به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۱۳ - ۱۱:۰۰
 
۱۰۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ساعت ۰۰:۴۴
کد مطلب : ۶۵۶۶۳
وزيري كه مورد توجه همه ايرانيان قرار گرفت

ناشنيده‌هايی از زندگی خانوادگي ظريف

گروه سياسي: وزير امور خارجه ايران يکی از وزرای دولت يازدهم بود که به دلايل مختلف بسيار مورد متوجه رسانه‌ها و مردم قرار گرفت. ديروز سالگرد تولد ۵۵ سالگی محمدجواد ظريف بود و روزنامه ايران گفت‌وگويی با محمدجواد ظريف در سالروز تولدش انجام داده است که متن آن را در زير می خوانيد. پنج پرسش و پاسخ پايانی نيز بريده‌ای از مصاحبه ظريف در کتاب «آقای سفير» است.
ناشنيده‌هايی از زندگی خانوادگي ظريف

* در آغاز بهتر است بدانيم که شما در چه سالی و در چه شهری متولد شديد؟
- من در هفدهم دی ۱۳۳۸ در تهران متولد شدم. مادرم دختر مرحوم حاج ميرزا علی نقی کاشانی از تجار بزرگ تهران و پدرم از تجار به‌نام اصفهان بود.

* در کدام محله تهران زندگی می‌کرديد؟
- خانه ما بين خيابان کاشان و خيابان کمالی، پشت باغ شاه سابق بود؛ خانه‌ای بزرگ و قديمی که تا بعد از فوت پدرم آن را داشتيم. بعد از ايشان نگهداری آن خانه برای مادرم مشکل شد. در شش سالگی، چند ماهی به اصفهان رفتيم و من در دبستان کار مشغول شدم اما خيلی زود به تهران بازگشتيم و با آغاز سال تحصيلی بعد من به دبستان علوی رفتم. فکر می‌کنم کلاس دوم دبستان بودم که اولين سخنرانی‌ام را در روز عيد غدير انجام دادم. اين شد که از همان ابتدا به نوشتن متن و سخنرانی عادت کردم.

* پدرتان در چه سالی به رحمت خدا رفت؟
- پدرم در سال ۱۳۶۳ مرحوم شدند. همسرم دو ماهه باردار بود که ايشان از دنيا رفتند. آن زمان من در آمريکا بودم و متأسفانه نتوانستم برای مراسم پدرم به ايران بازگردم.

* دوران کودکی شما مصادف با کدام تحولات سياسی و اجتماعی در ايران بود؟

- من در خانه تنها فرزند بودم و هيچ هم‌بازی‌ای نداشتم. از طرفی خانواده ما به شدت محافظه‌کار بودند.

* به لحاظ سياسی؟

- از همه لحاظ. ما در منزلمان تلويزيون و راديو نداشتيم. پدرم راديو را در کمدی می‌گذاشت و در آن را قفل می‌کرد. فقط برای شنيدن دعای سحر ماه مبارک رمضان از آن استفاده می‌کرد.

* با اينکه توان مالی خريد تلويزيون را داشتيد.
- بله. بيش از اينها توانايی مالی داشتند، اما به علت اعتقاداتی که داشتيم، تلويزيون خريداری نشده بود. فکر می‌کنم تا ۱۵ سالگی به سينما نرفتم. علاوه بر اين روزنامه‌ای هم در خانه ما پيدا نمی‌شد. پدر و مادرم اجازه رفت و آمد را نيز به من نمی‌دادند.

* با دوستان؟
- اجازه رفت و آمد با هيچ‌کس را نمی‌دادند. من فقط هر روز صبح به مدرسه می‌رفتم. حتی پدرم برای کنترل بيشتر، به باغبان خانه سپرده بود که مرا تا ايستگاه اتوبوس مدرسه همراهی کند. لذا در کودکی بسيار از جامعه دور بودم. البته به خاطر گرايش‌های شخصی و مطالعه خودم، کم و بيش از اوضاع جامعه باخبر می‌شدم. مثلاً در آن زمان به تازگی حسينيه ارشاد افتتاح شده بود و مرحوم شريعتی در آنجا صحبت می‌کرد. من نيز برای بعضی سخنرانی‌هايم به هر طريق ممکن از کتاب‌های مرحوم شريعتی استفاده می‌کردم. در آن مقطع کتاب‌های زيادی می‌خريدم که خواندن بعضی از آنها نيز در آن زمان ممنوعيت داشت.

* در همان شرايط خانواده شما بيشتر به کدام طيف سياسی گرايش داشتند؟ منتقدانی مانند جلال آل‌احمد، مرحوم شريعتی، گروه‌های اسلام‌خواهی مانند حزب مؤتلفه اسلامی يا گروه‌ها و جريانات ملی، همانند جبهه ملی ايران؟
- هيچ‌کدام. پدربزرگ من در زمان مرحوم مصدق از لحاظ اقتصادی به ايشان کمک می‌کرد. از طرفی ايشان با مرحوم کاشانی آشنا بود و رفت و آمد نزديک داشت. اما من در مدرسه با کسانی که گرايش‌های سياسی داشتند، مانند چند نفر از فرزندان سردمداران حسينيه ارشاد ارتباط داشتم و در هر فرصتی از آنها کتاب می‌گرفتم و می‌خواندم. مرحوم آقای مطهری نيز به مدرسه علوی می‌آمدند، اما من هيچ‌گاه سعادت ديدن ايشان را نداشتم. در مدرسه علوی ديدگاه‌های متدين را مطالعه می‌کرديم. همچنين کسانی که سياسی‌تر بودند کتاب‌های مرحوم آقای طالقانی را می‌خواندند. به خاطر ندارم ديدگاه‌های ملی‌گرايان در آنجا رواج داشته باشد.

* گرايش شما بيشتر به کدام سمت بود؟
- بنده کتاب‌های سنتی و انقلابی را همزمان مطالعه می‌کردم و از معدود شاگردان مدرسه علوی بودم که هم در جلسات حجتيه و هم در جلسات انقلابيون شرکت می‌کرد. در مدرسه دو طيف وجود داشت؛ يک طيف حجتيه‌ای بودند و در جلسات مرحوم آقای حلبی که بعضاً در منزلشان تشکيل می‌شد، شرکت می‌کردند. بنده نيز به منزل ايشان می‌رفتم و از طرف ديگر در جلسات بچه‌های انقلابی نيز شرکت می‌کردم. بنابراين فکر می‌کنم قبل از سفرم به آمريکا با هر دو تفکر آشنايی پيدا کردم.

* چطور بحث سفر شما به آمريکا در خانواده مطرح شد؟
- اين عزيمت به اصرار من صورت گرفت. پدر و مادرم مخالفت می‌کردند و بيشتر آمادگی داشتند در صورت ضرورت مرا به انگليس که به ايران نزديک‌تر است، بفرستند. خاطرم هست که دعوای خيلی جدی هم بين ما پيش آمد، زيرا پدر و مادرم می‌گفتند کمی صبر کنم تا به لندن بروم. اما من نگران بودم که خيلی دير بشود. آنجا بود که با رفتنم به آمريکا موافقت کردند. به ياد دارم در اين ميان با مرحوم پدرم خيلی تندی کردم. خدا از سر تقصيرات همه ما بگذرد.

* پس ايده سفر به آمريکا نظر خودتان بود؟
- خارج شدن از ايران نظر بنده بود. در سه ماهی که در دبيرستان خوارزمی بودم روزی به مدرسه علوی رفتم تا دوستانم را ببينم. يکی از مربيان مدرسه مرا صدا کرد و گفت که از آنجا بروم، زيرا احتمال دارد برای خودم و مدرسه دردسر درست کنم. حتی يکی از معلم‌های مدرسه خوارزمی بيرون از کلاس به بنده هشدار داد که بيشتر مواظب خودم باشم. من فقط شانزده سال داشتم و طبيعتاً اين موارد باعث نگرانی او می‌شد. به همين خاطر برای رفتن به آمريکا به خانواده‌ام اصرار می‌کردم.

* يعنی دقيقا در ۱۷ سالگی از ايران خارج شديد؟
- سال دوم نظری را تمام کرده بودم. سه ماه از سوم نظری را نيز در مدرسه خوارزمی تجريش گذراندم که در ژانويه ۱۹۷۷ و در زمان حکومت کارتر از ايران خارج شدم.

* چه سالی ازدواج کرديد؟
- در تابستان ۱۳۵۸ به تهران بازگشتم. با مادرم تماس گرفتم که می‌خواهم به ايران بازگردم و ازدواج کنم. به فاصله يک هفته به اصفهان رفتم تا خواهرم را که پانزده سال از من بزرگتر است، ببينم. ايشان نيز خواهر يکی از دوستان خودش را به عنوان دختری متدين و انقلابی، برای ازدواج معرفی کرد.

* و اين اولين مراسم خواستگاری برای شما بود؟
- بله؛ اولين و آخرين. اقامت بنده در ايران سه هفته به طول انجاميد. در ماه مبارک رمضان بود که روزی خواهرم آنها را به خانه خود دعوت کرد. دو خانم جوان آمدند، اما من دقت نکردم و حتی متوجه نشدم منظورشان کدام‌يک از آنهاست. مادر و پدرم هنوز در تهران بودند. بنابراين با اجازه آنها همراه خواهر و شوهر خواهرم به خواستگاری رفتيم. ايشان همانطور که فکر می‌کردم، متدين و انقلابی بودند. به ياد دارم در آن جلسه کمی قرآن و حديث خواندم که ايشان پسنديده بودند. زمانی که به خانه بازگشتيم به مادرم اطلاع دادم که برای تشريفات به اصفهان بيايند. نامزدی‌مان مصادف با شب‌های احيا بود. در آن زمان ايشان ۱۷ سال داشتند و من ۱۹ ساله بودم که ازدواج کرديم. جالب اينکه پسرم نيز در سن ۱۹ سالگی و دخترم در ۱۷ سالگی ازدواج کردند.

* به لحاظ فرهنگی چگونه با آمريکايی‌ها کنار آمديد؟
- من در دوره دبيرستان به سانفرانسيسکو رفتم. آن زمان دوران اوج حضور ايرانی‌ها در آمريکا بود؛ يعنی بيشترين تعداد دانشجوی خارجی در آمريکا را ايرانيان تشکيل می‌دادند. هر جايی که می‌رفتم، به خصوص در کاليفرنيا، آنقدر حضورشان پررنگ بود که خود را در همان محيط ايرانی حس می‌کردم. فارغ از گرايش‌های مذهبی، در همان دبيرستانی که من ثبت‌نام کردم به اندازه کافی دانش‌آموز ايرانی وجود داشت.

* از مليت‌های ديگر هم بودند؟

- چينی‌ها هم بودند. عرب‌ها نيز به تازگی شروع به آمدن کرده بودند، اما ايرانی‌ها جو غالب را تشکيل می‌دادند. در مجموع در طول دوران دانشجويی‌ام تنها يک بار به همراه دوستان به منزل معلم دبيرستانمان دعوت داشتيم و يک بار نيز برای ناهار ميهمان يکی از استادهای دانشگاه بوديم. به جرأت می‌توانم بگويم که فقط همين دو بار بود که به محيط آمريکايی وارد شدم. نزد معلم دبيرستان سالاد خورديم و نزد آن استاد دانشگاه نيز چون با فرهنگ اسلامی آشنايی داشت، مقداری پنير خورديم؛ چراکه ساير غذاها ذبح شرعی نشده بود.

* پس می‌دانستيد ذبح اسلامی نشده بود؟
- بله، به همين خاطر ارتباط محدودی با آمريکايی‌ها داشتيم. پس از ازدواج نيز ارتباط محدودی داشتيم، تا زمانی که نماينده دائم ايران در سازمان ملل متحد در نيويورک شدم. به خاطر نوع کارم و اينکه بايد با محيط آمريکا تعامل داشته باشم، من و همسرم سعی کرديم با آمريکايی‌ها رفت و آمد کنيم. البته بنده حدود ۳۰ سال در اين کشور زندگی کردم و فرهنگ اين کشور را خوب می‌شناسم. جالب ايناست که اکثر ايرانيانی که در آمريکا زندگی می‌کنند، اسم غذاها و ادويه‌ها را به انگليسی می‌دادند اما من و هسمرم هنوز نمی‌دانيم.

* چون رستوران کم می‌رفتيد؟
- به رستوران مسلمان‌ها می‌رفتيم يا به رستوران‌هايی که ماهی يا سبزيجات سرو می‌کردند. به خانه آمريکايی‌ها رفت و آمد نداشتيم. به طور کلی حتی رفت و آمدمان در ايران نيز به هر دليل محدود بوده است، شايد به خاطر اينکه چندان اجتماعی نيستيم.

* يعنی اين تمايل، برخاسته از تضاد فرهنگ و نظام اجتماعی ميان ايران و آمريکا در وجود شماست؟
- نه الزاماً، زيرا افرادی هستند که خيلی راحت با محيط آمريکا ارتباط برقرار می‌کنند. شايد به خاطر اين است که من از کودکی تنها بوده‌ام و ميل زيادی به شرکت در ميهمانی و عروسی ندارم. حتی در مورد مجالس مذهبی نيز اگر در خانه به روضه گوش بدهم راحت‌تر هستم.

* رابطه شما با شعر، ادبيات و موسيقی و به طور کلی با عالم هنر و خيال چگونه است؟
- سالی که من در دبيرستان سه و نيم نمره تا بيست کم داشتم، ۲ نمره آن از هنر بود. در مورد خط و نقاشی ذوقی نداشتم. هيچ وقت خطم خوب نبوده. به همين خاطر در آمريکا هميشه متن‌هايم را با کامپيوتر تايپ می‌کردم.

* در مورد شعر و ادبيات چطور؟

- به شعر و ادبيات بسيار علاقه‌مند بودم. در مدرسه علوی به خاطر اينکه انشاء را خيلی خوب می‌نوشتم، سخنران شدم. از زمانی که مطالعه را شروع کردم، خيلی جدی کتاب خواندم. خدا پدرم را رحمت کند. طبع شعری داشت و برای ائمه شعر می‌گفت. به همين خاطر در خانواده ما علاقه به شعر و شاعری وجود داشت اما هنری مثل موسيقی در بين نبود، زيرا آن را حرام می‌دانستند. من تا ۱۵ - ۱۶ سالگی هيچ نوع موسيقی‌ای نشنيده بودم. حتی اگر در تاکسی موسيقی پخش می‌شد، می‌گفتيم لطفاً خاموش کنيد. اما بعد از آن کمی تغيير کرديم و حتی قبل از انقلاب موسيقی گوش می‌کرديم. برخلاف فرزندانم، هيچ‌گاه خودم را متعلق به عالم هنر ندانستم. رشته دخترم طراحی داخلی است و پيانو می‌نوازد. پسرم نيز سنتور می‌زند.

* آيا شده که همسرتان با پدر و مادرتان گله کنند که اين چه رشته‌ای بود که شما انتخاب کرديد، مثلاً ای‌کاش کامپيوتر می‌خوانديد و در شرکتی کار می‌کرديد؟
- الحمدالله چون نياز مالی ندارم، از اين جهت ناراحت نيستم، اما به طور کلی وقت زيادی را با کامپيوتر می‌گذرانم. اولين بار بنده کامپيوتر را به وزارت خارجه آوردم و اولين مسئول کامپيوتر وزارت خارجه توسط من با کامپيوتر شخصی آشنا شد. رشته‌ای که انتخاب کردم، مسئوليت بسيار سنگينی را برايم به دنبال داشته است. بسيار اتفاق افتاده که با خود فکر می‌کنم خسارت اشتباهاتی را که من و امثال من در حوزه سياست خارجی مرتکب شديم، در واقع ۷۰ ميليون ايرانی متحمل شدند. حتی به اين فکر می‌کنم که با اين وضعيت، چقدر به جای اجر و ثواب، نگرانی اخروی دارم. البته ناشکری نمی‌کنم؛ زيرا زندگی بسيار راحتی داشتم و به خاطر اموالی که از پدر و مادرم به من رسيده است هيچ‌گاه مشکل مادی نداشتم. هيچ وقت نه نياز داشتم و نه موقيعتش برايم فراهم شده که از عوايد شغلم، چيزی به من برسد و جز حقوقم چيزی دريافت نکرده‌ام. ماشين يا خانه‌ای به خاطر کارم نگرفتم. خانه و هر چيز ديگری که دارم از ارث پدرم و بخشش مادرم است. از اين ۲۵ سال کار، هيچ به دست نياوردم، جز ناسزا؛ هم از طرف مخالفان که من را مانند ديگران می‌ديدند و هم از طرف دوستان خودمان.

* نمی‌دانم فيلم «حاجی واشنگتن» مرحوم علی حاتمی را ديده‌ايد يا نه؟ داستان فيلم مربوط به سفر اولين نماينده سياسی ايران در عهد قاجار به ينگه دنيا با همان ايالات متحده آمريکاست. آيا شباهت‌ها و تفاوت‌هايی با شخصيت حاجی واشنگتن در خود می‌بينيد؟ می‌توانيد با آن شخصيت شباهت‌هايی داشته باشيد يا برقرار کنيد؟
- شايد شباهتش اين باشد که با وجود اينکه با کم و زيادش سی سال در آمريکا زندگی کردم، آداب و رسوم ايرانی و اسلامی خود را حفظ کرده‌ام؛ گرچه اميدوارم نکات مثبتی هم از ظواهر فرهنگ غربی، مانند احترام به حقوق و وقت ديگران آموخته باشم. ولی در مجموع هنوز فرهنگ غرب برای بنده، يک فرهنگ بيگانه است.

* و تفاوت‌های شما با حاجی واشنگتن؟
- فکر می‌کنم بقيه ويژگی‌های او، جزو تفاوت‌هايمان باشد.

* در پايان تمايل دارم بدانم تعريف شما از خود ديپلماتتان چيست؟ آيا خود را به فرض يک ديپلمات ايرانی شيعه انقلابی مدرن جهانی شده يا چيزی شبيه به اين تعبير می‌دانيد؟
- شما در انتخاب اين عناوين صاحب اختياريد. البته چون بسيار سخاوتمندانه اين عناوين را انتخاب کرده‌ايد! گذشته از شوخی و بدون تعارف، من خودم را خدمتگزاری می‌دانم که تمام تلاشش را در حد توانش کرده، سعی کرده منافع کشور را فدای منافع خودش نکند و منافع ديگران را هم در نظر بگيرد. قضاوت در مورد نتايج تلاش‌هايم با مردم بلندنظر و پرگذشت است که اميدوارم کاستی‌های مرا ببخشند و البته قضاوت نهايی با خداوند عليم و کريم است که بيش از هر چيز به مغفرت واسعه دل بسته‌ام.


احمدی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۰۱:۱۱
ما با زندگی خصوصی ظریف چه کار داریم.
بعضی از دوستان یک سال پیش وقتی ظریف اومد فکر کردند الان رابطه با آمریکا برقرار میشه و مذاکرات به ثمر می نشینه،بنابراین رفتن فیسبوک ظریف و لایک کردن.الان که مذاکرات شکست خورده فکر کنم وقت خوبیه که برن لایکشونو بردارن.اگه میشه (276351)
saeed
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۱۳:۰۶
با سلام.
راستش نمی خواستم نظر بدم ولی اینکه گفتین رابطه با آمریکا برقرار نشده و مذاکرات شکست خورده خواستم چند نکته بگم.. اول اینکه قرار نیست همین سال اول اوباما بیاد ایرانو سفارتا باز شه همین که دیگه دیپلماتها بدون مخفی کاری مذاکره می کنن و مقامات دو طرف اظهاراتشون نسبت به هم معتدل شده خیلیه..
و مذاکرات هم شکست نخورده .. حتی خبر هایی هم که میرسه خیلی امیدوار کنده اس و امیدوارم توافق شه و تحریم ها لغو شه.. پس نیازی نیس لایک فیسبوکو برداریم .. مرسی (276435)
احمدی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۱۶:۳۵
آقای سعید ،مذاکره ی مستقیم کری با ظریف به خاطر ظریف نبود بلکه نظام تصمیم گرفته بود این اتفاق بیفتد.دلیلش هم کم کردن فشار تحریمها بود.
همه می دانند مذاکرات هسته ای زمانی به نتیجه می رسد که تکلیف حمایت جمهوری اسلامی از حزب الله،انصاریمن و ... معلوم شود.
منظور شما از اخبار خوشایند مطمئنا،افزایش تحریمها نیست.در ضمن با کاهش قیمت نفت و مازاد بودن نفت ایران در بازار زمینه ی تحریم صد در صدی نفت به وجود آمده.
بهتر است واقع بین باشیم،مذاکرات تابستان گذشته شکست خورد. (276515)
ا ت ش ب ی گ زاده
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۱۹:۵۷
اقای احمدی کی باید تکلیف مردم درمانده ایران باید روشن بشه؟سوال بنده این است انصار یمن مهم است یا مردم ایران که زندگیشان به باد فنا رفته؟ (276571)
!!!!
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۱۹:۵۹
چرا نظام در زمان جلیلی که اوضاع بد و بدتر میشد این تصمیم رو نگرفت؟؟؟؟؟؟؟ (276572)
احمدی
Romania
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۲۱:۴۰
نظام در زمان احمدی نژاد هم به صورت پنهان با آمریکا در عمان مذاکره می کرد.
سیاست جمهوری اسلامی در ابتدا تخت گاز رفتن بود یعنی می گفت تحریمها ورق پاره است.این سیاست نتیجه نداد بناراین سیاست لبخند روحانی آمد.پس مذاکره ی آشکار و دست دادن با کری تصمیم نظام بود.سیاست لبخند هم به سرانجامی نرسید.چون جمهوری اسلامی قصد داشت مانند سال 2002 غربیها را فریب دهد که دیدم اینبار آنها زرنگتر بودند.این روند فرسایشی مذاکرات به هیچ جایی نخواهد رسید.
ظریف همانند جلیلی کاره ای نیست.سیاست خارجی را روحانی تعیین نمی کند. (276592)
راننده تاکسی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۲۱:۱۵
به هر حال چون از صمیم قلب در جهت منافع ملت قدم برداشته است ما از جناب ظریف و تیم ایشان متشکریم .آقای ظریف دوستت داریم (276581)
ا ت ش ب ی گ زاده
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۱۴:۲۷
اولا" زندگی سیاستمداران و هنرمندان برای مردم بسیار جالب است که کی بوده ؟از کجا امده؟ و... ثانیا" شما از کجا فهمیدید که مذاکرات شکست خورده ؟شما اقلیت بی منطق هر جوری خواستید فکر کنید مهم اکثریت است که اقای ظریف را هزاران برابر جلیلی دوست دارند. (276470)
احمدی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۱۷:۱۹
من که با توافق مخالف نیستم که شما بنده را به جلیلی چسباندید.من فقط گفتم مذاکرات شکست خورده و توافقی هم صورت نمی گیره.
آقای ظریف در زمانی که شاه در بستر بیماری بود با دانشجویان دیگر جلوی بیمارستان می رفتند و مرگ بر شاه می گفتند.
بهتر بود این افتخار ظریف را هم در متن بالا می آوردید.
سوال من اینه چطور 35 سال پیش به خاطر اینکه شاه با آمریکا رابطه داشت مرگ بر او می گفتند حتی در بستر مرگ اما الان افتخارشون دست دادن با کری است! (276530)
راننده تاکسی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۲۱:۲۲
یعنی چی ؟ مرد حسابی مذاکرات هنوز ادامه دارد چرا اینقدر ناامیدی؟ اگر مذاکرات شکست بخوره ما اعتقاد قلبی داریم ایشان آنچه را که در توان داشت فقط و فقط برای منافع ملی مصرف کرده است بدین جهت ایشان را دوست داریم و تشکر میکنیم (276583)
ایرانی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۱۹:۰۲
مذاکرات شکست نخورده بلکه به بن بست خورده است البته همه مشکلات ما مربوط به تحریمها نیست بلکه خیلی ریشه ایی تر واساسی تر است (276553)
احمدی
Romania
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۲۱:۴۴
بن بست با شکست تفاوتی نمی کند.
این سایت،سایت اصلاح طلبه و من تعجب نمی کنم به نظرات من منفی بدهند.اما من بدون حب و بغض واقعیات را می گم.
مشکلات اقتصادی ما فقط مربوط به تحریم نیست بلکه مربوط به سیاستی که تحریمها را خلق کرد و این سیاست ثابت است و ربطی به روحانی و احمدی نژاد ندارد و آنها باید تابع محض باشند.
پس بیایید واقع بین باشیم.هسته ای نباشد.این سیاست بحرانی دیگر خلق می کند. (276597)
راننده تاکسی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۲۱:۱۰
احمدی جان ،وقتی کسی زیاد محبوب میشه همه دوست دارند شناختشان از او بیشتر بشه خوب حالا آقای ظریف در دل بسیاری جا باز کرده است در ضمن اگر مذاکرات هم بی نتیجه باشد مهم این است که تیم ایشان نهایت تلاش خود را بکار برده اند و مردم نیز قدر دان ایشان هستند (276579)
قباديان
Romania
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۰۱:۱۴
بهارنيوز
از درج بخش هايي از اين كتاب چه منظوري داري؟
واقعيت اين است كه اين كتاب در ١٦ ماه اخير بارها براي تخريب دكتر ظريف مورد استناد و سواستفاده كيهان و پايداري قرار گرفته . اين كتاب چند سال قبل از وزير شدن آقاي ظريف تدوين و چندماه قبل از وزير شدن ايشان منتشر شد و همانطور كه مي بينيد عنوان كتاب هست: آقاي سفير!

اگر أقاي ظريف مي دانست درآينده با تغيير دولت وزير خواهد شد و به مصاف دلواپسان خواهد رفت يا اجازه انتشار كتاب را نمي داد يا بخش هايي از آن را حذف مي كرد. (276352)
احمدی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۰۱:۳۷
آقای ظریف بدانید :
سفارت روسیه
لانه ی جاسوسیه (276353)
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۰۱:۵۴
ذرود بز دیپلمات کارکشته ایران زمین (276354)
علی
Romania
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۱۳:۱۸
ای افراطی مگر رهبر نگفتند که از تیم مذاکره کننده حمایت می کنند و آنهابچه های انقلاب هستند چرا فتنه می کنی ، فتنه گر (276441)
میلاد
United States
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۰۲:۰۶
آقای کار، آزادی، جامعه ی مدنی ،
شما اصلاح طلبان ملت را به این جا رسانده اید.هر روز گفتید درست می شود.مردم به شما اعتماد کردند.رای هم به شما دادند.
مجلس و ریاست جمهوری را به شما دادند اما هیچ کاری نکردید.
شما فکر کردید ایران آرام می ماند.نه عزیز من.هر چه جلوتر برویم حرکات اعتراضی رادیکال تر می شود.
این را به شما قول می دهم.شما فکر می کنی الا سال 76 است اما این اشتباه است. (276356)
راننده تاکسی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۲۱:۲۷
آقا میلاد،بنظر شما چرا بقول شما هیچ کاری نکردند؟ انتظار داشتید چکار کنند؟ نخواستند کاری بکنند یا نگذاشتند کار بکنند؟به وجدان خودت مراجعه کن و قضاوت کن ،احساساتی که نمیشه حرف زد در ضمن عصبانی نشوید چون ضرر داره! (276585)
سرباز ولایت
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۰۲:۲۳
این ظریف غرب زده آبروی مارو تو دنیا برده
نه سازش نه تسلیم نبرد با آمریکا
مرگ بر آمریکا (276357)
1001
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۱۴:۱۹
خو مشکل اینجاس که اگه آمریکا حمله کنه امثال جنابعالی میرین تو سوراخ موش و از همون پایگاه بچه های خط رو دعا میکنید!!!!!!!!!!!!!! (276462)
ا ت ش ب ی گ زاده
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۱۴:۳۲
سرباز ولایت عاقلان دانند .تو و امثال تو ابروی ایران و ایرانی را بردید. شما نه منطق دارید نه انسانیت. تو برو با امریکا نبرد کن .ما نه با امریکا نبرد میکنیم و نه شعار مرگبر امریکا میدیم.ضمنا"به روسیه که اینهمه جنایت بر علیه کشور ما کرده هم مرگ بر نمیگیم.مرگ خواستن برای دیگران دور از انسانیت است . (276472)
امیرعلی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۱۵:۱۶
تعجبم میکنم از انصاف شما، اگر در 8 سال گذشته امثال دکتر ظریف در راس بودند الان این وضعیت ما نبود، تازه ایشون داره به وجهه بین المللی ایران آبرو میده، خوشا به انصافتون. (276493)
آزاد
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۱۵:۳۵
ههههههههه واقعا شرمنده نتونستم جلو خنده ام رو بگیرم خیلی خنده دار بود نظرتون.شما اگه سرباز واقعی ولایت هستید بهتره کمی مطالعه داشته باشید به خصوص تو حوزه سیاست روز چون مقام معظم رهبری از ایشون کاملا حمایت میکنن. (276500)
علی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۱۶:۵۸
ای افراطی مگر رهبر نگفتند که از تیم مذاکره کننده حمایت می کنند و آنهابچه های انقلاب هستند چرا فتنه می کنی ، فتنه گر (276522)
ملت
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۲۰:۲۶
هیچ می دانید که خداوند حتی شیطان را هم ناسزار نگفته تو قران و فقط پناه می برم به خدا را بیان کرده هیچ کس را نباید توهین کرد این منطق فقط مختص ما ایرانی هاست کدام ملت این حرف ها را می زنه اگه جا ژاپن بودیم لابد تا حالا با امریکا جنگ مسلحانه داشتیم امروزه جنگ جنگ اقتصاد است پول داری همه چیز حله (276575)
راننده تاکسی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۲۱:۳۰
شما سرباز ولایت نیستید (276586)
آذر
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۰۲:۲۶
روان وسلسیس و ساده.زنده باشیی (276358)
شاهد
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۰۶:۵۳
آقای ظریف عزیز
مردم با انصاف خدمات شما را فراموش نخواهند کرد خدا یاذر و یاورتان (276359)
رسا
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۰۷:۳۶
ظریف جایگاهی ویژه در این برهه از تاریخ میهن مان دارد.
برایش سلامتی و توفیق می طلبم. (276360)
مهدي محمدي
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۰۷:۵۱
اينقدر صداقت در گفتار ديپلمات مايه افتخار و يادگيري است (276361)
فرهنگی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۰۷:۵۶
ظریف بزرگ دعای مردم ایران نگهدارت باد (276362)
ميهن پرست
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۰۸:۱۹
واقعا ديپلمات كاركشته اي هستند. خدا به همراهشون (276363)
علی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۰۹:۱۷
دکنر جان خیلی دوست داریم، امیدوارم همیشه سلامت و تندرست باشید. (276365)
هستی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۰۹:۲۰
ایشون تازه به دوران رسیده و نوکیسه نیستند که بخواند مثل بعضیا از اموال دولتی استفاده کنند، انشاا.. خدا بهشون بیشتر بده. (276366)
مهدی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۰۹:۲۱
شما مایه افتخار ما ایرانیان هستید به شما مینازیم امیدوارم که بتوانید با شجاعت و جسارت مشکلات ماراکاهش بدهید و ملاحظه کاری نکنید ظریف مچکریم (276368)
نازنین
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۰۹:۲۲
گرچه اميدوارم نکات مثبتی هم از ظواهر فرهنگ غربی، مانند احترام به حقوق و وقت ديگران آموخته باشم.درود بر شما دکتر. (276369)
خمسه
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۰۹:۲۴
جناب آقای مهندس ظریف از اینکه شما در راس امور یکی از مهمترین وزارتخانه های وطنم هستید باعث افتخار می باشد (276370)
شهاب
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۱۲:۳۳
دکتر ظریف نه مهندس! (276422)
راننده تاکسی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۲۱:۳۴
میدانم عمدا نوشتی مهندس! اما بدان اگر مدرک واقعی وجود دارد مدرک جناب آقای دکتر ظریف واقعا ،واقعی است (276588)
مر
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۰۹:۴۱
رئیس جمهور 5سال دیگه (276375)
علی رضا
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۰۹:۴۸
درود بر دکتر ظریف (276376)
پریسا
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۱۰:۰۶
زنده و پاینده باشی آقای دکتر. ممنون از شما بخاطر اینهمه زحمت که برای ملت ایران میکشید. (276380)
ايراني
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۱۱:۱۶
تولدتان مبارك. تصور بنده اين است كه حضرتعالي ديپلمات بدنيا آمده ايد چون كاملا با اصول و قواعد ديپلماتيك آشنا هستيد ضمن اينكه طرف شدن با اين همه كشور كار بسيار سختي است خدا نگهدارتان باشد (276397)
ف.ف.ف
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۱۱:۲۶
پاینده و زنده و پیروز باشید دکتر ظریف.
و صد افسوس که امثال شما ها در 8 سال گذشته کجا بودید و با شما ها چه کردند. (276400)
پدیده
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۱۱:۳۰
بنظرم ایشان ماحافظه کارانه مصاحبه کردن هرچند بنده از ایشان و طرز فکر مردمی ایشان خوشم میاد (276404)
قادر
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۱۱:۵۹
بالاخره متوجه نشدیم که آقای ظریف تک فرزند بوده یا خواهر و برادر داشته چرا که در مصاحبه یک جایی گفته من در خانه تنها فرزند بودم و در یک جای دیگر گفته که با خواهرم که 15 سال از من بزرگتر بود رفتیم خواستگاری (276415)
سرباز ایران
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۲۱:۴۳
باور کنید من به آقای روحانی رای ندادم اما از انتخاب این وزیر بسیار خوشحالم چون می دیدیم چطور تلاش میکنه موقعی که مریض بود پای میز مذاکره رفت هر کسی دیگر بود معاونش میفرستاد خداوند به ایشان و دولت آقای روحانی توفیق بده (276594)
یه سوال
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۱۲:۲۷
چرا در سال 1363 که پدر ایشان به رحمت خدا رفتند ایشون نتونستند بیایند ایران؟!

آیا به دلیل اینکه ایشون سربازی نرفته اند و سال 63 زمان جنگ بود واحتمال...... یا دلایل دیگری داشته است؟؟ (276421)
ماهان
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۱۹:۳۱
سربازی الزاما 18سالگی نیست!!!!
سربازی ايشون الان شروع شده،که خداروشکر. یک سرباز وطن پرست وشجاع نشون دادن...... (276562)
صبر-اصلاحات
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۱۴:۲۳
واقعای باید بهش آفرین گفت با این صداقتش-هرکس دیگه ای بود هزار بار خودشو به تظاهرات انقلابی و رهبر و امام خمینی و کاشانی و پیر و پیغمبر میچسبوند. عین واقعیت را گفت. از ویژگی های یه آدم اصیل همین هست. (276465)
ایران داد عمارلویی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۱۴:۲۳
دوستان توجه بفرمایید و با دقت یکبار دیگر بخوانید و تک به تک جمله ها را مرور کنید و خیلی نکات ریز و ظریفی,همچون جناب ظریف در ان مییابید که به بعد تبلیغی و البته خیلی هم درست/البته تو این برهه و زمانه نه؛؛/در ان پیدا خواهید کرد که به چند تای ان میپردازم البته خلاصه,الباقی برای دوستان.
به تک فرزندی خیلی ظریف و استادانه ایراد گرفته اند
هم در جلسات مرحوم حلبی و هم در جلسات انقلابیون/اسم نیاورده اند,دلیلش چی بوده؟/هم از استاد شریعتی هم گفته اند/به این میگن بالانس و به نوعی اعتدال.
از سرمایه دفاع کردند (276466)
لیلی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۱۴:۵۰
احمدی برو آب رو بریز همون جایی که محمود داره.......... (276481)
ایمان
Romania
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۱۵:۳۶
دکتر جان تو این راه بسیار سخت و پیچیده که هم باید با کشورهایی در ان سطح مذاکره کنی هم جواب دلواپس ها را بدهی خداوند یاور شما باشه همه ملت ایران از ته دل دعا گوی شما است (276501)
رضا
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۱۶:۱۹
تولدت مبارک انشالله هزار ساله شی جناب ظریف بدون ترس و با امید خدا توافق هسته ای را به نتیجه برسان (276507)
امیدوار
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۱۸:۰۶
دکتر جان تولدت مبارک تورخدامردم ازاین بدبختی وگرسنگی نجات دهید (276540)
محمود
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۱۹:۰۹
یک ادم ااصیل واصل ونصبدار .مرحبا به دکتر ظریف .دور وبر روحانی از این بزرگوار ها زیاد دیده میشن (276554)