به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۷ - ۲۲:۰۹
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۰۶ ساعت ۰۸:۰۰
کد مطلب : ۲۸۴۸۵۱

شور و شیرین سد گُتوند

شور و شیرین سد گُتوند
رضا صادقیان
گزارش‌های منتشر شده درباره سد گتوند و مصاحبه‌هایی که این روزها از سوی مسئولان اسبق، سابق و فعلی دولت در جریان است نشان می‌دهد ساخت و بهره‌برداری از این سازه آبی دستاوردی به غیر از تخریب و ویرانی محیط زیست و به نابودی کشاندن زندگی مردم نداشته است. پس از اعتراض کشاورزان و برخی شهرهای استان خوزستان در روزهای اخیر مسئله سد گتوند برای مرتبه‌ای دیگر به عرصه رسانه‌ها کشیده شد.
دکتر محمدجواد عبدالهی «رییس سابق دانشکده زمین شناسی دانشگاه شهیدچمران اهواز» در مصاحبه‌ای گفته است: 20 سال قبل از آنکه جانمایی سد گتوند در سال 68 صورت بگیرد، آمریکایی‌ها پیشنهاد داده بودند 20 کیلومتر بالاتر از مخزن فعلی، سد گتوند احداث شود اما در آن سال‌ها مدیران شرکت مدیریت منابع آب و نیروی ایران بر این باور بودند که آمریکایی‌ها چون می‌خواستند مخزن سد کوچک باشد، این اختلاف مکانی را مطرح کردند! لذا تصمیم‌شان بر این شد که دریاچه سد درست بر روی گنبدهای نمکی گچساران جانمایی شود.
احمد میدری معاون وزارت رفاه و نماینده دوره ششم مجلس شورای اسلامی در مصاحبه‌ای با برنامه «جهان‌آرا» می‌گوید: برخی کارشناسان بر این باور بودند که اگر مطالعات سال ۱۳۸۳ در سال ۱۳۷۵ انجام می‌شد، چه بسا اجرای این سد تصویب نمی‌شد. چالش‌های این سد از ابتدا تا حدی زیاد بود که نه تنها برخی ساخت سد گتوند را از ابتدا اشتباه دانستند، بلکه عده‌ای از منتقدان حتی خواستار تخریب آن شده‌ بودند. با این حال مدیران وقت وزارت نیرو سد را ساختند!
مطالعات شرکت آمریکایی و بعدها فرانسوی نشان می‌دهد که احداث سد می‌بایست در بالا دست اتفاق بیفتد تا از شور شدن آب و حل شدن کوه نمک جلوگیری به عمل آید، اما این همه نیز به گوش مدیران ارشد اجرایی نرفت. سد گتوند برای آغاز به کار مجوزهای مورد نیاز سازمان محیط زیست را نگرفت، مجوزهایی که در دو دولت پس از دولت مرحوم هاشمی نیز مورد توجه مسئولان اجرایی قرار نگرفت و با این وجود کار ساخت سد ادامه پیدا کرد؛ اینگونه که از شواهد پیداست دولت خاتمی به جای بررسی مجدد و بازخوانی اثراث تخریبی سد گتوند با اعمال فشار به رسانه‌ها امکان سر زدن و تهیه گزارش از این سازه آبی را ندادند. تا اینجای کا ما به سه دولت و در ظاهر با سه رویکرد متفاوت در دولت‌داری روبرو هستیم، ولی سیاست‌های هیچ کدام با دولت قبلی تفاوت نمی‌کند!
به این نکته نیز دقت کنید؛ در سایت سازمان آب و برق خوزستان ویژگی‌های سد گتوند چنین برشمرده شده است: بلندترین سد خاکی در دست احداث. دارای بزرگترین مخزن آبی کشور پس از کرخه. بزرگترین مخزن آبی بر روی رودخانه کارون. انتهایی‌ترین سد و نیروگاه در پائین دست رودخانه کارون. دارای نقش تعیین‌کننده در افزایش قدرت مانور سدها و نیروگاه‌های بالادست. دارای بزرگترین تونل‌های آب‌بر نیروگاه‌های آبی در کشور از لحاظ طول و سطح مقطع. دارای بیشترین میزان تولید انرژی برق آبی در میان نیروگاه‌های برق آبی کشور. دارای یکی از عمیق‌ترین دیوار آب‌بند در میان سدهای خاکی جهان. دارای سیستم منحصر به فردآب‌بندی ترکیبی دیوار آب بند و پرده آب بند.
در عبارت‌های بالا تکرار عبارت «ترین» و استفاده از برخی کلمات بازتاب ذهن مدیران سازه‌ای است. مدیرانی که علاقه‌ای خاص دارند حتی نصب یک تابلو در بزرگراه را برای مردم فریاد بزنند و از بهترین و بزرگترین و چشم‌ نوازترین تابلو مسیریابی در جهان سخنرانی کنند؛ مدیرانی که دقت و تمرکز در کار را به دلیل کند شدن و یا تعطیل شدن یک پروژه را خوب نمی‌دانند ولی علاقه بی‌حد و حصری در به کار بردن کلمات بلندترین، بزرگترین، بهترین، انتهایی‌ترین، بیشترین و تمام ترین‌ها دارند تا خودشان را بهتر برای مردم به نمایش بگذارند.
نخستین و واپسین مشکل به نگاه، نگرش و زاویه دید مدیران ارشد اجرایی و حتی نمایندگان مجلس ارتباط پیدا می‌کند، نه تنها در ساخت سد مخرب گتوند، بلکه در اجرا و افتتاح صدها طرح اجرایی. مانند احداث کارخانه‌های فولاد سازی و پتروشیمی در استان‌های کم آب و مناطق کویری. مثل احداث مناطقی تحت توسعه نی‌شکر در خوزستان و اسرار به کاشت برنج در صدها هزار هکتار که چیزی به غیر از ایجاد رانت برای برخی‌ها نبوده است. اما مدیرانی با فکر سازه‌ای این همه را نادیده گرفته و می‌گیرند.
اکثر مدیران اجرایی به جای دقت کردن به طرح‌ها و مطالعات اولیه پروژه‌های عمرانی به دنبال آن هستند تا در دوره خودشان ساختمانی به ساختمان‌های قبلی اضافه کنند، کارخانه‌ای جدید را روبان‌چینی نمایند، با فشار و زور و استفاده از ابزارهای دیگر پروژه‌های دیگر را به استان خود بیاورند و خلاصه آنکه سازه‌ای جدید را خلق کنند تا از قبل آن در رسانه‌های ریز و درشت حضور پیدا کنند و از خلاقیت‌ها، توانایی‌ها و تلاش‌های خودشان رونمایی دوباره انجام دهند. تفکر سازه‌ای یعنی همین، یعنی نشان دادن سازه‌ای جدید که برای مخاطبان از چند و چون آن چیزی گفته نمی‌شود! این همه را می‌توان باز تولید افکار سازه‌محور و توسعه نامتوازن نام گذاشت. فکری که به دنبال هیچ نیست مگر ساخت و ساختن عمارت جدید صنعتی و سازه‌ای بزرگ و با شکوه و با عظمت که بزرگتر از سازه‌های گذشته باشد!
اینکه ساخت جدید چه تبعاتی می‌تواند داشته باشد و یا چه عواقب زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی و امنیتی در سال‌های بعد را به دنبال خواهد داشت برای مدیران سازه دوست اساسا محل دقت نیست. آنان می‌خواهند بسازند و جلو بروند و آنقدر در این کار اصرار می‌ورزند که در نهایت امر چیزی به غیر از تخریب و بحران و چالش را برای کشور بوجود نخواهند آورد.
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها