صادق صدرايي
با نگاهي به دو سه دهه پيش متوجه ميشويم که نرخ زنان تحصيل کرده در ايران بسيار پايين بود و اگر به عقبتر برگرديم حتي شاهد موانع متعددي بر سر راه تحصيل دختران و زنان در مدرسه هم بودهايم چه برسد به تحصيلات دانشگاهي، امروزه هم شايد همچنان اقليتي تندرو دل خوشي از اينکه زنان اين سرزمين داراي تحصيلات عاليه باشند نداشته باشند اما به علت اين که فضاي جامعه مهياي مخالفت علني با چنين موضوعاتي نيست از راه هايي مثل دوگانهسازي وظايف مادري با تحصيلات و شغل يا سهميهبندي برخي رشتهها در دانشگاهها که در دولت سابق رواج داشت موانعي را بر سر راه تحصيل زنان قرار ميدهند.
اما جامعهي زنان با عبور از همهي محدوديتها وموانع آشکار و نهان توانستهاند سطح سواد و تحصيلات را در بين اين قشر از جامعه بسيار بالا ببرند و امروزه در دانشگاهها درصد حضور دختران نسبت به پسران بيشتر شده است. عدهاي دربارهي اين اتفاق ابراز دلواپسي کرده و معتقدند از آن جا که همچنان در جامعهي ايراني مردان نقش اصلي تامين هزينههاي خانوار را دارند چنين نسبتي در تحصيلات باعث ميشود که فرصتهاي شغلي از مردان گرفته شود، چنين دلواپسي کاملا بلاوجه است زيرا بسياري از همين مردان تحصيلکرده هم از يافتن شغل ناتوان هستند در نتيجه علت مشکل بيکاري و راه حل رفع آن به هيچ وجه به تحصيل يا عدم تحصيل زنان در دانشگاهها مرتبط نيست.
اين افزايش قابل ملاحظه سطح سواد و دانش در بين زنان باعث اتفاق بسيار مبارکي در آيندهي کشور خواهد شد؛ با نگاهي به جامعهي ايران ميتوان به اين نتيجه رسيد که با همهي فراز و نشيبها و تغييرات رخ داده همچنان مادر جايگاهي اساسي درتربيت فرزندان دارد، حتي مادراني که شاغل هستند هم همچنان بيش از هر جايگاه و نهاد ديگري درتربيت فرزندان نقش دارند و اين نقش اساسي با همهي تحولاتي که رخ داده است همچنان پابرجاست.
در صورت قبول اين پيشفرض و پذيرفتن اين امر بديهي که افزايش سواد و آگاهي به معناي شناخت بهتر از جهان وتربيت صحيحتر فرزندان است ميتوانيم به اين نتيجه برسيم که زنان تحصيل کرده اين سرزمين فرزنداني راتربيت خواهند کرد که روزهايي روشنتر از امروز را خلق کنند. بنابراين آنها که گاهي در خلوت و گاه در آشکار از تحصيل زنان ابراز دلواپسي ميکنند اگر کمي به فکر آيندهي اين کشور باشند ميبايست همهي موانع پيش روي اين قشر از جامعه را از سر راهشان بردارند.