به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۲۳ - ۱۵:۰۹
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۵/۲۹ ساعت ۱۱:۳۷
کد مطلب : ۴۲۳۰۰۱

چه سلیقه هایی داشته باشیم خلاق می شویم؟

چه سلیقه هایی داشته باشیم خلاق می شویم؟
گروه علمی: آلیزه لوپز-پرسم و امانوئل وول، محققان موسسه ملی تحقیقات بهداشتی و پزشکی در انجمن مغز پاریس اعلام کردند که هرچه بیشتر ایده‌هایمان را دوست داشته باشیم، سریعتر به آنها شکل می‌دهیم اما برای خلاقیت، باید روی تفکر خارج از چارچوب تمرکز کنیم.
 
به گزارش ایسنا، با استفاده از یک مطالعه رفتاری و یک مدل محاسباتی برای تکرار اجزای مختلف فرآیند خلاق، محققان چگونگی تأثیر ترجیحات فردی بر سرعت ظهور ایده‌های جدید و درجه خلاقیت آنان را توضیح می‌دهند. این اولویت‌ها همچنین تعیین می‌کنند که کدام ایده‌ها را برای بهره‌برداری و ارتباط با دیگران انتخاب می‌کنیم.
 
چه چیزی ما را به سمت توسعه ایده‌های جدید سوق می‌دهد تا به روش‌ها و فرآیندهای استاندارد بسنده کنیم؟ چه چیزی میل به نوآوری را با وجود خطر فدا کردن زمان، انرژی و شهرت برای یک شکست بزرگ، به وجود می‌آورد؟ خلاقیت، مبتنی بر مکانیسم‌های پیچیده‌ای است که ما تازه در حال درک آن‌ها هستیم و در این مکانیسم‌ها انگیزه نقش اصلی را ایفا می‌کند اما دنبال کردن یک هدف برای توضیح اینکه چرا برخی از ایده‌ها را بر دیگر ایده‌ها ترجیح می‌دهیم و اینکه آیا این انتخاب برای موفقیت اعمال ما مفید است یا خیر، کافی نیست.

لوپز-پرسم، محقق علوم اعصاب شناختی در این زمینه توضیح می‌دهد: خلاقیت را می‌توان به‌عنوان توانایی تولید ایده‌های اصلی و مرتبط در یک زمینه معین، برای حل یک مشکل یا بهبود یک موقعیت تعریف کرد. این یک مهارت کلیدی برای سازگاری با تغییر یا تحریک آن است. گروه ما به مکانیسم‌های شناختی که امکان تولید ایده‌های خلاقانه را امکان‌پذیر می‌سازد، علاقه‌مند است، به امید اینکه یاد بگیریم چگونه از آنها به‌طور عاقلانه استفاده کنیم.

محققان در حال حاضر توافق دارند که فرآیند خلاقیت شامل دو مرحله متوالی تولید ایده‌های جدید و ارزیابی پتانسیل آنهاست اما آنان هنوز نفهمیده‌اند که این ارزیابی چگونه انجام می‌شود و چه چیزی باعث می‌شود برخی از ایده‌ها را به‌جای دیگر ایده‌ها حفظ کنند.

لوپز-پرسم می‌گوید: ما باید برای انتخاب بهترین ایده‌ها ارزش قائل شویم با این حال، هیچ نشانه‌ای وجود ندارد که این عملیات با یک ارزیابی منطقی و عینی مطابقت دارد که در آن ما سعی می‌کنیم مانع سوگیری‌های شناختی خود از بهترین انتخاب ممکن شویم، بنابراین، ما می‌خواستیم بدانیم این مقدار چگونه تعیین می‌شود و آیا به ویژگی‌های فردی بستگی دارد یا خیر.

عینیت بخشیدن به حرکت درونی شکوفایی اندیشه‌ها
مدل‌سازی فرآیند خلاقیت به‌عنوان دنباله‌ای از عملیات شامل شبکه‌های مغزی متمایز با تصور رایج خلاقیت که اغلب به‌عنوان حرکتی نشان داده می‌شود که باعث تحریک احساسات و پیشرفت ما می‌گردد، مطابقت ندارد.
برعکس، گروه وول معتقد است که خلاقیت دارای سه بعد اساسی است که می‌توان با استفاده از ابزارهای ریاضی مدل‌سازی کرد؛ اکتشاف، که مبتنی بر دانش شخصی است و تصور گزینه‌های احتمالی را ممکن می‌سازد. ارزیابی، که شامل سنجش کیفیت یک ایده است و انتخاب، که به ما امکان می‌دهد مفهومی را انتخاب کنیم که به‌صورت کلامی بیان شود.

برای درک روابط متقابل بین این سه بعد، محققان آنها را در یک مدل محاسباتی بازتولید و آنها را با رفتار واقعی افراد شرکت‌کننده در تحقیق مقایسه کردند. از طریق طرح زیربنایی موسسه مغز پاریس، ۷۱ شرکت‌کننده برای شرکت در آزمون‌های تداعی رایگان دعوت شدند که شامل تطبیق کلمات به جسورانه‌ترین شکل ممکن است سپس از آنان خواسته شد تا میزان علاقه‌شان به این تداعی ایده‌ها و اینکه آیا مرتبط و بدیع به‌نظر می‌رسند را ارزیابی کنند.

امانوئل وول، متخصص مغز و اعصاب بیان کرد: نتایج ما نشان می‌دهد که ارزیابی ذهنی ایده‌ها نقش مهمی در خلاقیت بازی می‌کند. ما بین سرعت تولید ایده‌های جدید و میزان درک شرکت‌کنندگان از این ایده‌ها رابطه‌ای مشاهده کردیم. به‌عبارت دیگر، هرچه بیشتر ایده‌ای را که می‌خواهید تدوین کنید دوست داشته باشید، سریع‌تر به آن می‌رسید. تصور کنید، به‌عنوان مثال، آشپزی که قصد دارد سس درست کند، هر چه ترکیب طعم‌ها را در ذهنش اغوا کند، سریعتر خود را درگیر مواد تشکیل‌دهنده آن می‌کند. کشف دیگر ما این است که این ارزیابی دو معیار ذهنی نوآوری و ارتباط را ترکیب می‌کند.

چه ترجیحات فردی خلاقیت را تقویت می‌کند؟
گروه تحقیقاتی نشان می‌دهد که اهمیت این دو معیار بین افراد متفاوت است. محققان افزودند که همه چیز به تجربه، شخصیت و شاید محیط آنان بستگی دارد. برخی نوآوری یک ایده را بر ارتباط آن ترجیح می‌دهند و برای برخی دیگر برعکس است با این حال ترجیح دادن نوآوری یا ارتباط نقشی در تفکر خلاقانه دارد. ما نشان داده‌ایم، افرادی که به ایده‌های نوآورانه تمایل دارند، مفاهیم مبتکرانه‌تری را پیشنهاد می‌کنند.

در نهایت، مدل این گروه سرعت و کیفیت پیشنهادات خلاقانه شرکت‌کنندگان را بر اساس اولویت‌هایشان که در یک کار مستقل اندازه‌گیری شد، پیش‌بینی کرد. این نتایج ماهیت مکانیکی انگیزه خلاق را برجسته می‌کند. آنان همچنین به این امکان اشاره کردند که در بلندمدت مکانیسم‌های خلاقیت را در سطح محاسباتی عصبی توصیف می‌کنند و آن‌ها را با بستر عصبی خود مرتبط می‌کنند و این کلیشه که تفکر خلاق فرآیندی مرموز است و ما هیچ کنترلی بر آن نداریم را به چالش می‌کشند.

لوپز-پرسم اضافه می‌کند: در آینده، ما می‌خواهیم نمایه‌های خلاقیت متفاوتی را مرتبط با زمینه‌های فعالیت افراد تعریف کنیم. اگر معمار، مهندس نرم‌افزار، تصویرگر یا تکنسین هستید، آیا ترجیحات خلاقانه متفاوتی دارید؟ کدام محیط‌ها خلاقیت را تقویت می‌کنند و کدامیک آن را مهار می‌کند؟ آیا می‌توانیم نمایه خلاقیت خود را از طریق تمرین‌های شناختی برای مطابقت با بلندپروازی‌ها یا نیازهای شخصی اصلاح کنیم یا دوباره آموزش دهیم؟ همه این سوالات باز هستند اما ما قاطعانه قصد داریم به آنها پاسخ دهیم.یافته‌های این تحقیق در American Psychologist منتشر شده است.
برچسب ها: سلیقه خلاقیت
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها