پیوند خوردن تحلیل‌ها با رخدادهای بیرونی زمانی محل اعتنا و بازخوانی است که رویدادهای بیرونی با تصویر ارایه شده همخوانی داشته باشد، در غیر اینصورت ما با رویکردهای سراسر نادرست در تحلیل کنش‌های سیاسی و اجتماعی روبرو خواهیم بود. دیگر آنکه، گذر زمان بهترین سنگ محک اینگونه تحلیل‌هاست. از همین‌رو آنچه تا کنون با آن روبرو بوده و هستیم تنها فهم و تصویر ترسیم شده توسط تحلیل‌گران از رویدادهای بیرونی است و تا زمانی که این تحلیل‌ها به واقعیت پیوند نخورد معتبر نخواهد بود.










 
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها