محمد توکلی
گروه مقالات: از جمله نقدهایی که در فضای پسابرجام به دولت میشود این است که چرا با وجود رفع تحریم بانکی هنور بانکهای بزرگ به همکاری با ایران تمایلی نشان نمیدهند. اظهار نظرهای برخی مقامات دولتی هم که در کمال تعجب همصدا با دلواپسان این موضوع را بزرگنمایی میکنند به غبارآلودتر شدن فضای این بحث کمک کرده است. اما واقعیت چیست؟ آیا به واقع امریکاییها یا دیگران بر خلاف برجام عمل کردهاند و نقض عهدی رخ داده است؟
وقتی به متن برجام مراجعه میکنیم و تعهدات طرف مقابل در این موضوع را با آن چه که اتفاق افتاده مقایسه میکنیم مشاهده میشود که دقیقا مطابق برجام عمل شده است و طرف مقابل بعد از تایید آژانس (26دی 94) تمامی محدودیت هایی که در همکاری بانکها با ایران برقرار کرده بود برداشته است به استثناء اشخاص حقیقی و حقوقی که بر اساس موضوعاتی دیگری از قبیلتروریسم، حقوق بشر و. . . در فهرست تحریمها هستند و قرار هم نبوده با مذاکرات هستهای و برجام از لیست تحریم خارج شوند. در نتیجه آن چه باعث عدم تمایل بانکهای بزرگ به همکاری با ایران میشود نه محدودیت ایجاد کردن امریکا و نقض عهد این کشور بلکه اشکالاتی در این سوی ماجراست. این اشکالات را هم باید با اقدام و عمل رفع کرد و با لفاظی علیه امریکا مسائل این چنینی قابل حل نیستند.
یکی از مهمترین دلایل عدم تمایل بانکها برای همکاری بیشتر با ایران موضوع پولشویی است. تا اندکی پیش ایران در کنار کشور عجیب و غریب کره شمالی تنها کشورهایی بودهاند که در لیست سیاه FATF قرار داشتهاند. لیست سیاهی که برای بانکهای کشورهای صنعتی موضوع بسیار مهمی است زیرا در آن بلاد بر خلاف کشور ما موضوع پولشویی مسئلهای بسیار مهم است و مجازاتهای سنگینی علیه افراد که مرتکب پولشویی میشوند وضع میشود. بنابراین نمیتوان توقع داشت که این بانکها ریسک همکاری با ایران را بپذیرند و خود را در معرض مجازاتهایی سنگین قرار دهند. موضوع دیگری که این میلی را تشدید کرده است دوری چندین سالهی ایران از روابط بین بانکی در عرصه بین الملل است و طبیعتا جبران این فاصلهی چندین ساله احتیاج به زمانی بیش از این دارد.
و مسئلهی سوم که معضل بزرگی است و در سالهای آتی بیش از امروز نمایان خواهد شد باقی ماندن تحریمهای غیر هستهای است. آن تحریمها شاید در عمل بر خلاف تحریمهای مرتبط با پرونده هستهای تاثیر آن چنانی بر اقتصاد کشور نداشته باشد اما باقی ماندن فضای تحریم میتواند بخش خصوصی و بانکها را نسبت به همکاری با ایران دچارتردید کند در نتیجه مصلحت آن است که بزرگان کشور دربارهی رفع آن تحریمها تدبیری بیاندیشند.