چپ – راست؛ اختلاف اقتصادی
با بررسی جناحبندیهای سیاسی در ابتدای انقلاب به نکتهی جالبی بر میخوریم و آن اینکه در ابتدای کار، سیاسیون انقلابی به هیچ وجه تصور آن که در بین شان اختلافی ایجاد شود را نداشتهاند و حزب جمهوری اسلامی را به این نیت که همه یاران انقلاب زیر یک چتر باشند پایه گذاری کردند. پس از مدتی و با آشنایی بیشتر با حکمرانی و چالشهای آن، اختلافات کم کم نمایان شد و چالش هایی بین دو گروه انقلابی حاضر در حزب جمهوری اسلامی در حوزه اقتصاد خود را نشان داد، گروهی حامی دخالت گسترده دولت در همه تصمیمات بودند و جماعتی دیگر به سمت بازار گرایش داشتند. همین موضوع اختلافی باعث آن شد که دو گانه «چپ و راست» شکل گیرد، به طوری که حامیان اقتصاد دولتی «چپ» ها را نمایندگی میکردند و حامیان بازار به «راست» ها معروف شدند، این اختلاف درکنار موضوعات اختلافی دیگر به تدریج آن چنان عمیق شد که رهبران حزبترجیح دادند که با مشورت با مرحوم امام انحلال حزب جمهوری را اعلام کنند.
اصلاح طلب – اصوگرا؛ اختلاف سیاسی
بعد از این دوران دیگر مبنای اختلاف چپ و راست که موضوعات اقتصادی بود رنگ باخت زیرا به دلیل اتمام جنگ و کسب تجربه، هر دو سوی سپهر سیاست ایران به این نتیجهی قطعی رسیدند که راه علاج اقتصاد ملی به هیچ وجه دخالت دولت در همه امور نیست و حتی اگر با توجیه شرایط جنگی میشد دخالت گسترده دولت را پذیرفت در این روزگار پس از جنگ دیگر میبایست به سمت کاهش تصدی گری دولت در حرکت بود.
از دو خرداد 76 به بعد مفهوم اصلاح طلبی به ادبیات سیاسی کشور وارد شد، چهرهها و جریاناتی که ذیل این مفهوم به فعالیت سیاسی مشغول شدند بیشتر توجه خود را به سمت موضوعات مرتبط با آزادیهای سیاسی به عنوان وجه مغفول مانده در عملکرد دولتهای پس از انقلاب معطوف کردند و در برابر آنها نیز گروهی که در دههی 60 به راست مشهور شده بود جریان اصولگرا را ایجاد کردند زیرا آنها دلواپس بودند که انتهای مسیر اصلاح طلبی ذبح اصول انقلاب باشد.
میانه رو – تندرو؛ اختلاف اندیشه ای
پس از انتخابات 88 و هم چنین روشن شدن خساراتی که دولت احمدی نژاد به کشور در حوزههای مختلف وارد آورد جریانات مختلف سیاسی به این نتیجه رسیدند که این مدل از مدیریت که در ان نگاهی تندروانه و افراطی موج میزند جوابگوی معضلات موجود در کشور نخواهد بود و باید طرحی نو در انداخت. این نتیجه گیری که بر روی آن یک اجماع نانوشته ایجاد شده بود و از سوی دیگر محدودیتها شدیدی که برای فعالیت سیاسی اصلاح طلبان از وقایع 88 به بعد ایجاد شده بود باعث آن شد که اکثریت جریان اصلاحات که عملکردی مبتنی بر واقع نگری داشتند و اصولگرایان میانه رو در انتخابات92 و 94 به این نتیجه برسند که راه نجات کشور از لبه پرتگاه اقدام مشترک ملی است.
نتیجهی چنین نگاهی آن شد که گروه هایی که در سالهای گذشته دچار تنش و اختلافات شدیدی بودهاند در انتخابات 92 و به خصوص انتخابات اخیر مجلس به فهرستهای واحدِ ائتلافی برسند. در برابر این ائتلافِ میانه روها شاهد آن هستیم که تندروها در دو سوی سیاست ایرانی به دنبال سهم خواهی و بر هم زدن این همگرایی تازه متولد شده هستند، خطر بزرگی که اتحاد جریانات میانه رو را با تهدید مواجه ساخته است همین سهم خواهی تندروها از یک سو و همین طور انفعال و عقب نشینی در برابر افراطی گریها از طرف میان روهاست. این هر دو میتواند به مانند دو لبهی یک قیچی ائتلاف میانه روها که در سه سال اخیر تشکیل شده است را دچار چالشهای جدی نماید.