به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۲۶ - ۱۶:۰۰
 
۱۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۱۵ ساعت ۱۳:۴۹
کد مطلب : ۴۰۷۷۲

آنچه واقعا «دلواپسان» را نگران کرد

گروه سياسي_ رسانه​ها: دیدار محمدرضا عارف با آقایان سید حسن خمینی، هاشمی رفسنجانی با محوریت تشکیل شورایی به نام شورای راهبری اصلاح‌طلبان را می توان نقطه عطفی در تاریخ سیاسی معاصر ایران به شمار آورد. چنین تحلیلی نه تنها اغراق آمیز نیست بلکه با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی سه دهه اخیر کاملاً واقع بینانه است.
آنچه واقعا «دلواپسان» را نگران کرد
پانا در ادامه نوشت: اهمیت این دیدارها و تصمیمات اتخاذ شده از سوی شخصیت های تاثیر گذار سیاسی جریان اصلاحات از سویی به این دلیل است که هنوز تا نخستین انتخابات بیش از یکسال زمان فرصت باقی است و از سوی دیگر این دیدارها نشان می دهد برخلاف دوران پس از دوم خرداد 1376 اصلاح طلبان به اهمیت شخصیت کلیدی و تاثیرگذار آیت الله هاشمی رفسنجانی پی برده، به این نتیجه رسیده اند که تنها از راه اتحاد واقعی با ایشان است که می توان در برابر تندروها و افراطیون فضای سیاسی کشور ایستادگی کرد.

شورای راهبردی اصلاح طلبان چنانکه از نامش پیداست خواهد توانست تصمیمات کلیدی برای تحرک جریانات اصلاح طلب و هماهنگی نیروهای اجتماعی آنان را برعهده گرفته در بزنگاه های سیاسی همچون انتخابات می تواند در رسیدن مجموعه نیروهای اصلاح طلب جامعه نقش کلیدی ایفا کند. همچنین تشکیل چنین شورایی اختلافات قدیمی میان نیروهای انقلاب را به حداقل ممکن خواهد رساند و این امکان را به شورا می دهد که در مواقع حساس تنها با مشورت سه الی چهار نفر به سرعت به نتیجه نهایی رسیده و از تشتت آراء جلوگیری به عمل بیاید، موضوعی که دست بالا را در مسائل سیاست داخلی و انتخابات به اصلاح طلبان و حامیان دولت تدبیر و امید خواهد داد.

در سوی دیگر میدان سیاست همایش دلواپسان که با حضور جمع زیادی از اعضای جبهه پایداری و بدنه اجتماعی این گروه سیاسی در سفارت سابق آمریکا برگزار شد بیش از آنکه زنگ خطر را برای اصلاح طلبان و دولت به صدا دربیاورد هشداری برای اصولگرایان سنتی و سیاستمداران کهنه کار آنان بود. این گردهمایی نشان داد جبهه پایداری می کوشد به سرعت کلیه بدنه اجتماعی هوادار اصولگرایی را با شعارهای احساسی و تقابل با دولت حسن روحانی، پشت سر خود جمع کند چنانکه تاکنون در جهت پیشبرد این سیاست از هیچ اقدامی فروگذار نکرده است. درواقع می توان گفت جریان پایداری در چندماه اخیر، رهبری اقلیت منتقد دولت را به دست گرفته و اصولگرایان سنتی را بیش از پیش به حاشیه رانده است.

هرچند در پاسخ به اتخاذ چنین راهبردی سیاستمداران ارشد اصولگرا سیاست حمایت از دولت و تیم هسته ای را بر تقابل های احساسی و مقطعی ترجیح داده راه خود را از این گروه کاملاً جدا کرده اند. سخنان چند روز اخیر علی لاریجانی در واکنش به سی دی "من روحانی هستم" و نیز واکنش وی به حملات شدید علیه تیم هسته ای را می توان به عنوان نمونه ای از این تلاش بر شمرد. لاریجانی در هر دو مورد کاملاً از دولت حمایت کرده حمله کنندگان به روحانی و سیاست های هسته ای را مورد انتقاد جدی قرار داد.

گسترش افراط گرایی، زنگ خطری برای سیاسیون تندرو
در میان این مبارزه برای بدست آوردن هوادار انتخاباتی اما خطری که سیاسیون پایداری را تهدید می کند این است که مبادا هواداران تندرو از رهبران نیز جلو بزنند. اتفاقی که در همایش دلواپسان چندبار تکرار شد. از جمله زمانی که حاضران برخلاف نظر صریح رهبر معظم انقلاب مذاکره کنندگان را تلویحاً سازشکار خوانده، شعار مرگ بر سازشکار در سالن طنین انداز شد. اوضاع چنان از کنترل خارج شد که حتی مهدی کوچک زاده هم برای جمع کردن این وضعیت وارد عمل شد و سراسیمه پشت تریبون رفت و گفت: "منظور ما از سازشکار تیم هسته ای نیست اما آن ها هم مواظب باشند که مثل خیلی از قبلی ها داخل سازشکار ها نروند".

اختلاف در جریان پایداری
دلواپسان پایداری بیش از آنکه نگران مذاکرات هسته ای و سیاست خارجی دولت باشند باید دلواپس حرکتهای نابهنجار خود باشند تا در مقابل نظام و رهبری قرار نگیرند. هواداران جریان پایداری هنوز میان حمایت از احمدی نژاد و جلیلی مرددند هرچند این دو نیز هیچگاه رابطه مستحکمی با یکدیگر نداشته و در زمان مسئولیت تلاش می کردند به روی خودشان نیاورند که با یکدیگر کار می کنند. از دیگر سو برخی سخنان تند و افراطی همایش روز گذشته نیز نباید از دید مسئولان کشور دور بماند از جمله سخنان سعید زیبا کلام که گفت: "مساله از دلواپسی گذشته است و باید بشوریم و اعتراض کنیم نه اینکه صرفاً دلواپس باشیم" و یا جعفر شجونی که گفت: "اگر نواب صفوی امروز زنده بود قیام می کرد"

مجموعه این سخنان و نیز اتفاقات مجموعه فرهنگی 13 آبان نشان می دهد جریانی که می کوشد دولت را نماینده رای دهندگان به روحانی معرفی کرده مرتباً وزرای کابینه را به مجلس بکشاند در عمل از کنترل کردن برخی تمایلات افراط گرایانه درون بدنه خود نیز عاجز است و دیر نیست زمانی که سردمداران فعلی این جریان نیز توسط هواداران خود به سازشکاری و محافظه کاری متهم شوند.