به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۷ - ۱۱:۴۵
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۱۱ ساعت ۰۸:۲۶
کد مطلب : ۳۸۴۴۸۳
بی اثر بودن «زمستان سخت» و «نقطه گریز»

شکست گفتمانی مخالفان برجام

شکست گفتمانی مخالفان برجام
✍ داوود حشمتی- امتداد
اول: سال 92 و درست بعد از توافق ژنو وقتی «دلواپسان» نطفه سیاسی خود را منعقد کردند، حملات تندی را نسبت به توقف غنی‌سازی ۲۰درصد در کشور آغاز کردند. آن زمان علی اکبر صالحی حرف مهمی زد و از آنها پرسید: "ما به اندازه نیاز چندسال اورانیوم 20 درصد به عنوان ذخیره در کشور داریم، منتقدان بگویید برای چه مصرفی نیاز به تولید داریم، ما آن را تولید کنیم». در پاسخ مهدی محمدی که از مشاوران سعید جلیلی در شورای عالی امنیت ملی بود (و حالا مشاور محمدباقر قالیباف در مجلس است)، در یادداشتی که ایران هسته‌ای منتشر کرد نوشت که «مورد مصرف 20 درصد در روی میز مذاکره است». او در جای دیگری گفته بود: «اصلی‌ترین نگرانی طرف غربی غنی‌سازی 20 درصد و ذخیره اورانیوم 20 درصد است» 
خالقان این تفکر معتقد بودند که غرب از اینکه ایران به "نقطه گریز هسته‌ای" (Breaking out) برسد و به سمت «بمب هسته ای برود» واهمه دارد. پس باید برای امتیاز گرفتن بیشتر به آنها فشار آورد و به نقطه گریز رسید. اما دیدیم که از زمان صدور فتوای آیت‌الله خامنه ای مبنی بر حرمت تولید سلاح هسته‌ای (و تاکیدات چند بار بر آن)، همچنین گزارشات مکرر سازمان‌های جاسوسی آمریکا که می‌گویند از سال 2006 ایران به سمت ساخت سلاح حرکت نکرده است، باعث شده تا «ترسی» در طرف مقابل ایجاد نشود. لذا امروز که ماه‌هاست از نقطه گریز عبور کردیم نه از افزایش ذخائر اورانیوم واهمه دارند، و نه از تولید 20 درصد و 60 درصد. واهمه آنها زمانی ایجاد خواهد شد که ایران سیاستی که از 2006 انتخاب کرده بود به کنار بگذارد. در این زمینه هم هیچ نشانه‌ای دیده نمیشود. پس عجالتا تا آن زمان رفتارهای ایران «ترسی» در طرف مقابل تولید نمی‌کند که واکنش مورد نیاز افراطی‌های داخلی روی میز گذاشته شود. 

دوم: در حالی که مذاکرات در تابستان 1401 و در دوحه قطر به سرانجام احیا شدن دوباره برجام نزدیک شده بود، عده‌ای در تهران با توهم «زمستان سخت اروپا» مدعی شدند که اگر «دوماه دست از مذاکره کردن برداریم» اتحادیه اروپا به خاطر عبور از بحران انرژی در زمستان امسال، به دست و پای ایران می‌افتد. این تفکر اگرچه از سوی معدودی از رسانه‌های اصولگرا منتشر شد، اما تفکر غالب همه آنها بود. چون هیچ صدای مخالفی از میان آنها بر نخاست و در نهایت هم نتوانستند پیش از برگزاری انتخابات کنگره در آمریکا توافق را احیا کنند و منتظر «زمستان سخت اروپا» ماندند. 

سوم: واضح بود که اروپا برای زمستان خود برنامه دارد و به دست و پای ایران نمی‌افتد. این یک اشتباه بزرگ و استراتژیک است که کشور را معطل واکنش جریان بیرونی نگه داریم. بن‌مایه تفکر جریان ضدبرجامی این است که معتقدند واکنش‌های مخالفان ایران در اتحادیه اروپا و آمریکا را میتوانند رقم بزنند. تصور آنها این است که آنها همیشه یک مدل تصمیم می‌گیرند. برای همین فکر میکنند می‌شود مثلا آنها را از غنی سازی بالای 20 درصد و 60 درصد و حتی 90 درصد «ترساند». تا در نهایت ناگزیر شوند با ایران وارد یک توافق شوند. آنچه نمی‌دانند این است که اتفاقا آمریکا در حال مدیریت کردن و رقم زدن «واکنش‌های» ایران است. 

چهارم: برای آمریکا کاملا واضح است که واکنش ایران در مورد هر فشاری چگونه خواهد بود. از همین رو به راحتی و به اندازه لازم فشار را وارد میکند و یا  از موقعیت آن خارج می‌شود. از آنجا که هسته مرکزی تعیین سیاست‌های مهم ایران سالهاست بدون تغییر مانده، زمین بازی، توانمند‌های بازیگران، توانمندی‌های ایران در بازی و دامنه حرکاتی که بازیگران ایران در مورد هر مساله‌ای از خود نشان می‌دهند، کاملا برای آمریکا واضح و آشکار است. لذا در این زمینه ما همواره یک قدم عقب‌تر از آنها ایستاده‌ایم. چون هر واکنش از سوی ایران برای غرب کاملا واضح و آشکار است. 

پنجم: واقعیت این است که مدعیانی که با تئوری‌های «نقطه گریز» و «زمستان سخت» باعث شدند دو دهه رشد، رفاه و پیشرفت ایران گروگان این سیاست‌ها باشد، باید پاسخ دهند. اما عجالتا امروز شکست خورده بودن این سیاست‌ها کاملا روشن و عریان شده است. حتی اگر آنها نخواهند به این شکست اعتراف کنند و از مردم طلب بخشش کنند.
برچسب ها: برجام

۱۴۰۱/۱۱/۱۱ ۰۸:۴۶
مقاله بسیار ارزنده ای است (417479)
۱۴۰۱/۱۱/۱۱ ۰۸:۵۴
تا ی مشت پت و ما سیاست خارجی کشور را مدیریت می کنند همین می شود که می بینید (417480)
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها