به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۱۸ - ۱۶:۲۷
 
۲۴
تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۹ ساعت ۱۲:۵۶
کد مطلب : ۴۹۸۸۳
گزارش روزنامه اينديپندنت در باره وارونه‌نمايي‌اسرائیل

آن کسانی که باید متقاعد شوند

گروه بين‌الملل: سخنگویان دولت اسرائیل با عجله خودشان را به رسانه ها می رسانند تا توضیح دهند که چرا و چگونه بیش از 1000 فلسطینی را که بیشتر آنها غیرنظامی بودند، کشته اند و فقط 3 غیر نظامی اسرائیلی به وسیله حماس کشته شده اند اما به نظر می رسد این سخنگویان، مانند مارک رگو Mark Regevدر تلویزیون و رادیو و روزنامه ها، حقه بازتر و با ظاهری مظلوم نماتر از همکاران سابقشان شده اند، همکارانی که کاملأ به اینکه چند نفر فلسطینی کشته شده است بی تفاوت بودند.
آن کسانی که باید متقاعد شوند
پاتریک کاکبرن - روزنامه اينديپندنت
این بهتر شدن مهارت های سخنگویان اسرائیلی در فن روابط عمومی بی دلیل نیست. دلیل آن، استفاده از کتابچه راهنمایی است که ماحصل یک پژوهش کامل و تخصصی در مورد چگونگی تأثیرگذاری بر رسانه ها و افکار عمومی در امریکا و اروپا بصورت محرمانه تهیه شده است. این کتابچه توسط دکتر فرانک لونتز Frank Luntz استراتژیست سیاسی جمهوریخواهان و متخصص در ارزیابی افکار عمومی امریکایی ها نوشته شده است، سفارش تهیه این پژوهش پنج سال قبل توسط گروهی به نام " پروژه اسرائیل" برای استفاده " کسانی که در خط اول جبهه جنگ رسانه ای برای اسرائیل " هستند داده شد، این گروه دفاتری در امریکا و اسرائیل دارد.

در بالای تمام 112 صفحه این کتابچه آمده است " چاپ و پخش مجدد ممنوع است"، که به راحتی می توان فهمید چرا.نام رسمی گزارش لونتز " فرهنگ لغات زبان جهانی 2009 پروژه اسرائیل "The Israel Project's 2009 Global Language Dictionaryاست که به محض بیرون آمدن، توسط نیوزویک آنلاین Newsweek Onlineفاش شد، ولی افراد کمی اهمیت واقعی آنرا دریافتند. این کتابچه را باید همه بخوانند، بخصوص روزنامه نگاران و افرادی که سیاست های اسرائیل مورد توجه شان است، چون در این کتابچه به سخنگویان اسرائیل میگوید " چه بکنید و چه نکنید".

این ها آشکار کننده فاصله عظیمی است که بین اعتقادات واقعی مقامات وسیاستمداران اسرائیل از یک طرف و از طرف دیگر چیزهایی است که می گویند، چیزهایی را که آنها میگویند، همان چیزهایی است که بر اساس این پژوهش، امریکایی ها دوست دارند بشنوند، روزنامه نگاری که قصد مصاحبه با یک سخنگوی اسرائیلی را دارد، نمی بایست بدون خواندن این کتابچه و آشنائی با فنون و جمله بندی های به کار گرفته شده توسط آقای رگو و همکارانش بدین کار دست بزند. این کتابچه پر است از راهنمایی‌هاییکه چگونه باید جواب هایشان را بر اساس این که مخاطبشان کیست، شکل دهند. 

برای مثال، در این پژوهش گفته می شود " امریکایی ها موافق این امر هستند که اسرائیل باید مرزهای قابل دفاع داشته باشد، ولی توضیح بیشتر که حالا دقیقأ این مرزها کجا باید باشند، هیچ نفعی برای شما ندارد. از صحبت کردن در باره مفاهیمی چون مرزهای قبل از 1967 و یا بعد از این تاریخ خودداری کنید، چون این کار فقط منتج به این می شود که امریکایی ها، کنجکاو تاریخ نظامی اسرائیل گردند. به خصوص در میان طبقه تحصیلکرده امریکا به ضرر شما می شود. برای مثال، وقتی از امریکایی ها در مورد مرزهای قابل دفاع پرسیده شد89 در صد حق را به اسرائیل دادند، ولی زمانی که در مورد مفاهیمی همچون مرزهای 1967 پرسیده شد، نظر مثبت امریکایی ها به زیر60 درصد تقلیل پیدا کرد".

همینطور در مورد حق بازگشت فلسطینیان آواره که در سال 1948 و سال های بعد اخراج شده و یا فرار کردند، و حالا اجازه بازگشت به سرزمین شان را ندارند؟ در اینجا دکتر لونتز راهنمایی زیرکانه ای برای این سخنگویان دارد، میگوید " حق بازگشت مقوله مشکلی است که اسرائیلی ها نمی دانند آن را چگونه بیان کنند، اینطور به نظر می‌آید که عده ای از آنها در دهه 1950میگفتند، جدا ولی با مساوات، و در دهه 1980 طرفدار آپارتاید بودند. حقیقیت این است که امریکایی ها طرز تفکر جدا ولی با مساوات را نه دوست دارند و نه اعتقاد دارند و نه قبول دارند."

بنابراین تکلیف سخنگو در اینجا روشن نشد که در مقابل آن چیزی که کتابچه می‌گوید سئوال مشکلی است، چه باید بکند؟ در اینجاست که راه حل، استفاده ازکلمه " مطالبه " است، چون امریکایی ها از کسی که طلبکاری میکند خوششان نمیاید. " سپس بگوئید، فلسطینی ها از آنچه دارند راضی نیستند. حالا آنها مطالبه زمینهای داخل اسرائیل را دارند." جواب های موثر دیگری را هم که اسرائیلی ها می‌توانند بدهند پیشنهاد می‌کند، از جمله اینکه " حق بازگشت ممکن است قسمتی از توافق نهایی باشد، زمانی در آینده". دکتر لونتز متذکر می‌شود که امریکایی ها بطور کلی از مهاجرت میلیونی بیگانگان به داخل امریکا می‌ترسند، بنابراین ذکر این موضوع " مهاجرت میلیونی فلسطینی ها" برای آنها قابل قبول نخواهد بود. اگر هیچکدام از راه حل های بالا موثر واقع نشد، بگوئید که موضوع بازگشت فلسطینی ها " کوشش‌های روند صلح را از ریل خارج می‌کند".

گزارش لونتز بعد از جنگ قبلی اسرائیل-غزه در دسامبر 2008 و ژانویه 2009 نوشته شد، جنگی که 1387 فلسطینی و 9 اسرائیلی در آن کشته شدند. یک فصل کامل از کتابچه تحت عنوان " حماس با پشتیبانی ایران یک مانع صلح است و باید ایزوله گردد" می‌باشد. در این عملیات فعلی که از 6 جولای آغاز گردید، پروپاگاندیست‌های اسرائیلی، بدبختانه با مشکلی مواجه شدند، چون حماس به خاطر جنگ سوریه، با ایران اختلاف پیدا کرد و تماسش با تهران قطع است. روابط دوستانه همین چند روز پیش به یمن تجاوزات اسرائیل از سر گرفته شد.

بسیاری از رهنمود های دکتر لونتز در باره چگونگی لحن صحبت و طرز ارائه مطلب tone and presentation می‌باشد. وی می‌گوید این اهمیت بسیار زیادی دارد که در هنگام صحبت، حداکثر همدردی و احساس را برای فلسطینی ها نشان دهید: " آن کسانی که باید متقاعد شوند، کاری به این ندارند که شما واقعأ چه فکر می‌کنید، بلکه می‌خواهند بدانند که آیا شما توجه دارید و دلسوزی می‌کنید. احساس همدردی را برای هر دو طرف جنگ نشان دهید!" حالا می‌توان فهمید که چرا تعدادی از سخنگویان اسرائیلی در زمان صحبت در باره فلسطینی هایی که در زیر باران موشک و گلوله های توپ هستند، در شرف اشک به چشم آوردن هستند.

دکتر لونتز در جمله ای با حروف درشت، پررنگ شده و زیر آن خط کشیده شده، می‌گوید که سخنگویان و رهبران سیاسی اسرائیل نباید هرگز، هیچوقت در صدد توجیه کردن " قصابی عمدی زنان وکودکان بی گناه " باشند و باید به شدت در مقابل کسانی که اسرائیل را به چنین جنایاتی متهم می‌کنند بایستند. سخنگویان اسرائیلی زمانی که 16 فلسطینی در پناهگاه متعلق به سازمان ملل متحد در پنجشنبه گذشته کشته شدند، مذبوحانه تقلا می‌کردند که این دستورالعمل را اجرا کنند.

در این کتابچه فهرستی از کلمات و جملات است که باید استفاده گردد و آنهایی که باید از آنها اجتناب کرد : " بهترین راه، تنها راه، که به صلحی پایدار منتج می‌شود، رسیدن به احترام متقابل است." مهمتر آنکه، همواره می‌بایست آرزوی اسرائیل برای صلح با فلسطینیان مورد تأکید قرار گیرد چون این همان چیزی است که امریکایی ها خواهان آن هستند ولی زمانیکه اسرائیل برای عمل به این شعارهایش مورد فشار قرار می‌گیرد، عقب می‌نشیند و می‌گوید " قدم به قدم، روز به روز"، که به خاطر "معادله زمین در مقابل صلح، از نظر عده ای منطقی به نظر رسیده" و مورد قبول واقع می‌شود.

دکتر لونتز در جای دیگری جهت تأثیر بر مخاطب نوشته است، بگوئید " من واقعأ دلم می‌خواهد خودم را به مادران فلسطینی که فرزندشان را از دست داده اند برسانم. خدا نکند که هیچ پدر و مادری مجبور به دفن فرزندشان گردند". این پژوهش قبول می‌کند که دولت اسرائیل واقعأ خواهان راه حل دو دولت نیست، ولی می‌گوید که این موضوع باید پنهان بماند چون 78 درصد امریکایی ها آن را قبول دارند. می‌بایست تأکید را بر بهتر شدن وضعیت اقتصادی فلسطینی ها گذاشت. از قول بنیامین نتانیاهو گفته شده است که " زمان آن رسیده که کسی از حماس بپرسد: شما چه عملی در جهت بهبود وضعیت و کامیابی مردمتان کرده‌اید". این اندازه سالوسی غیر قابل باور است: این، محاصره اقتصادی هفت ساله اسرائیل است که غزه را به قعر فقر و بدبختی رسانده است. 

در هر مناسبتی، سخنگویان اسرائیلی، وقایع را به شکلی به مخاطبین امریکایی و اروپایی ارائه می‌کنند که این تصور را در آنها بوجود آورند که اسرائیل واقعأ خواستار صلح با فلسطینی هاست و آماده است که هر امتیازی را هم بدهد که به این هدف برسد، در حالیکه شواهد نشان می‌دهد که کاملأ برعکس است. گرچه هدف تهیه کنندگان این پژوهش این نبود، ولی چنین مطالب افشا کننده ای، در مورد اسرائیل چه در جنگ باشد و چه در صلح کم سابقه است.