به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۲۹ - ۱۴:۳۸
 
۴
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۶ ساعت ۱۵:۲۶
کد مطلب : ۱۴۱۶۷۵

نگاهی دیگر به اعتراضات مدنی

علیرضا طالب‌زاده
عقربی از شتری می‌خواهد که او را بر پشت خود سوار و از رود اردن رد کند. شتر می‌گوید: «اگه این کارو بکنم تو منو نیش می‌زنی، اونوقت هر دومون تو رودخونه غرق میشیم.» عقرب می‌گوید: «آخه چرا باید این کارو بکنم؟ » به این‌ترتیب شتر راضی می‌شود که عقرب را بر پشت خود سوار و او را از این طرف رودخانه به آن طرف ببرد. وسط رودخانه که می‌رسند عقرب نیشش را در بدن شتر فرو می‌کند. شتر سرش را به طرف عقرب بر می‌گرداند و می‌گوید: «تو منو نیش زدی و حالا هر دویمان غرق خواهیم شد. چرا این کارو کردی؟ » عقرب برای شتر توضیح می‌دهد: «اینجا خاورمیانه است.»

این داستان کوتاه را آن ور آبی‌ها به طنز یا به جد زمانی بکار می‌برند که با تکیه بر ذهنیت غربی و عقل حسابگر خود پشت اتفاقاتی که رخ می‌دهد یا تصمیمات و سیاست‌هایی که در منطقه خاورمیانه اتخاذ می‌شود علت و توجیهی قانع کننده نمی‌یابند، یا برای وقایع غیرقابل پیش‌بینی که در کشورهای این منطقه رخ می‌دهد استفاده می‌کنند. تصمیمات و سیاست هایی که توسط دولتمردان، سیاستمداران، سیاست‌پیشگان و سیاست‌مردان کشورهای واقع در این منطقه از کره زمین که همیشه بوی نفت می‌دهد بر اساس منطقی ضعیف و بدون حسابگری و آینده‌نگری و بدون ارائه دلایل قانع کننده به عموم اتخاذ می‌شود. این نوع از تصمیمات ممکن است بر اساس توجیهاتی ضعیف یا یک شبه و لحظه‌ای، احساسی یا بر اساس گرایشات، علائق و خصومت‌های شخصی و بدون در نظر گرفتن تمام جوانب امر و منافع کشور و عموم اتخاذ شود. این علل ممکن است بعضا خنده دار هم به نظر برسد. خاورمیانه همیشه آبستن حوادت غیرقابل‌پیش‌بینی بوده است و تحلیلگران سیاسی با توجه به تاریخ این منطقه و آشوب‌ها و انقلابات سیاسی که در آن رخ می‌دهند با احتیاط تحلیل‌های خود را ارائه می‌دهند.

 انقلاب اسلامی نقطه عطفی در تحولات منطقه بود که با تظاهرات همراه با خشونت علیه شاه همراه بود. اعتراضات خیابانی با شکستن شیشه‌های بانک‌ها که مظهر سرمایه داری در آن زمان محسوب می‌شد شروع شد. بعد از چهار دهه اعتراضاتی خودجوش به عملکرد حکومت و بحران مدیریت که بدون رهبری و بی آن که وابستگی به جناحی خاص داشته باشد از مشهد شروع و به شهرهای دیگر سرایت پیدا کرد که ظاهرا کنترل شده است. بر اساس آنچه در اعتراضات بعد از انقلاب شاهد بوده‌ایم نحوه برخورد با این نوع اعتراضات از فرمول دولتی کم و بیش یکسانی تبعیت می‌کند و نسحه تقریبا یکسانی هم در طول این سال‌ها برای آن پیچیده شده و می‌شود بدون اینکه به ریشه‌ها و علل واقعی آن توجهی شود یا صدا و‌تربیونی برای معترضین در نظر گرفته شود:

اعتراضات مدنی، سرکوب و دستگیری گسترده معترضان، سکوت صدا و سیما و نادیده گرفتن اعتراضات و با ادامه یافتن آن کوچک شمردن اعتراضات، محدود ساختن سرویس‌های خبررسانی و ارتباطی مانند تلفن، اس‌ام اس، اینترنت و شبکه‌های اجتماعی، انعکاس سوگیرانه تطاهرات توسط رسانه‌های حکومتی و نظامی، زدن برچسب فتنه گر و اغتشاش گر و عوامل خارجی به معترضین، منحرف ساختن افکار عمومی به سمت و سوی دخالت کشورهای خارجی و عوامل آنها و مقصر قلمداد کردن رسانه‌های برون‌مرزی در تحریم مردم، پخش اخباری مبنی بر کشف مواد منفجره، فایل‌ و نرم‌افزار در رابطه با ارتباط تظاهرکنندگان با سازمان‌های جاسوسی، تظاهرات دولتی در محکومیت معترضین، دستگیری‌های بیشتر، اظهار نظرها، محکوم کردن‌ها و تهدیدهای مقامات حکومتی، نظامی و امنیتی، پخش شوی هویت و اعترافات دستگیرشدگان و کشیدن پای عوامل و طراحان خارجی و اتاق فکرها... و تنها چیزی که در این بین مهجور واقع می‌شود علت واقعی اعتراضات مدنی است. اما سوال این است که این نسخه و عملیات گازانبری تا کجا می‌تواند درمان این زخمی باشد که مدام سر باز می‌کند و یا توموری که مدام در حال رشد است باشد؟ به نظر می‌رسد با گسترش شبکه‌های اجتماعی و کم رنگ شدن اعتماد به رسانه‌های ملی بخصوص با اظهارنظرهای غیرواقعگرایانه مقامات دولتی که پخش می‌کند این حنا دارد رنگش را از دست می‌دهد.

در یک نگاه کلی اعتراض و خشونت دو کلمه‌ای هستند که با هم قرابت بیشتری دارند تا‌ ترکیبی مانند اعتراضات مسالمت‌آمیز. بی شک خشونت آخر از همه قرار می‌گیرد. وقتی گوش شنوایی برای طومار و اعتراض مسالمت آمیز، اتوکشیده و مودبانه نباشد خشونت به همراه اعتراض برای جلب بیشتر اجتناب‌ناپذیر می‌نماید و اگر این هم جواب نداد در مراحل بعد باید منتظر چیزهای بدتری هم باشیم. درست به مانند پدری که سر سفره ناهار از فرزندش می‌خواهد که لیوان آبی به دستش بدهد، اگر فرزند گوش به حرفش ندهد بار دوم با صدای بلند درخواست خود را تکرار می‌کند و اگر باز هم گوش فرزند بدهکار نبود با صدای بسیار بلند از فرزند می‌خواهد که لیوان آبی به او بدهد و اگر فرزند باز هم مجل نگذاشت ممکن است دست به خشونت بزند، مثلا چیزی پرت کند یا کشیده‌ای به فرزند بزند. اعتراض مسالمت آمیز چیز خوبی است اما در منطقه‌ای مانند خاورمیانه اعتراض به فساد و اقتصاد بیمار با شکستن شیشه بانک‌ها که مظهر سرمایه داری و رانت خواری و فساد محسوب می‌شود آغاز می‌شود.

از زاویه‌ای دیگر می‌توان اعتراضات اخیر را نتیجه بحران مدیریتی که سال‌ها است بر کشور حاکم شده است دانست: مدیران فسیل شده‌ای که گرد پیری بر سروروی آنها نشسته و با حقوق‌های نجومی همچنان به حیات خود ادامه می‌دهند. نه به اطلاعات و تخصص و مهارت‌های حرفه‌ای آنها در طول این سال‌ها اضافه شده است و نه ایده و خلاقیتی از خود نشان داده‌اند. مدیرانی که به هر عنوان (اصلا‌ح‌طلب، اصول گرا و. . .) نان بالارفتن از دیوار سفارت یا مقدس مآبی و... خود را می‌خورند و حلقه‌ای درست کرده‌اند که سال‌ها است کسی را به آن راه نمی‌دهند و به کسی هم اعتماد نمی‌کنند. برای این مدیران حب وطن محلی از اعراب ندارد. دوره‌ای و نوبتی بر صندلی‌های چرمی مدیریت تکیه می‌زنند و از علم روز و درک صحیح مسایل بی‌بهره هستند. اینان که سال‌ها است فکر و ذکرشان تنها منافع خود و نه کشور عزیز است سرمایه ملت را برباد داده‌اند و توهمشان این است که کشور بهتر از اینها را سراغ ندارد.

اما نکته آخر و مهم‌، نگرانی از وضعیت دستگیرشدگان است که بر تعداد آنها روزبه‌روز افزوده می‌شود و حتی تعدادی در روزهای اخیر دستگیر شده‌اند. مردم خاطرات و تجارب ناگواری از دستگیری‌های اتفاقات 88 دارند و این برداشت در ذهن‌ها مانده است که دستگیرشدگان و خانواده آنها در این نظام از هستی ساقط می‌شوند: نه می‌توانند به دانشگاه بروند، نه می‌توانند استخدام شوند و نه. . . ضروری است مدیران و مسئولین از وقایع گذشته درس بگیرند و جوانانی را که تنها برای نشان دادن اعتراض خود به خیابان آمده‌اند آزاد نمایند. چرا که بدون شک خشونت خشونت می‌آورد. این به نفع همه و نظام است؛ و به جای پرونده‌سازی و شوآف و صرف انرژی برای متقاعد کردن آنها به اینکه اشتباه کرده‌اند و آلت دست دشمن شده و آنها را شاد کرده‌اند روی علل واقعی اعتراضات تمرکز کرده و وضعیت دستگیرشدگان را با در نظر گرفتن واقعیات جامعه در کمترین زمان روشن کنند.
مرجع : روزنامه بهار

حسن حبشي
United Arab Emirates
۱۳۹۶/۱۰/۱۶ ۱۶:۰۴
واقعا مردم درفشار هستند واز بي عدالتي وتبعض به ستوه امده اند نه پاي پيش دارند ونه پس (357228)
سهيل گچ پز
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۶/۱۰/۱۶ ۱۷:۱۰
اين مقاله به شكل غيرقابل باوري كارشناسي و عاقلانه و عادلانه و كارشناسي بود ظاهرا حتي بين اصلاحطلبان تنها سايتي كه منافعي در حفظ وضع موجود نداره شماييد متاسفانه ساير دوستانتون كاملا تحت تاثير نظرات حكومتي مقاله و اخبار چاپ كردن تو اين ده روز ممنون از شرف و وجدان بيدارتون (357230)
Alireza
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۶/۱۰/۱۶ ۱۸:۱۲
وقتی کسی بنام علم الهدی برای زمینه سازی و تبدیل تظاهرات دولتی ۹ دی به تظاهرات علیه دولت روحانی اشتباه استراتژیک می کند این وضعیت پیش می آید. حالا می توان این پازل را اندکی جور کرد. تحریک گروه های خاص برای تظاهرات علیه گرانی و بعد خارج شدن کنترل از دست نظام....... معادله ساده بود: می خواستند ۹ دی را به تظاهراتی علیه دولت روحانی به خاطر بحث قطع بودجه روحانیون و مراکز مذهبی که به هیچ جا پاسخگو نبودند تبدیل کنند. مثلا می خواستند انتقام بگیرند. احضار علم الهدی به شورای امنیت ملی و تذکر به او درسته. (357234)