صادق صدرایی
با نگاهی به قانون اساسی کشورمان میتوان به این نتیجه رسید که برگزاری اجتماعات در ایران میبایست به سادهترین شکل ممکن و بر اساس قانون رخ دهد زیرا تنها کافی است که این تجمعات «مبانی اسلام» را خدشه دار نکند و در آن «حمل سلاح» صورت نگیرد.
از آن جا که اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان کم یا زیاد باورها و ارزشهایی منبعث از مبانی اسلامی که مورد قبول فطرت آدمی است دارند در نتیجه قطعا افرادی که بخواهند در اجتماعات مبانی اسلامی را خدشه دار کنند در اقلیت محض خواهند بود، حمل سلاح در تجمعات نیز به واسطه اشراف نهادهای مختلف امنیتی کشور امری بعید به نظر میرسد و در صورت وجود آن نیز میتوان به سادگی با آن مقابله کرد. با وجود آنکه قانون اساسی راه را برای برگزاری تجمعات مردم حاضر در متن جامعه باز گذاشته است شاهد آن هستیم که در قریب به چهار دهه گذشته تلاش آن چنانی برای نهادینه کردن فرهنگ اعتراض صورت نگرفته است.
شاید بتوان تنها سالهای ابتدای انقلاب و مقطعی پس از دوم خرداد76 را به عنوان زمان هایی به خاطر آورد که تلاش هایی برای اجرای این اصل قانون اساسی انجام گرفت. واقعیت آن است که برای آن که تجمعات مردم را در اعتراض به موضوعات مختلف امری مبارک بدانیم ابتدا میبایست باور کنیم که نظام برآمده از انقلاب57 مردم ایران دیگر نهالی با ریشه هایی سست نیست که به واسطه چند شعار در یک تجمع اعتراضی دچار مشکل گردد. در این قریب به چهار سالی که از عمر دولت روحانی میگذرد شاهد آن هستیم که تلاش هایی برای سهل کردن مسیر تجمعات صورت گرفته است. البته این مورد هم مثل سایر موارد در حوزه سیاست داخلی با کندی به پیش میرود اما نسبت به گذشته وضعیت بهتری را شاهدیم.
به عنوان مثال میتوان به تجمعاتی که «دلواپسان» با فراغ بال علیه تیم مذاکره کننده هستهای در مقطعی به شکل هفتگی پس از نماز جمعه برگزار میکردند اشاره کرد که هیچ گونه مزاحمتی از سوی دولت برای آنها ایجاد نشد. یا تجمعات کارگران در روز کارگر که پس از نزدیک به هشت سال در این دولت مجوز آن صادر شد. دیگر مثالی که برای همین چند روز اخیر است تجمعات اعتراضی است که مردم مظلوم خوزستان که دچار گرفتاریهای بسیاری شدند برگزار کردند.
البته در همه این موارد و دیگر مصداقهای مشابه ممکن است خطاهایی نیز از سوی افرادی که وظیفه تامین امنیت را بر عهده دارند رخ داده باشد اما نفس این موضوع که دولت به این تجمعات روی خوش نشان میدهد و حتی در این مثال اخیر استاندار خوزستان بهعنوان نماینده ارشد دولت به میان تجمع کنندگان میآید و با آنها با زبان تکریم سخن میگوید نشان دهنده تغییر رویکردها نسبت به این مسئله است. البته تا نقطه مطلوب فاصله بسیار است و این که خیال کنیم که دیگر این اصل مهم قانون اساسی محقق شده است میتواند نوعی خوش خیالی باشد. واقعیت آن است که برای تحقق کامل برخی از اصول بر زمین مانده قانون اساسی و اجرای بدون تنازل این میثاق ملی راه پر پیچ وخمی را پیش رو داریم که نیاز به عزمی فراتر از دولت دارد و همه باید پای کار بیایند.