به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۷ - ۱۷:۳۴
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۲۳ ساعت ۱۱:۵۰
کد مطلب : ۱۷۷۶۵۱

تهدید فرابرجامی یا ...!

تهدید فرابرجامی یا ...!
گروه سیاسی: هم‌زمان با اعلام توقف اجرای بخش‌هایی از برجام از سوی ایران شاهد آن بودیم که برخی مسئولان به تهدیدات فرابرجامی روی آورده‌اند. از ادبیات نامناسب عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه در خصوص مهاجران افغانستانی که جنجالی شده و سبب تکدر خاطر و اعتراض بسیاری را فراهم آورد تا اظهارات رییس‌جمهور درباره امکان تغییر رویکرد جمهوری اسلامی درباره دو موضوع مهاجران و مقابله با ترانزیت مواد مخدر تا تهدیدات گاه و بیگاه مقامات نظامی و سیاسی درباره احتمال بستن تنگه هرمز و در نتیجه برخورد با نیروهای نظامی حاضر در منطقه و...

این تهدیدات نشانگر آن است که تصمیم‌گیران کشور در حوزه سیاست خارجی بر این باور هستند که ضرورت دارد تا در کنار کاهش تدریجی بخشی از تعهدات توافق هسته‌ای تهدیداتی فراتر از موضوع برجام را نیز چاشنی اظهارات خود کنند تا به این شیوه طرف‌های باقی مانده در این توافق را به حفاظت از منافع اقتصادی ایران از برجام ترغیب سازند. اما آیا در صحنه عمل نیز چنین خواهد شد و می‌توان با این رویکرد به حفظ منافع اقتصادی ایران از رفع تحریم‌های مرتبط با پرونده هسته‌ای کمکی کرد؟

به نظر می‌آید که پاسخ این پرسش منفی است و نتیجه چنین اظهاراتی یادآور ضرب‌المثل "ازقضا سرکنگبین صفرا فزود" باشد!توضیح بیشتر آن که تهدیدات این چنینی زمانی بر طرف‌های مقابل اثرگذار است که ظرفیت بالقوه اجرایی شدن را از سوی تهدیدگر داشته باشد. به‌عنوان نمونه تهدیدات نظامی ایالات متحده علیه کشورهای مختلف در طول تاریخ از آن جهت بر کشور هدف تاثیر می‌گذارد که اولاً سوابق آمریکا نشانگر آن است که توانایی نظامی این کشور امکان عملی ساختن تهدید را می‌دهد، ثانیاً دستگاه تبلیغاتی و رسانه‌ای نیز تمام توان خود را برای واقعی نشان دادن تهدید به میدان می‌آورد و ثالثاً در اغلب موارد مقامات هیئت حاکمه آمریکا از چاشنی تهدید به موقع استفاده کرده و حد و اندازه بیان آن را نگاه می‌دارند. اما تهدیدات فرابرجامی ایران علیه دولت‌های اروپایی حاوی هیچ‌یک از این سه عنصر کلیدی برای اثربخشی تهدید نیست.

واقعیت آن است که نه ظرفیت‌های اقتصادی، سیاسی و نظامی ایران در حد و اندازه‌های چنان تهدیداتی است، نه دستگاه عریض و طویل رسانه‌ای در اختیار نظام سیاسی توان همراه‌سازی جمعی با تهدید و ارعاب سوی مقابل درگیری را دارد و نه بیشتر مسئولان کشور درباره زمان و اندازه استفاده از رویکرد تهدیدآمیز توجیه هستند. اما نتیجه چنین وضعیتی چه خواهد شد؟اگر قرار بر ادامه چنین مسیری که مدتی است در حال پیمودن آن هستیم باشد نتیجه‌ای جز پر شدن شکاف برجامی میان آمریکا و دیگران نخواهد داشت. همان شکافی که در یک سال اخیر می‌توانستیم با فعال‌سازی دیپلماسی فرابرجامی از آن بهره‌ها ببریم اما با انفعال و بی برنامگی دیپلماتیک این یک سال طلایی نیز به فهرست فرصت‌های سوخته عرصه دیپلماسی افزون شده است.

کوتاه سخن آن که اگر بخواهیم در این درگیری‌ها و تنش‌ها که رو به فزونی است برای ایران یک مزیت نسبی قائل شویم، نه در حوزه اقتصادی است، نه در عرصه رسانه‌ها و نه حتی در بخش نظامی؛ مزیت نسبی ایرانِ امروز هنوز و هم‌چنان دیپلمات‌های آن هستند. تنها راه عبور از این بحران گشایش مسیرهای دیپلماتیک با جامعه جهانی و بالاخص طرف اصلی درگیری است؛ به دیپلمات‌ها اعتماد کنیم و به جای تهدیدات فرابرجامی، دیپلماسی فرابرجامی را برگزینیم.
 

۱۳۹۸/۰۲/۲۳ ۱۶:۱۷
و همیشه هم محتاج و برده .......
چیزی نگیم بهتره. (363506)
۱۳۹۸/۰۲/۲۴ ۱۱:۵۳
واقعا خودتون از این تفسیرها خسته نشدید!دیپلماسی برجامی تون رو دیدیم..بس نبود حالا رفتید سراغ فرا برجامی...این مطالب رو کسی می نویسه که الان ایران زندگی می کنه!!!! (363515)